پزشکی
تاريخچه پزشكي:
در روزگاران کهن این دانش بر مردم ناشناخته بود، و بیماریها را برآمده از عوامل فراطبیعی میدانستند، و برای درمان آنها به سحر و جادو دست مییازیدند. یونانیان در پیشرفت این دانش نقش بهسزایی داشتند. دانشمندانی از جمله بقراط، ارسطو و جالینوس از مروّجان اصلی این علم در یونان باستان بودند.
همگام با پیشرفت سایر علوم، روش علمی بنیانهای علم پزشکی را دگرگون نمود. پلایش مداوم دانستهها و اطلاعات به همراه اکتشافات متعدد در رشتههای علوم پایه پزشکی به علم نوین پزشکی منجر گردیدهاست.این علم اگرچه پایههای خود را از دانستههای گذشته گرفتهاست و هنوز نیز از علوم سنتی به عنوان منبع استفاده میکند ولی روش آن مبتنی بر استانداردهای سخت علمی است.
در حال حاضر به دلیل گسترده شدن بسیار زیاد علاوه بر پزشکی عمومی، علم پزشکی به رشتههای تخصصی و فوق تخصصی فراوان تقسیم گردیدهاست و همچنین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با رشتههایی مانند داروسازی، علوم آزمایشگاهی، پیراپزشکی دارد.
هدف:
هدف تربيت پزشك عمومي با خصوصيات زير است:
1) در راه آشنايي بيشتر با مكتب و تزكيه و تعالي روح كوشا باشد. كمك به تامين بهداشت و درمان دردهاي مردم را وسيلهاي براي رضاي خدا و تقرب به او بداند.
2) با فرهنگ اسلامي و نظام جمهوري اسلامي آشنا باشد و خود را ملزم به رعايت قوانين و مقررات حاكم به جامعه اسلامي بداند.
3) از شناخت مسائل عمده بهداشت و درمان و نظام ارائه خدمات بهداشتي و درماني كشور به قدر كافي برخوردار و از مسئوليتها و وظايف خود در اين نظام آگاه باشد.
4) قابليت علمي و عملي كافي در تشخيص بيماريها و ارجاع بيماران به سطوح بالاتر بهداشتي و درماني كشور و شركت در برنامههاي پيشگيري و بهداشت عمومي را دار باشد.
5) قادر به استفاده از آخرين منابع علمي و بهرهگيري از اطلاعات جديد كار خود باشد.
دوره آموزش دكتراي حرفهاي پزشكي شامل مراحل زير است:
علوم پايه: طول اين دوره 2 سال است كه در پايان اين دوره دانشجو در آزموني شامل كليه دروس اين دوره شركت ميكند و در صورت موفقيت به دوره بعدي راه مييابد. هر دانشجو حداكثر دوبار ميتواند در اين آزمون شركت كند.
فيزيوپاتولوژي : طول اين دوره 6 ماه است و طي آن دانشجو ضمن آگاهي از مباني فيزيولوژيك ، با مكانيزم بيماريها و عوامل موثر در آنها به طريق تحليل گرانه آشنا ميشود و نشانههاي بيماريها و تشخيص و درمان آنها را ياد ميگيرد.
كارآموزي باليني : طول اين دوره 20 ماه است و هدف شناخت آثار و علائم بيماريها از ديدگاه باليني و آزمايشگاهي به دست آوردن تواناييهاي لازم در به كاربردن انديشه ، استدلال و نتيجهگيري سريع، به منظور برخورد منطقي و صحيح با بيمار و طراحي عمليات پيشگيري درماني است.
كارورزي باليني: طول دوره 18 ماه است و هدف پرورش مهارتها، تقويت قدرت تصميمگيري ، افزايش اتكاء به نفس و تكميل پرورش انديشه از طريق رويارويي مستقيم كارورز با مسائل بهداشتي ، درماني و تقبل مسووليت مستقيم امور بهداشتي، درماني به عهده همه است.
كارورزي: دانشجويان قبل از شروع مرحله كارورزي ، در كنكور كارورزي كه شامل كلياتي از دروس پايه و اصلي و عمومي فيزيولوژي علوم باليني است و به طور سراسري برگزار ميشود شركت ميكنند چون گذراندن موفقيتآميز اين آزمون براي راهيابي به دوره كارورزي ضروري است. فارغالتحصيلان ملزم به خدمت در مناطق محروم كشور هستند.
تواناييهاي فارغالتحصيلان
فارغالتحصيلان اين رشته ميتوانند بعد از پايان تحصيلات، مسووليتهاي متفاوتي را عهدهدار شوند، از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
تشخيص – درمان و پيگيري بيماران در مطبهاي شخصي، درمانگاهها و بيمارستانها.
مديريت و سرپرستي مراكز ارائه خدمات بهداشتي و درماني.
مشاركت در امر تحصيلي و پژوهشي در ارتباط با بيماريهاي مختلف.
دوره پزشكي شامل 4 مرحله ميباشد : علوم پايه ، فيزيوپاتولوژي (نشانهشناسي) ، كارآموزي و كارورزي
مرحله علوم پايه درواقع عامل ارتباطياي بين درسهاي دبيرستان و پايه با درسهاي تخصصي پزشكي است، بدين ترتيب كه شامل آن قسمت از درسهاي پايه است كه به بدن انسان مربوط ميشود؛ براي مثال، بيوشيمي قسمتي از علم شيمي است كه در مورد شيمي بدن موجود زنده (در اينجا انسان) صحبت ميكند و همينطور ساير درسهاي اين مرحله كه در بخش درسها شرح داده ميشوند.
مرحله شناخت نشانه و علايم بيماري و چگونگي پيدايش علايم بيماري، در ارتباط با عامل بيماريزا و چگونگي پيدا كردن آن در معاينهها و آموزش نظري دستگاههاي تشخيص ، بدون توجه به درمان است. در اين دوره ، دانشجو مفهوم بيماري و علايم آن و نحوه تشخيص آن را به صورت نظري مطالعه نموده، چگونگي آن را با توجه به درسهاي علوم پايه فرا ميگيرد.
مرحله بعدي شامل دوره كارآموزي (استاژري) است كه دانشجو در اين مرحله ، به بيمارستان و بالين بيماران ميرود و در كنار درسهاي نظري، روشهاي تشخيص و درماني را در بالين بيمار ميآموزد. در اين قسمت، استادان در مورد هر بيمار، توضيحات لازم را به دانشجويان ارائه ميدهند و دانشجو نيز زيرنظر استاد، فرآيندهاي معاينه باليني و فنون تشخيص را به كار ميبرد و شيوه درمان و تجويز دارو را نيز در هر مورد ميآموزد. در اين مرحله درسهاي نظري نيز ارائه ميشود كه مكمل كار باليني در بخش خواهد بود.
مرحله بعد دوره كارورزي (انترني) است ، دانشجو پس از فراگيري راههاي تشخيص و درمان به صورت مستقل و با نظارت كلي روزانه استادان ، اقدام به بيماريابي، تشخيص و درمان نموده، مواد آموخته شده در مرحله كارآموزي (استاژري) را در عمل به كار ميبرد و تجربه مياندوزد.
در كل دوره پزشكي عمومي دو امتحان اصلي (حياتي) وجود دارد كه شامل امتحان جامع علوم پايه و ديگري امتحان جامع پرانترني ميباشد. قبولي در اين دو امتحان، لازمه ورود به مرحله بعدي است.
آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد:
رشته پزشکی با همه سختی هایی که یک دانشجو در راه آن متحمل می شود متأسفانه در بازار کار خود دچار مشکلات فراوانی شده که بعضی مطالب نگران کننده آن در حد حرفهای معمولی مردم کوچه بازار درآمده ولی واقعیت هر رشته - جدای از مدیریت توانمندی که جهت جذب فارغ التحصیلان دانشگاه ها لازم است- این است که دانشجوی باانگیزه و دارای پشتکار، کار شایسته خود را می یابد.
بازار کار رشته پزشکی از منزل شخصی پزشکان شروع و تا بیمارستانها، کلینیک ها، درمانگاه ها، اورژانس ها و کلیه مراکز درمانی در بخش های دولتی و خصوصی، ورزشگاه ها و غیره گسترش می یابد و در صورت بضاعت و توانائی مالی امکان تأسیس مطب را نیز می توان یکی از بخش هایی دانست که پزشک اشتغال خود را فراهم می کند.
عمدهترين موقعيتهاي شغلي كه بيشتر پزشكان ميتوانند جذب آنها شوند، عبارتنداز:
مطبهاي شخصي كه بر حسب تمايل پزشك و نياز منطقه در شهرها و روستاها داير ميگردد و پزشكان ويزيت مراجعان را در مطبها انجام ميدهند.
بيمارستانها و درمانگاههاي خصوصي و دولتي كه در آنها پزشكان به تشخيص و درمان بيماريهاي مراجعان خود ميپردازند.
مراكز بهداشتي درماني شهري يا روستايي كه اغلب مديريت و سرپرستي اين مراكز به عهده پزشكان عمومي ميباشد و همچنين اين مراكز از پزشكان عمومي براي تشخيص، درمان و پيگيري بيماريها نيز استفاده مينمايند.
تواناييهاي مورد نياز و قابل توصيه :
سلامت تن و روان برابر ضوابط مربوط به تشخيص كميسيون پزشكي متعهد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي براي داوطلبان رشته پزشكي امري ضروري است.
علاوه بر آن داوطلبان ورود به رشته پزشكي بايد از دانش و علاقه بالايي در زمينه درسهاي زيستشناسي و علوم پايه نيز برخوردار بوده، دقت كافي و حوصله زياد در زمينه فراگيري جزئيايت مربوط به بيماريهاي مختلف را داشته باشند.
وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر :
ادامه تحصيل دانشجويان رشته پزشكي بعد از اتمام دوره پزشكي عمومي در دو مرحله امكانپذير است:
الف ) ادامه تحصيل در رشتههاي تخصصي باليني كه داوطلب بعد از قبولي در امتحان پذيرش دستياري سراسري كشور ميتواند در رشتههاي تخصصي كه در حال حاضر در داخل كشور ارائه ميشوند ادامه تحصيل دهد.
رشتههاي تخصصي باليني در حال حاضر شامل 23 رشته ميباشد كه عبارتند از : جراحي عمومي ، جراحي مغز و اعصاب، جراحي استخوان و مفاصل (ارتوپدي) ، جراحي كليه و مجاري ادراري تناسلي (ارولوژي) ، بيماريهاي اعصاب، بيماريهاي داخلي ، بيماريهاي عفوني و گرمسيري ، بيماريهاي قلب و عروق ، بيماريهاي كودكان، بيهوش ، پزشكي اجتماعي، پزشكي هستهاي ، آسيبشناسي (پاتولوژي) ، پوست ، پزشكي فيزيكي و توانبخشي، چشمپزشكي ، پرتودرماني (راديوتراپي) ، پرتوشناسي تشخيصي (راديولوژي) ، زنان و زايمان ، روانپزشكي، گوش و حلق و بيني ، پزشكي قانوني و طب كار ميباشد.
ب) ادامه تحصيل در رشتههاي علوم پايه ، فارغالتحصيلان رشته پزشكي ميتوانند در تخصصهاي علوم پايه پزشكي نظير فيزيولوژي ، ايمونولوژي، ژنتيك، ويروسشناسي پزشكي، ميكروبشناسي پزشكي ، انگلشناسي پزشكي، بيوشيمي ، آمار حياتي و تغذيه نيز شركت نمايند.
دوره علوم پايه
مرحله علوم پايه، اولين مرحله آموزش پزشكي بوده، مدت اين مرحله دو سال است. در اين مرحله ، دانشجويان بخش اول درسهاي عمومي و درسهاي پايه و اصلي را ميگذرانند. هدف از اين مرحله، آموزش ساختمان بدن انسان و اعمال فيزيولوژيك و نقش آن در سلامت انسان و همچنين شناخت عوامل بيولوژيك بيماريزا و شيوههاي دفاعي بدن در برابر آنها و اصول آسيبهاي بدن انسان و آشنا ساختن دانشجو با اصول مسائل بهداشتي است. دانشجويان بايد در هر نيمسال تحصيلي 20 واحد درسي ارائه شده از طرف دانشكده را به طور اجباري بگذرانند. حداكثر زمان مجاز براي گذراندن اين مرحله 3 سال است.
در ذيل به شرح برخي از اين درسها ميپردازيم :
بيوشيمي: مربوط به بدن موجودات زنده و انسان است. در اين درس، با شيمي آلي مولكولها و اتمها و واكنشهاي آنها در بدن آشنا ميشويم.
آناتومي: در آناتومي، دانشجو با كليه ساختهاي بدن شامل انواع ماهيچهها ، استخوانها، اعصاب و احشا و با محل آنها و اعضاي مجاور آنها به طور دقيق و در حالت طبيعي بدن، آشنا ميشود، به طوري كه بتواند اجزاي هر ناحيه را به صورت سه بعدي شناسايي كند.
فيزيولوژي : در اين درس چگونگي عملكرد اندامها و بافتها مورد مطالعه قرار ميگيرد؛ به اين ترتيب كه دانشجو بعد از آشنايي با آناتومي و بافتشناسي اندامها با شيوه عمل آنها در شرايط مختلف و در وضعيتهاي ويژه آشنا ميشود.
ايمونولوژي: اين درس به بررسي سازمان دفاعي بدن ، سلولهاي دفاعي و واكنشهاي موثر در اين شبكه ميپردازد.
انگلشناسي: اين درس به انگلهاي موثر در ايجاد بيماريهاي انساني اعم از حشرات ، كرمها ، قارچهار و غيره ميپردازد. در اين درس، اين انگلها به طور دقيق شناسايي شده، در درس عملي نيز مورد بررسي قرار خواهد گرفت و به اين وسيله چشم دانشجو با انواع انگلها آشنا ميگردد.
پاتولوژي عمومي : در اين درس انواع آسيبهاي بافتي و تغييرهاي بافتهاي بدن در هنگام بروز يك ناهنجاري ، تحريك و يا آزار مورد بررسي قرار ميگيرد.
دوره فيزيوپاتولوژي (نشانه شناسي)
مدت مرحله دوم شش ماه است. در اين مرحله دانشجو پس از اين كه با آموختن درسهاي فيزيولوژي به چگونگي عملكرد طبيعي سازمان بدن پي برد و در درس پاتولوژي وضعيت واكنشهاي بدن در بيماري و تغييرهاي بافتها را در هنگام ورود عوامل مضر به خوبي فراگرفت، به مرحلهاي ميرسد كه اكنون بايد بتواند با تلفيق اين دو ، واكنشهاي بدن را در هنگام يك بيماري از زمان شروع تا انتهاي آن دنبال كرده، سلسله توالي نشانههاي آشكار و ماهيت يكايك آنها را شناسايي كند.
در اين قسمت دانشجو در مقطعهايي كه با عنوان كورس (دوره)از آن ياد ميشود، يك سرفصل از بيماريهاي داخلي مثل بيماريهاي خون را به طور مشروح مطالعه ميكند و در هر قسمت، عوامل شروع كننده، شيوه عمل، واكنش بدن ، سير بيماري و نشانههاي اختصاصي مربوط را بررسي مينمايد. اين مطالعه صرفا شامل نشانهشناسي بيماريهاست و شامل مباحث درمان و تشخيص در بالين بيمار و معاينههاي فيزيكي نميشود. در اين دوره دانشجو، فارماكولوژي را به صورت مروري كلي بر دستههاي دارويي و چگونگي اثر داروها، ميگذراند. اين آشنايي با فارماكولوژي به صورت كلي بوده، دستههاي اختصاصي داروها و راههاي تجويز آنها رد هر بيماري ، در فارماكولوژي اختصاصي به طور مشروح مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
دوره كارآموزي (استاژري)
دوره سوم كه از آن به عنوان دوره كارآموزي ياد ميشود، شامل دو مجموعه درسهاي نظري و كار عملي است. اساس تدريس درسهاي نظري مانند ساير درسهاي علوم پايه و فيزيوپاتولوژي است ولي در برنامه عملي، دانشجو در بالين بيمار با مجموعهاي از دانستههاي نظري خود با نشانههاي بيماري به صورت مستقيم مواجه ميشود و با صحبت با بيمار و به دست آوردن تاريخچه بيماري، نوع آن را تشخيص داده، اقدامهاي درماني لازم را فراخواهد گرفت. برنامه كار در دوره كارآموزي به طور خلاصه شامل كنفرانسهاي صبحگاهي در مورد بيماران بستري در بخش، صحبت در بالين توسط استاد مربوط و يادگيري معاينهها و گرفتن شرح حال، انجام كارهاي تشخيصي و تا حدودي نسخهنويسي است. عموما درسهاي نظري بعد از ظهرها تدريس ميشود و صبحها به كار در بيمارستان و برنامههاي آن اختصاص دارد. زمان گذراندن كارآموزي باليني به طور مطلوب 20 ماه و حداكثر 27 ماه است كه طي آن ، دورههاي داخلي ، جراحي ، كودكان ، زنان و زايمان ، چشم ، گوش و حلق و بيني ، روانپزشكي ، راديولوژي و پوست و واحدهاي باقي مانده درسهاي عمومي گذرانده ميشود. محل گذراندن كارآموزيها بيمارستانهاي آموزشي است.
دوره كارورزي (انترني)
دوره انترني يا كارورزي در واقع نقطه عطف آموزش باليني دانشجويان رشته پزشكي است. كارورز پس از آموختن علوم پزشكي و گذراندن يك دوره كارآموزي باليني در تمام بخشهاي بيمارستاني، اينك بدان حد از اطلاعات پزشكي و قضاوت باليني رسيده است كه به طور مستقل در مواجهه با بيماران قرار بگيرد و با به كار بستن عملي تمام آموختهها ، به طور مستقيم با بيماران در تماس باشد و با انجام معاينههاي باليني و دستور آزمايشهاي پاراكلينيك، به تشخ يص رسيده، به درمان بيمار بپردازد. اين فعاليتها همگي زير نظر استادان و دستياران مربوط صورت ميگيرد.
تواناييهاي فارغالتحصيلان دوره دكتراي تخصصي پزشكي و فرصتهاي شغلي آنان
اين فارغالتحصيلان ميتوانند در بيمارستانهاي آموزشي يا غيرآموزشي كشور استخدام و كار درمان بيماران و آموزش دانشجويان رشته پزشكي و پيراپزشكي مشغول شوند. همچنين ميتوانند به كار درمان بيماران در درمانگاههاي تخصصي يا مطبهاي خصوصي مبادرت ورزند.
رياست بيمارستانهاي دولتي يا خصوصي معمولا به عهده پزشكان متخصص است. همچنين رياست و معاونت دانشكده و دانشگاهها علوم پزشكي كشور نيز به عهده پزشكان متخصص ميباشد.
وضعيت امروز جامعه پزشكي ايران
به نظر مي رسد هر چقدر مسائل و مشكلات مبتلا به جامعه پزشكي را دور بزني باز بيش از آنچه قبلاً ديده يا شنيده اي نمي يابي. حتماً تا به حال به اين فكر كردي كه چرا با وجودي كه در برخي مناطق محروم كمبود پزشك متخصص وجوددارد اما در برخي مناطق آنچنان تراكم پزشك و متخصص وجود دارد كه حتي آنان قادر به تامين مخارج مطب خود از محل ويزيت بيماران نيستند؟
يا چرا ويزيت پزشكي در شهري 1000 يا 1200 تومان است؟ اما ويزيت پزشكي با همان سواد و تخصص درشهري ديگر چندين برابر آن است و يا چرا در بسياري از مراكز بهداشتي و درماني به ويژه در مناطق محروم با وجود كمبود كادر پزشكي هنوز پزشكان جوان بيكاري وجود دارند كه به كارهايي غير از حرفه اصلي تحصيلي خود چون بازاريابي يا حتي مسافركشي روي آورده اند؟ و بالاخره چرا برخي پزشكان براي تامين هزينه ها و مخارج مطب و معاش خود و خانواده هايشان ناگزير به معاينات غيرضروري، تجويز غيرمنطقي داروها و پاراكلينيك بيماران پرداخته و يا در نهايت ويزيتي بيشتر از تعرفه هاي موجود يا حتي مبالغي تحت عنوان زيرميزي را از بيماران خود مطالبه مي كنند؟
به نظر مي آيد پاسخ همه اينها و آن چه شبيه اينها قرار است در آينده حادث شود با افزايش شناخت و آگاهي از مشكلات مبتلا به جامعه پزشكي به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي ارايه دهنده خدمات درماني در نظام سلامت امكان پذير است.
بيكاري پزشكان جوان عمده ترين مشكلي است كه به ويژه پزشكان عمومي را در كشورمان با مشكل مواجه ساخته و از اين رو توجه به اشتغال آنان نقش به سزايي در رفع اين چالشها دارد.
تدوين تعرفه هاي واقعي به عنوان يكي از راهكارهاي مؤ ثر در جهت رفع مشكلات پزشكان است و به نظر مي رسد با گسترش پوشش سازمانهاي بيمه گر و بيمه هاي اجتماعي فراگير مي توان ارتباط مالي ميان پزشك و بيمار را حذف كرد چرا كه امروزه يكي از عمده ترين مشكلات موجود در ساختار سلامت كشور ريشه در ارتباط مالي ميان پزشكان و بيماران دارد.
با اين وجود سازمان تامين اجتماعي در مقايسه با ساير مراكز در زمينه اشتغال پزشكان حقوق و دستمزد و نيز تامين مسكن آنان در سطح بالاتري قرار دارد هر چند او هم به اصلاح تعرفه ها و واقعي شدن آن و نيز توجه به وضعيت اشتغال و ارتقاي سطح دستمزد پزشكان تا كيد جدي دارد.
عدم حمايت مناسب از قشر زحمتكش پزشك در سطح جامعه، عدم وجود سيستم نظارت مناسب و با كيفيت بر عملكرد پزشكان به ويژه در بخش هاي خصوصي، متعادل نشدن درآمدآنان در بخشهاي دولتي وخصوصي، عدم حمايت مناسب از پزشكان در مسائل قانوني پزشكي و افزايش بدون ضابطه ديه نسبت به حق العمل و دستمزد پزشكان به ويژه در مراكز درماني دولتي و همچنين عدم وجود برنامه ريزي مناسب و كلان براي فارغ التحصيلان اين رشته با توجه به نياز مردم كشوربه خدمات پزشكي از جمله عمده ترين مشكلات فراسازماني پزشكان در سطح جامعه است.
نارضايتي از طرح پركيس و كارانه به رغم اصلاحات صورت گرفته، عدم تعيين تكليف پزشكان قرارداد ساعتي، نگاه كمي به عملكرد پزشكان در حالي كه كاركرد پزشكي عموماً كاركردي كيفي است، ناكافي بودن امكانات رفاهي و همچنين عدم توجه به شرايط متفاوت كاري پزشكان عمومي و بيمارستانها و اورژانسها و پيروي از يك دستورالعمل واحد در پرداخت حقوق به آنان از مهمترين مشكلات پزشكان شاغل در مراكز درماني تامين اجتماعي است.
اشتغال پزشكان قرارداد ساعتي را مهمترين دغدغه اين گروه از پزشكان شاغل در سازمان تامين اجتماعي است، اين قبيل پزشكان از آنجايي كه هر ساله بايد قراردادشان تمديد شود همواره دغدغه فكري از آينده شغلي خود دارند و اين در حاليست كه پزشكان در همه حال بايد از آينده شغلي خود اطمينان خاطر داشته باشند.
سازمان تامين اجتماعي مسئوليت اداره خدمات مطلوب به بيمه شدگان زير پوشش خود را برعهده دارد و از اين رو پزشكان نيز بايد سرويس دهي كامل و مطلوبي به كليه مراجعان داشته باشند اين در حالي است كه متا سفانه ميزان دريافتي حق الزحمه آنان به ويژه در مورد پزشكان عمومي با تعداد بيماران مراجعه كننده به مراكز درماني سرپايي اين سازمان همخواني ندارد و همين مسا له همواره نارضايتي هايي را موجب شده است.
سازماني با 7000 پزشك
براساس آخرين آمار و اطلاعات موجود سازمان تامين اجتماعي در حال حاضر از طريق 3600 پزشك متخصص، 2950 پزشك عمومي و نيز 455 دندانپزشك در 65 بيمارستان اختصاصي، 9 دي كلينيك و در مجموع 74 مركز درماني بستري و بيش از 300 واحد درماني سرپايي خدمات درماني لازم را در قالب سطح بندي خدمات درماني به بيمه شدگان زير پوشش اين سازمان ارايه مي دهد.
اين خدمات در راستاي سه هدف اصلي رضايتمندي بيمه شدگان و مراجعه كنندگان به مراكز درماني، رعايت استانداردها و ضوابط پزشكي و بهره گيري بهينه از امكانات موجود به بيمه شدگان تامين اجتماعي ارايه مي شود.
سازمان تامين اجتماعي در جهت ارايه خدمات درماني مطلوب تر و جذب نيروهاي تخصصي در مناطق محروم سعي براين دارد تا با ايجاد شرايط مناسب كاري و فراهم كردن تجهيزات پزشكي مناسب و نيز آموزش تخصصي پزشكان و همچنين پرداخت حق الزحمه مناسب در حد توان و مقدورات تضمين شغلي و نيز رضايتمندي بيشتر پزشكان شاغل در اين سازمان را فراهم كند چرا كه رضايتمندي مشتريان خارجي يا همان بيمه شدگان هيچگاه بدون رضايتمندي مشتريان داخلي كه شامل پزشكان، پرستاران و پيراپزشكان و... هستند فراهم نخواهد شد.
در سال گذشته سازمان تامين اجتماعي با افزايش درصد پرداخت پزشكان سعي در كم كردن فاصلهِ تعرفه هاي مصوب بخش خصوصي و دولتي با اين بخش داشته است كه انجام اعمال درماني متنوع، پيچيده و سنگين در مراكز درماني اين سازمان مبين موفقيت در اجراي اين طرح بوده است.
سازمان تامين اجتماعي در مراكز درماني خود ملزم به رعايت قواعد و مقررات و تعرفه هاي مصوب است و ميزان پرداخت به پزشكان نيز براساس توانايي واحدهاي درماني تعيين مي شود و ازسوي ديگر از آنجايي كه تعرفه هاي بخش خصوصي تفاوت قابل ملاحظه اي با تعرفه هاي بخش دولتي دارد و ارايه خدمات درماني نيز نيازمند هزينه هاي بالاست طبيعي است كه محدوديتهايي در افزايش سطح پرداخت همواره وجود داشته باشد.
در ايجاد جهت انگيزه هاي ارتقاي سطح تحصيلي به منظور ارايه خدمات درماني مطلوب تر به بيمه شدگان زمينه فرصتهاي آموزشي در رده هاي مختلف تخصصي و فوق تخصصي بسته به نيازواحدهاي درماني و نيز سطح بندي خدمات موردنظر بوده ضمن اينكه حضور پزشكان متخصص در برخي رشته ها به صورت آنكال مقيم در جهت افزايش كيفيت ارايه خدمات درماني و كاستن دغدغه هاي فكري كاركنان همواره مورد توجه پزشك بوده است.
اهميت اشتغال زايي براي پزشكان جوان
سازمان تامين اجتماعي با محدوديتهايي كه در عقد قرارداد و نيز تجويز برخي داروها و يا آزمايشهاي پاراكلينيك براي پزشكان قايل شده نارضايتي هايي را براي جامعه پزشكي به دنبال داشته است.
از آنجايي كه بيماران علاقه مندند به پزشك معالج مورد نظر خود مراجعه داشته باشند طبيعي است كه اگر ما اين آزادي اختيار را از بيماران سلب كنيم ميزان بار مراجعات به پزشكان، مصرف داروها و آزمايشها افزايش يافته و درنهايت سازمان تامين اجتماعي متحمل هزينه هاي بيشتري خواهد شد.
متا سفانه امكان جذب پزشكان در دواير دولتي نيز به هيچ وجه وجود ندارد و اين درحالي است كه بسياري از مراكز بهداشتي و درماني كشورمان به ويژه درمناطق محروم فاقد پزشك متخصص هستند.
اما از نگاهي كلان تر شايد بتوان گفت موضوع اشتغال پزشكان و تعرفه هاي غير واقعي خدمات درماني هنوز از جمله مهمترين چالشهاي موجود در نظام سلامت كشورمان است. كه همواره دغدغه هاي جدي براي مسئولان، پزشكان و برنامه ريزان دراين حرفه به دنبال داشته است.
در مورد ايجاد اشتغال براي پزشكان جوان پيشنهادات درجهت به كارگيري پزشكان در قطارها، هواپيماها كارخانه هاي بزرگ وحتي مؤ سسات آموزشي، از سوي كميسيون بهداشت و درمان مجلس به وزارت بهداشت ارايه شده است كه اين اقدام هم از نظر اقتصادي به نفع سيستم خواهد بود و هم از نظر رفع مشكل اشتغال پزشكان جوان نقش به سزايي خواهد داشت.
دانستن اين نكته حايز اهميت است كه در حال حاضر هزينه يا سرانه بهداشتي و درماني هر ايراني در طول يك سال 155 دلار است در حالي كه اين عدد براي كشورهاي همسايه عربي مشابه كشورمان براي هر شهروند سالانه 375 دلار مي باشد كه اين رقم براي كشورهاي پيشرفته به 1000، 2000 و 3000 دلار در سال افزايش مي يابد.
جالب تر اينكه در ايران بيش از 50درصد از هزينه هاي درماني را مردم از جيب خودشان مي پردازند و كمتر از نصف آن را دولت مي پردازد به بيان ديگر از 155 دلار حدود 70 دلار را دولت مي پردازد و 85 دلار آن را از جيب خودشان هزينه مي كنند حال آن كه در كشورهاي همسايه عربي بيش از 300 دلار ازهزينه هاي درمان را دولت و فرد حداكثر 75دلار از جيب خود هزينه مي كند.
در حال حاضر تنها راهكار اجرايي براي رفع اين چالش جدي در نظام درماني كشور ارتقاي سرانه هاي بهداشتي و درماني از سوي دولت است كه در برنامه چهارم توسعه پيش بيني شده سهم دولت ازهزينه هاي بهداشتي و درماني مردم از زير 50 درصد به بالاي 75 درصد افزايش يابد ضمن اينكه برخي حمايتها در جهت افزايش بودجه هاي فصل بهداشت و درمان نيز از سوي مجلس ششم و نيز هفتم پيش بيني شده است.
* * *
گفته اند: پيشگيري هميشه آسانتراز درمان است. پس آيا راه پيشگيري از مشكلات مبتلا به دامنگير جامعه پزشكي كه به نابسامانيهاي پيچيده در يك نظام سلامت بيمار دامن مي زند، آسانتر نخواهد بود؟