بزرگ ترین، بروز ترین، و جامع ترین سایت دانشجویی با ما همراه باشید. این سایت دارای نشانه اعتماد می باشد.

نمونه قولنامه ، مبایعه نام ، اجاره نامه املاک و خودرو

نرم افزار

نظرسنجی سایت

کدام بخش از سایت مورد استفاده شما قرار گرفت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 243
  • بازدید دیروز : 194
  • بازدید کل : 717128

آداب و رسوم استان قم(دانش یاران)


 

 

 

آداب و رسوم استان قم

 

 

 

 

قم به جهت واقع شدن بر سر راه مرکز به شمال ایران و اتصال راه‌های جنوبی مرکزی غربی به هم از دیرباز یک شاهراه به شمار می‌آمده است. جهت اثبات این گفته کافی است نگاهی به کتب قدیم بیفکنید تا به دفعات نام قم را ببینید.[1]

 

تاریخچه شهر قم

تاریخچه سکونت در ناحیه قم به هزاره پنجم بیش از میلاد می‌رسد. قدیمی‌ترین اثر بدست آمده در این منطقه متعلق به اوایل هزاره ششم و جدیدترین آن متعلق به اواسط هزاره چهارم است. آثار بدست آمده نشان می‌دهد که مردم این منطقه با مردم سبک کاشان در ارتباط بودند.[2] در دوره باستان نام شهر قم، کوانا یا قوانا، کهندان، گم، هنیجان و گب بوده است.[3]

باورها و اعتقادات عامیانه را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف) باورهای مذهبی

ب) باورهای عامیانه

ج) باورهای سنّتی

 

الف) برخی باورهای مذهبی

- با مشاهده نور در روشنایی صلوات می‌فرستند.

- استخوان گوسفند را نباید جلو سگ انداخت زیرا گناه محسوب می‌شود.

ب) باورهای عامیانه

- بی مورد قیچی را باز و بسته کردن باعث دعوا می‌شود.

- از روی بچه نباید پرید.

- نباید دور سر کسی چرخید.

- اگر کسی روی گربه آب بپاشد، روی دستش زگیل در می‌آید.

- آب نیم خورده دیگران را نباید خورد، می‌گویند میان آن دو کدورت ایجاد می‌شود.[4]

 

اعتقادات مردم قم در مورد روزهای هفته

- صبح جمعه و روز چهارشنبه دیدن مریض نمی‌رفتند.

- لباس شستن روز شنبه بسیار مناسب بوده و شگون داشت.

- شب چهارشنبه خرید انجام نمی‌شد زیرا عقیده داشتند که جنس خریده شده می‌سوزد.

- پارچه را در روز جمعه نمی‌بریدند و هیچ کاری در روز جمعه بنیاد نمی‌گذاشتند.[5]

 

اعتقادات و باورهای مردم قم پیرامون مرگ

- سه‌شنبه اول روی قبر چراغ روشن می‌کنند.

- هرگاه کسی شب فوت کند او را تنها نمی‌گذارند.

 

ج) باورهای سنّتی

از مراسم‌هایی که جنبه خرافات داشت و برخی از مردم به آن عقیده داشتند درباره تب نوبه بود. چون در گذشته وضع بهداشتی مردم خوب نبود و بیماری‌های زیادی شیوع پیدا می‌کرد یکی از این بیماری‌ها تب نوبه را، همان بیماری مالاریا، بود که عامل آن توسط پشه آنوفل وارد خون می‌شد. از آن جا که فرد مبتلا یک شب در میان تب و لرز می‌کرد به آن تب نوبه می‌گفتند. زمانی که از مراجعه به پزشک خسته شده مداوا نمی‌شدند از طریق خرافات و دست از قضا بهبود می‌یافتند.

 

این خرافات سه طریق داشت:

1. یکی از اعضا خانواده بیمار به خانه‌ای (معمولاً خانه افراد شرور) مراجعه وقتی که دق‌الباب می‌کرد و هرچه صاحب‌خانه می‌گفت کیه جواب نمی‌داد. آن قدر این کار را تکرار می‌کرد تا بالاخره برای گشودن درب می‌آمدند. فرد مراجعه کننده قبل از گشودن درب باعث داد و بیداد و عصبانیت و دری وری گفتن می‌شد و عقیده بیمار بر این بود که با این کار شفا پیدا می‌کند!!

2. باز هم یکی از اعضا خانواده بیمار سراغ فرد شروری می‌رفت درخواست می‌کردند کلید منزلش را برای لحظاتی قرض دهد تا شاید بتوانند قفلشان را باز کنند و پس از اخذ کلید آن را پس نمی‌دادند. چندین بار که صاحب کلید مراجعه نموده و موفق به گرفتن کلید نمی‌شد شروع به داد و بیداد کرده با بکار بردن الفاظ ناهنجار باعث بهبودی بیمار می‌شد!!

3. و اما نوع سوم که خیلی جالب بود، دیزه دزدی بود. در گذشته اکثر مردم در زیرزمین منزلشان روی چراغ فتیله‌ای دیزی سنگی بار می‌گذاشتند (معمولاً گوشت، قنبید، هویج، برگه، سیب‌زمینی، به و آب انار) در این نوع خرافات یکی از اعضا خانواده معمولا زن با یک کودک نابالغ، به یکی از منازل که می‌دانستند آبگوشت دارد مراجعه می‌کردند. لازم به ذکر است که منازل قدیم فاقد درب آهنی و آلومینیومی و اف اف و زنگ اخبار بودند. درب تخته‌ای خانه‌ها صبح که باز می‌شد آخر شب بسته می‌شد. تردد بچه‌های کوچک بدون دق‌الباب منعی نداشت. به همین لحاظ اطراف را می‌پاییدند و پاورچین پاورچین به طوری که کسی متوجه نشود وارد زیرزمین شده با کهنه‌ای که دور دیزی می‌پیچیدند تا حرارت آن اذیتشان نکند اصطلاحاً دیزی را می‌دزدیدند. ظهر که همه اعضا خانواده گرسنه و به امید ناهار بودند متوجه می‌شدند که به مقول جا تر است و بچه نیست و از دیزی خبری نیست. این کار باعث عصبانیت شدید صاحب‌خانه می‌شد و معمولاً بالای پشت‌بام رفته با صدای بلند ناسزا می‌گفت. این مورد سوم سریع‌تر از سایر موارد اثر می‌کرد و بیمار خیلی سریع بهبودی می‌یافت. البته چند روز بعد دیزی را بر می‌گرداندند و داخل آن هدیه‌ای متعادل ارزش آبگوشت باشد می‌گذاشتند و از صاحبخانه عذرخواهی می‌کردند.[6]

 

ابیاتی از یک قصیده قمی

حَسَنِه بازی می‌کردی توی سیدون یادته؟

چور دونه ازت خریدم جون ننجون یادته؟

ته پیاز و تَرتیزک با نون می‌خوردی یادته؟

چو کنم من چمدونم چنقه ازم حرف می‌گیری

یه سقلمه بت زدم گش دیفاره سی کنجیه

آخه حُنّاق بگیری درد بی‌درمون یادته؟

بسی که تو مایه بودی خش کردی بامون یادته؟

یه الک قمبلی بِد دادم برام پر بیاری

حسنه یادت میات سگ سیاه سینه گِرِف

پراوردی موچ نشد بچه نادون یادته؟

مَمَده غبه کشید پشت برامون یادته؟

آنقذه حاجم برات کردم و هی تِل نیومه

راس بگو یادت میات مشغول سگ بازی بدم

سوتش کردِمِ الک بالای پاتون یادته؟[7]

 

معرفی چند نوع غذا محلی

آش جو، ترحلوا، کوکوسبزی، بره شیری، گندم شاهدانه

 

معرفی چند اصطلاح و واژه‌ مورد استفاده در گویش قمی

اِنجه اِنجه: ریز ریزه سوقولمه: مشت محکم

قُدّره: مرده شرور یخده: کمی

اونگون: آویزان نیفه: خشتک شلوار

تنگیله: تکه کوزه شکسته لچ: تر، خیس

 

چند نوع از تن‌پوش های مردم قم

شلوار قِردار (قِری): دامن شلواری پرچین و بلندی است که قد آن تا ساق پا می‌رسد کمر آن لیفه داشت و بندی از میان آن می‌گذشت. برای دوخت شلوار قردار معمولاً 1 متر پارچه لازم است.[8]

آرخالق: کت زنان را که معمولاً از اطلس و مخمل‌های رنگین دوخته می‌شد.[9]

 

انواع رقص در نقاط قم

- چوب بازی

- چوپی

- چوپی هراتی

- چوپی سروازی

چوپی نوع دیگری از رقص است که با استفاده از دو عدد دستمال انجام می‌شود.

فرد چوپی‌کش با انتهای چپی یا با گروه رقصنده که در ردیفی منظم دست یکدیگر می‌گیرند می‌رقصند. فرد چوپی‌کش در ابتدای گروه قرار دارد.

رقص چوپی هراتی چند نفره دست‌هایشان را روی شانه‌های یکدیگر گذاشته و می‌رقصند و هر کدام از آنها که پایش را کج بگذارد یک نفر دیگر با چوب به پای او زند. این رقص در مراسم عروسی است.

چوپی سروازی یا سربازی ریتمی شبیه ریتم و مارش سربازی و نظامی است. این رقص گروهی است. یک نفر در اول گروه که با دو دستمال چوپی می‌کشد. چوب بازی دو نفر با چوب ستیز و هرکس بتواند با چوب به پشت پای طرف مقابل زند برنده است.[10]

 

صنایع دستی استان قم

از دیگر فعالیت‌های اقتصادی استان قم می‌توان از صنایع دستی نام برد. آثار دستی هنرمندان این استان از جمله در حجاری، مجسمه سازی، معماری، درودگری، قالی بافی، منبت کاری و تهیه سوهان تجلی می‌یابد.[11] یکی از مهم‌ترین صنایع دستی استان که فقط مختص به این استان است خرمهره است که برای جلوگیری از چشم و نظر استفاده می‌شود. در آخر تحقیق بهتر است اشاره به مدت اقامت گردشگرانی به این استان آیند شود و چند پیشنهاد در جهت پیشرفت گردشگری استان شود.

 

مدت اقامت گردشگران در قم

- 6/51 درصد گردشگران یک شب و 1/32 درصد آنان دو شب و بقیه سه تا نه شب (3/16درصد)

- 7/66درصد گردشگران کمبود وقت و 29 درصد آنان عدم ضرورت را به عنوان دلایل عدم اقامت دانسته‌اند. عدم ضرورت چون قم جاذبه خاص گردشگری برای گردشگران ندارد. 1/14درصد اظهار داشتند چون کارشان در قم تمام شده، بیشتر در قم نماندند.[12]

 

چند پیشنهاد برای توسعه گردشگری استان

- تهیه و توزیع جزوه راهنمای سیاحتی شهر قم به زبان فارسی، عربی، انگلیسی و توزیع در ترمینال و دیگر میادی ورودی و واحدهای اقامتی و اطراف حرم و مسجد مقدس جمکران

- ایجاد امکان دسترسی گردشگری به راهنماهای آشنا به زبان خارجی (عربی، انگلیسی)

- دادن آگهی در مطبوعات محلی استان‌های همجوار درباره‌ی توانایی خدماتی قم از قبیل چاپ کتاب برای جذب گردشگر کاری.[13]

 

 

 

منابع و مأخذ

- سیمای میراث فرهنگی قم، گردآوری مهرالزمان نوبان

- فصلنامه فرهنگ عامه قم، مدیرمسئول حمید رسایی

- رویای کویر، گردآورندگان رضا آقابابایی، محمدعلی فیاضی، فرج‌اله طهماسبی

- پژوهش مردم نگاری استان قم، مهرالزمان نوبان

- قم شناسی، رسول خامه‌یار

 - سایت اینترنتی: http://daneshyaran.4kia.ir/ 

 

  انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 697

دیدگاه های کاربران (0)

کامل ترین وبه روز ترین سایت ایرانی راهنمایی برای تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما