بزرگ ترین، بروز ترین، و جامع ترین سایت دانشجویی با ما همراه باشید. این سایت دارای نشانه اعتماد می باشد.

نمونه قولنامه ، مبایعه نام ، اجاره نامه املاک و خودرو

نرم افزار

نظرسنجی سایت

کدام بخش از سایت مورد استفاده شما قرار گرفت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 54
  • بازدید دیروز : 301
  • بازدید کل : 728649

اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه كلام امام علي عليه السلام(دانش یاران)


اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه كلام امام علي عليه السلام

 

ويژگي‌هاي دوران زمامداري امام علي عليه السلام

1ـ حكميت و حركت بر اساس قرآن و سنت

2- اجراي عدالت و تكيه بر رضايت و خشنودي توده مردم

3ـ تقسيم پُست‌ها بر اساس لياقت و صداقت و پيشگامي در عمل

4- مبارزه با مظاهر فساد و آلودگي در جامعه

5 ـ سادگي و پرهيز از تشريفات

 

شايد ساده‌ترين و كوتاه‌ترين تعريفي كه بتوان از نهج البلاغه ارائه داد اين باشد كه بگوييم: نهج البلاغه كلام اميرالمومنين، علي عليه السلام است كه از حدود هزار سال پيش به صورت كتابي در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار تدوين شده است. اما در حقيقت اين بيان قطره‌اي از دريا و ذره‌اي از دنياي اين كتاب عظيم را نيز در برنمي‌گيرد. كتابي كه منبعث از وحي و زيباترين و منطقي‌ترين و كامل‌ترين ادامه دهنده مسير قرآن است.

سنت تاريخ بشر همواره بر اين اساس بوده است كه امور جديد به مرور زمان كهنه شده و جوان‌ها، پير و كم كم از صحنه ذهن جامعه محو و به دست فراموشي سپرده مي‌شوند. به عبارت ديگر فرسودگي، كهولت، محو شدن، بي رنگ شدن با گذشت زمان ولو مهم‌ترين حوادث عالم، از مهم‌ترين قوانين تاريخ بشر و بلكه خاصيت عالم ماده است. ولي در اين ميان مسائلي استثنائي وجود دارد كه از اين سنت تبعيت نمي‌كند و گذشت زمان، اثري روي آن نمي‌گذارد بلكه برعكس به جاي كمرنگ شدن، روز به روز نامي‌تر و پرجوش‌تر و پررنگ‌تر جلوه مي‌كند. از جمله اين موارد، قرآن كريم است كه در راس تمام امور قرار دارد. و پس از آن نهج البلاغه نيز از سنخ همين گونه امور است. چنان كه امروز ملاحظه مي‌كنيم علاوه بر هشتاد و يك شرح و ترجمه‌اي كه علامه اميني -رحمه الله- در الغدير در شرح حال مرحوم سيدرضي براي نهج البلاغه نقل مي‌كند، باز هم شرح فراواني بر اين اثر عظيم نوشته شده و مي‌شود و باز هم مي‌بينيم كه مسائل ناگفته در نهج البلاغه فراوان است و هر سخن جديدي نيز كه در مورد آن بيان مي‌گردد، تازگي دارد.

اميرمومنان عليه السلام در پاسخ به كساني كه او را در برابر معاويه متهم به نداشتن ?سياست? مي‌كردند فرمود: به خدا قسم، معاويه از من زيرك‌تر و سياستمدارتر نيست، ولي او حيله باز و فاجر است و اگر از حيله گري و مكاري نفرت نداشتم از زيرك‌ترين مردم بودم، لكن هر مكر و حيله‌اي همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد و هر مكار و حيله‌گري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با آن شناخته مي‌شود.

دليل اين امر آن است كه نهج البلاغه از همان جايي جوشيده كه قرآن از آنجا جوشيده است. نهج البلاغه فرسوده و كهنه نمي‌شود همانگونه كه قرآن فرسوده و كهنه نمي‌شود و اين واقعيتي عيني و انكارناپذير است، چنان كه خطبه‌ها و كلمات حضرت علي عليه السلام كه در جامعه اسلامي آن روز بيان فرموده بودند، امروزه نيز در صحنه اجتماع كاربردي قوي دارد كتاب نهج البلاغه در عين حالي كه مباحثي درباره معارف الهي، بحث‌هاي اخلاقي و تهذيب نفس و... دارد اما عمده مباحث آن را مسائل مربوط به حكومت تشكيل مي‌دهد، به ويژه بخش نامه‌ها كه بيشتر مباحث آن سياسي و مربوط به نظام حكومت اسلامي است. در اين ميان، عهدنامه مالك اشتر يا فرمان تاريخي امام علي عليه السلام به يار و صحابي وفادار خود مالك اشتر نخعي، يكي از درخشان‌ترين فصول نهج البلاغه است كه در آن قوانين حكومت ديني اسلامي از زبان امام خطاب به مالك اشتر بيان شده است. اما حقيقت اين است كه تمام انسان‌ها در همه مكان‌ها و زمان‌ها مخاطب اين فرمان و پيمان هستند. به عبارت ديگر، احكام و فرامين انسان سازي و فشرده‌اي از افكار و انديشه‌هاي علي عليه السلام به صورت بسيار دقيق و عميق در اين نامه بيان شده و در آن تكليف تمامي افراد بشر چه به عنوان يك انسان در جامعه و چه به عنوان حاكمي مسئول در جامعه اسلامي براي اجراي احكام اسلام روشن شده است . سفارش‌هاي آن حضرت در اين نامه خطاب به مالك اشتر و بلكه خطاب به نوع انسانيت، هرگاه به درستي در جامعه اجرا شود ضامن ايجاد عدالت و امنيت و آرامش جامعه انساني و بلكه ضامن ايجاد حكومتي ديني براساس ملاك‌هاي اسلام است .

امير مومنان عليه السلام خطاب به مالك اشتر:مهرباني بر مردم را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت روا دار و لطف و مهر داشته باش و براي آنان چون حيواني درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماري .در زمان حضرت امير عليه السلام كوردلان و جاهلاني بودند كه امام را متهم به بي‌سياستي مي‌كردند و مثال معاويه را به عنوان سياستمداري آگاه مي‌ستودند، چنان كه امام عليه السلام در قسمتي از خطبه خويش، دردمندانه در اين خصوص مي‌فرمايند: ?به خدا قسم، معاويه از من زيرك‌تر و سياستمدارتر نيست. ولي او حيله باز و فاجر است و اگر از حيله‌گري و مكاري نفرت نداشتم از زيرك‌ترين مردم بودم. ولي هر مكري همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با آن شناخته مي‌شود. قسم به خدا كه مكارها نمي‌توانند مرا غافلگير كنند و فريب بدهند و قدرتمندان نمي‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.?

البته در برخي نوشته‌هاي مخالفين شيعه، اين اظهار نظر به چشم مي‌خورد كه علي عليه السلام با همه فضائل و كمالات، آگاهي به علم سياست و حكومت نداشت و مشكلات دوران پنج ساله حكومت ايشان نيز از عدم سياستمداري ايشان ناشي شده بود.

اينگونه قضاوت‌ها كه معلول عدم شناخت كافي از اسلام و شخصيت آن حضرت عليه السلام است، بدين سبب است كه اينان اين حقيقت را نمي‌بينند كه علي عليه السلام براي اجراي اسلام و احياي مكتب و با التزام به اصول اسلامي و انساني حكومت مي‌كرد، در حالي كه معاويه و يا ديگر حاكمان به ظاهر موفق و سياستمدار آن دوران، به خاطر ارضاي حس برتري طلبي و رياست خواهي و تمايلات شهواني خويش تلاش مي‌كردند و عجيب است كه اين افراد، اينگونه حيله‌هاي شيطاني معاويه و عمروعاص و طلحه و زبير و... را به حساب سياستمداران، و تلاش حضرت علي عليه السلام در عزل برخي واليان و قطع مستمري زورمندان را به حساب بي‌سياستي مي‌گذراند. در حالي كه قطع نظر از علم امامت و تعليمات خاص پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، سرعت عمل و هوش اميرالمومنين عليه السلام در متن حوادث و جريانات سياسي و نظامي و اقتصادي كشور، سندي قطعي در سياستمداري امام عليه السلام و احاطه ايشان بر فنون و رموز كشورداري است.

در دوران حكومت اميرالمومنين عليه السلام، هنگامي كه دو لشگر در برابر هم قرار مي‌گرفتند، هر دو لشگر نماز مي‌خواندند و در ماه رمضان روزه مي‌گرفتند و از ميان هر دو بانگ تلاوت قرآن شنيده مي‌شد و به جز تعداد اندكي صحابي وفادار چون عمار ياسر و مالك اشتر، بسياري ديگر از مسلمانان مردد بوده و اختلاف داشتند و اين از مهم‌ترين خصوصيات ويژه دوران اميرالمومنين عليه السلام و رنج‌هاي ايشان بود.

اين نكته قابل توجه است كه حتي در زمان خود حضرت امير المومنين عليه السلام نيز كوردلان و جاهلاني بودند كه امام را متهم به بي‌سياستي مي‌كردند و مثال معاويه را به عنوان سياستمداري آگاه مي‌ستودند، چنان كه امام عليه السلام در قسمتي از خطبه خويش، دردمندانه در اين خصوص مي‌فرمايند:

? ... واللهِ ما معاويةُ بِاَدْهَي مِنّي وَ لكنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ، وَ لَولا كَراهِيَةُ الغَدْرِ لَكُنتُ مِن اَدْهَي الناسِ. وَ لكن كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ . وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِواءٌ يُعرَفُ بِهِ يَومَ القِيامَةِ، وَاللهِ مَا اُسْتَغفَلُ بِالمَكِيدَةِ وَ لا اُسْتَغمَزُ بِالشَّدِيدَةِ.? (1)

? به خدا قسم، معاويه از من زيرك‌تر و سياستمدارتر نيست. ولي او حيله باز و فاجر است و اگر از حيله‌گري و مكاري نفرت نداشتم از زيرك‌ترين مردم بودم. ولي هر مكري همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با آن شناخته مي‌شود. قسم به خدا كه مكارها نمي‌توانند مرا غافلگير كنند و فريب بدهند و قدرتمندان نمي‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.?

امام عليه السلام در اين جملات، حيله‌گري و فريبكاري را فسق و آن را ملازم با كفر و مايه رسوايي در قيامت معرفي مي‌كند و پايبندي به اصل دين را مانع روي آوري به حيله‌گري مي‌داند.

به هر جهت، با مراجعه به بسياري از جملات امام عليه السلام در نهج البلاغه روشن مي‌شود كه علي عليه السلام نه تنها سياستمدار است بلكه مجري سياستي صحيح در جامعه است و با آگاهي كامل از ريزه‌كاري‌هاي سياست و كشورداري و مردم‌داري، كه آنها را از متن اسلام و معارف قرآن بيرون مي‌كشيد، با تكيه بر اصول و مباني اسلامي و انساني، برخورد و دستورالعمل سياسي خود را صادر مي‌نمود.

امروز شرايطي مشابه شرايط دوران حكومت اميرالمومنين عليه السلام است. پس روزگار نهج البلاغه است. امروز مي‌شود از ديدگاه دقيق و نافذ اميرالمومنين عليه السلام به واقعيت‌هاي جهان و جامعه نگاه كرد و بسياري از حقايق را ديد و شناخت و علاج آن را پيدا كرد. لذا امروز از هميشه به نهج البلاغه محتاج تريم. زيرا ما امروز در همان شرايط قرار داريم.در حكومت‌هاي استبدادي، رابطه مردم با حكومت، رابطه برده‌داري و هدف از حكومت، بهره‌برداري از امكانات به نفع سرمايه‌داري و حكومت است نه خدمت به مردم . اما در حكومت اسلامي، رابطه حكومت با مردم، رابطه پدر و فرزندي است، رابطه‌اي مبتني بر لطف و محبت نسبت به همه آحاد ملت، چنان كه علي عليه السلام در فرمان خود به مالك اشتر در اين باره فرمودند: ?مهرباني بر رعيت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت كن و لطف داشته باش و براي آنها چون حيواني درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماري.?

ويژگي‌هاي دوران زمامداري امام علي عليه السلام و خصوصيت ويژه عصر حاضر

با نگاهي به تاريخ صدر اسلام و بررسي و مقايسه شرايط جامعه اسلامي زمان رسول اكرم صلي الله عليه و آله و دوران حكومت اميرالمومنين علي عليه السلام روشن مي‌شود كه شرايط دوران حكومت اين دو بزرگوار با يكديگر كاملا متفاوت است. در دوران حكومت اسلامي رسول اكرم صلي الله عليه و آله جامعه، صد در صد اسلامي و جهت‌گيري آن نيز كاملا اسلامي بود. شعارهاي اسلامي، مشخص و واضح و جناح بندي‌ها و صف بندي‌هايي كه در جانب پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و مخالف ايشان قرار داشت، آشكار بود. دوست و دشمن از يكديگر تشخيص داده مي‌شد، و حتي حركت نفاق نيز مشخص بود و لذا نمي‌توانست جامعه را آن چنان تحت تاثير خود قرار دهد زيرا آيات منافقين نازل مي‌شد و منافقين تهديد و افشا مي‌شدند و حتي بسياري از آنان به وسيله خود رسول اكرم صلي الله عليه و آله شناخته و شناسانده مي‌شدند. اما دوران حكومت اميرالمومنين علي عليه السلام چنين وضعيتي نداشت و اين يكي از بزرگ‌ترين دشواري‌هاي حكومت كوتاه و كمتر از پنج سال علي عليه السلام است. در دوران حكومت اميرالمومنين عليه السلام، هنگامي كه دو لشگر در برابر هم قرار مي‌گرفتند، هر دو لشگر نماز مي‌خواندند و در ماه رمضان روزه مي‌گرفتند و از ميان هر دو بانگ تلاوت قرآن شنيده مي‌شد و به جز تعداد اندكي صحابي وفادار چون عمار ياسر و مالك اشتر، بسياري ديگر از مسلمانان مردد بوده و اختلاف داشتند و اين از مهم‌ترين خصوصيات ويژه دوران اميرالمومنين عليه السلام و رنج‌هاي ايشان بود. اما اين نكته حائز اهميت است كه به فرمايش مقام معظم رهبري حضرت آية الله خامنه‌اي -مدظله العالي- "ما امروز نيز در دنياي عظيم و با شعارهاي زيبايي كه در بسياري از نقاط آن سر داده مي‌شود كم و بيش همان وضعيت را داريم . حتي امروز در دنياي اسلام كه درك و دريافت و بينش اسلامي در آن گاهي به فاصله‌هايي به اندازه فاصله ايمان و كفر از هم دور هستند با يك چنين واقعيتي مواجهيم .

حضرت علي عليه السلام در توصيه به مالک اشتر مي‌فرمايد: ? بايد كه محبوب‌ترين كارها در نزد تو آن اموري قرار گيرد كه معتدل‌ترين و ميانه‌ترين در حق، همگاني‌ترين در عدل و جامع‌ترين و هماهنگ‌ترين در راه رضايت مردم باشد، چرا كه بي‌ترديد، خشم توده مردم، رضايت و خشنودي خواص و برگزيدگان جامعه را بي اثر مي‌سازد، در حالي كه خشم خواص، با رضايت توده مردم بخشوده و جبران خواهد شد.?

 

امروز آشكارترين و روشن‌ترين حقايق اسلامي به وسيله بخشي از مدعيان اسلام در كشورهاي اسلامي ناديده گرفته مي‌شود. امروز همان روز است كه شعارهاي يكسان است، اما جهت گيري‌ها به شدت مغاير يكديگر است. امروز شرايطي مشابه شرايط دوران حكومت اميرالمومنين عليه السلام است. پس روزگار نهج البلاغه است. امروز مي‌شود از ديدگاه دقيق و نافذ اميرالمومنين عليه السلام به واقعيت‌هاي جهان و جامعه نگاه كرد و بسياري از حقايق را ديد و شناخت و علاج آن را پيدا كرد. لذا امروز از هميشه به نهج البلاغه محتاج تريم. زيرا ما امروز در همان شرايط قرار داريم". (2)

 

سياست و وظايف كارگزاران نظام اسلامي در نهج البلاغه

1ـ حكميت و حركت بر اساس قرآن و سنت

در جامعه اسلامي، قرآن و سنت جايگاهي رفيع و مقامي ارجمند دارند. اين رفعت مقام تا آنجاست كه اين دو تنها جنبه شعاري و تقدس ظاهري ندارند بلكه منبع تمام مسائل اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... محسوب مي‌شوند و حركت حاكم اسلامي نيز بايد بر اساس آن دو باشد. امام حسين عليه السلام هنگامي كه مسلم بن عقيل را به عنوان نماينده خود به سوي مردم كوفه فرستاد، در پاسخ نامه‌هاي مردم كوفه، اولين ويژگي امام مسلمين را حكومت بر اساس كتاب خدا بيان داشت. اميرالمومنين علي عليه السلام نيز در نامه خود به مالك اشتر، ضمن اين كه كتاب خدا و سنت را ملاك حركت و حاكميت حاكم اسلامي قرار مي‌دهد، كارگزار نظام اسلامي را به عبرت‌گيري از حوادث گذشته تاريخ فراخوانده و مي‌فرمايد: ?وظيفه داري كه حكومت‌هاي عدالت گستر و يا سنت‌هاي فضيلت‌مند و يا فريضه‌هايي كه در قرآن مجيد آمده و يا روش‌هايي كه از پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله در كتاب‌ها نوشته شده را به ياد داشته باشي و آنچه كه ما عمل كرده‌ايم و تو آنها را ديده‌اي، پيروي كني.? (3)

اميرالمومنين علي عليه السلام در نامه خود به مالك توصيه مي‌كند كه شناخت خود از افراد را ملاك انتخاب آنان براي مناصب حكومتي قرار ندهد و اين نكته را در نظر داشته باشد كساني كه در مصدر امور قرار مي‌گيرند غالبا دوستان زيادي دارند كه اين دوستان گاهي به لباس زهد در مي‌آيند و خود را برخوردار از اخلاق حسنه جلوه مي‌دهند و به همين دليل نيز امام عليه السلام به مالك توصيه مي‌كند كه بر اساس خوش‌بيني و اطمينان خود، معاونان خويش را انتخاب نكند.

 

2- اجراي عدالت و تكيه بر رضايت و خشنودي توده مردم

در حكومت‌هاي استبدادي، رابطه مردم با حكومت، رابطه برده‌داري و هدف از حكومت، بهره‌برداري از امكانات به نفع سرمايه‌داري و حكومت است نه خدمت به مردم . اما در حكومت اسلامي، رابطه حكومت با مردم، رابطه پدر و فرزندي است، رابطه‌اي مبتني بر لطف و محبت نسبت به همه آحاد ملت، چنان كه علي عليه السلام در فرمان خود به مالك اشتر در اين باره فرمودند: ?مهرباني بر رعيت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت كن و لطف داشته باش و براي آنها چون حيواني درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماري.? (4)

در اسلام تصميم‌گيري حاكم بايد بر اساس ضوابط و معيارهاي اسلامي باشد. بر اين اساس، معيار حاكم در تصميم گيري‌هاي حكومتي، برقراري حق و عدالت و رعايت رفاه و آسايش و رضايت عامه مردم خواهد بود. امام عليه السلام همواره روي توده و اكثريت مردم تكيه زيادي دارند، زيرا اكثريت عظيم جامعه را مردم عادي و به اصطلاح همان توده مردم تشكيل مي‌دهند كه نوعا از امكانات رفاهي كمتري برخوردارند در مقابل اقليت جامعه كه غالبا خود را برگزيدگان و خواص جامعه مي‌پندارند و از امكانات مادي فراواني برخوردارند. هيچ حاكمي نمي‌تواند در زمامداري خويش به طور صد در صد رضايت اقليت (طبقه مرفه) و اكثريت (طبقه مردم عادي) جامعه را فراهم كند زيرا اگر در جهت منافع هر كدام قدم بردارد، طرف مقابل ناخشنود خواهد شد.

اما پر واضح است كه تلاش در جهت كسب رضايت اكثريت عظيم مردم و تقويت پايگاه مردمي به نفع حاكم خواهد بود. چنان كه امام عليه السلام نيز جلب رضايت و اعتماد آنان را ضروري، مفيد، مشكل گشا و مقتضاي حق دانسته و در دستور العمل خود به حاكم مصر مي‌نويسد:

?و بايد كه محبوب‌ترين كارها در نزد تو آن اموري قرار گيرد كه معتدل‌ترين و ميانه‌ترين در حق، همگاني‌ترين در عدل و جامع‌ترين و هماهنگ‌ترين در راه رضايت مردم باشد، چرا كه بي‌ترديد، خشم توده مردم، رضايت و خشنودي خواص و برگزيدگان جامعه را بي اثر مي‌سازد، در حالي كه خشم خواص، با رضايت توده مردم بخشوده و جبران خواهد شد.? (5)

از ويژگي‌ها و جلوه‌هاي ديگر حكومت اميرالمومنين عليه السلام، سادگي و پرهيز از تشريفات است. ايشان همواره در ضمن سخنان خويش، رجال حكومت را به سادگي توصيه مي‌فرمودند كه از جمله اين موارد؛ نامه امام به عثمان بن حنيف است.

اين نكته نيز حائز اهميت است كه مردم به مقتضاي طبع بشري و آمال و آرزوهايشان، هرگاه به آنچه كه مي‌خواهند نائل نشوند، معمولا مجريان حكومت را مسئول محروميت‌ها و ناكامي‌هاي خود مي‌پندارند و آنان را مقصر مي‌شناسند و گمان مي‌كنند وظيفه حكومت است كه همه خواست‌هاي آنان را جامه عمل بپوشاند و برآورده سازد و هنگامي كه با برآورده نشدن تمام خواسته‌هايشان مواجه مي‌شوند، نسبت به حكومت و مجريان آن عداوت و كينه و دشمني پيدا مي‌كنند و بدين وسيله پايه‌هاي حكومت تضعيف مي‌شود. و در اينجا وظيفه حاكم است كه اگر چه نمي‌تواند به همه خواست‌هاي مردم جامه عمل بپوشاند اما با گره‌گشايي و پيروي از اخلاق اسلامي، مردم را با كمبودها آشنا سازد و در صدد جلب رضايت مردم برآيد. و با همين حكمت و فلسفه، امام عليه السلام از مالك مي‌خواهد كه با مردم رابطه برقرار كند و از آنها فاصله نگيرد، و احتجاب حاكم از مردم را باعث گمراهي و بي‌اطلاعي او از حقايق جامعه و ايجاد شك و ترديد و بي‌اعتمادي در جامعه مي‌داند و مي‌فرمايد: ?مبادا مدت طولاني از مردم فاصله بگيري، زيرا احتجاب حكام از مردم خود نوعي تنگنا و باعث بي‌اطلاعي از حقايق است و باعث بي‌اطلاعي مردم از واقعيت جريان كارها مي‌شود، و اين حالت عدم آگاهي موجب تلبيس حق و باطل و درشت و كوچك جلوه يافتن امور بزرگ، و بزرگ جلوه‌گر شدن مطالب ناچيز و كوچك مي‌گردد.? (6)

 

3ـ تقسيم پُست‌ها بر اساس لياقت و صداقت و پيشگامي در عمل

يكي از اهداف اساسي اسلام، برقرار كردن عدل و قسط در جامعه اسلامي است. در حكومت اسلامي، پُست‌ها بايد بر اساس شايستگي تقسيم شود و كارگزاران حكومت اسلامي از ميان شايسته‌ترين و خدمتگزارترين افراد انتخاب شوند، كساني كه داراي فضائل و كمالات انساني بوده و تخلق به "اخلاق الله" را آويزه گوش خود قرار دهند، افرادي كه دانا، انديشمند، امين، كاردان، توانا، با دقت و ابتكار و متواضع باشند، نيكان را دوست بدارند و از ستمگران بيزار باشند. اميرالمومنين علي عليه السلام در نامه خود به مالك توصيه مي‌كند كه شناخت خود از افراد را ملاك انتخاب آنان براي مناصب حكومتي قرار ندهد و اين نكته را در نظر داشته باشد كساني كه در مصدر امور قرار مي‌گيرند غالبا دوستان زيادي دارند كه اين دوستان گاهي به لباس زهد در مي‌آيند و خود را برخوردار از اخلاق حسنه جلوه مي‌دهند و به همين دليل نيز امام عليه السلام به مالك توصيه مي‌كند كه بر اساس خوش‌بيني و اطمينان خود، معاونان خويش را انتخاب نكند. (7)

توجه به اين نكته لازم است، بزرگترين عاملي كه شيرازه جامعه را از هم مي‌گسلد و مردم را نسبت به دولتمردان بدبين مي‌كند، تبعيض و عدم اجراي عدالت و به اصطلاح روز، پارتي بازي و باندبازي، پيروي از تمايلات شخصي و روابط را بر ضوابط حاكم كردن است. در جوامع غير اسلامي، باندبازي‌ها و روابط خصوصي، عامل مهمي در تقسيم پست‌ها و مقام‌ها در ميان عده‌اي به خصوص به شمار مي‌رود. اما در جوامع اسلامي كه فرهنگ اسلامي حاكم است، رعايت عدالت اسلامي ايجاب مي‌كند كه ضابطه و قانون جاي رابطه و تمايلات شخصي را بگيرد و در تقسيم پست‌ها و منصب‌ها، تنها به فضائل و اصالت‌هاي انساني و امتيازات اسلامي توجه شود و هر يك از كارگزاران حكومتي بر اساس لياقت و كارداني و شايستگي انتخاب شوند و به منصب دست يابند زيرا در جامعه‌اي كه همه مردم از مزايا و حقوق حكومت اسلامي به طور يكسان و دور از تبعيض بهره‌مند شوند بدون شك نسبت به مسئولين دولت، خوش‌بين و از آنها راضي بوده و با آنان همكاري لازم را خواهند داشت.

4- مبارزه با مظاهر فساد و آلودگي در جامعه

اميرالمومنين علي عليه السلام، در جمله ?فَاِنَّما عَليكَ تَطهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ? (8) ؛ مالك را به مبارزه با مظاهر فساد و آلودگي و جلوگيري از فحشا و منكرات در جامعه فرامي‌خواند، چه آن كه رواج فساد و فحشا در جوامع از بارزترين ترفندهاي امپرياليسم و استعمار است كه موجب سقوط و انحطاط جامعه مي‌شود. دشمن همواره مي‌خواهد با از بين بردن عفت و پاكدامني و اشاعه فساد در جوامع اعم از اسلامي و حتي غيراسلامي، ملت‌هاي مستضعف را از روح پاكي و معنويت جدا ساخته و آنان را چنان آلوده كند و به "از خود بيگانگي" و فساد بكشاند تا سرانجام در عمق منجلاب دست‌هاي آلوده استعمار فرو روند.

5 ـ سادگي و پرهيز از تشريفات

از ويژگي‌ها و جلوه‌هاي ديگر حكومت اميرالمومنين عليه السلام، سادگي و پرهيز از تشريفات است. ايشان همواره در ضمن سخنان خويش، رجال حكومت را به سادگي توصيه مي‌فرمودند كه از جمله اين موارد؛ نامه امام به عثمان بن حنيف است. (9)

لازم به ذكر است كه وظايف كارگزاران نظام اسلامي، تنها محدود به موارد مذكور نمي‌شود بلكه با دقت در مضامين فرمايشات علي عليه السلام به ويژه، نامه ايشان به مالك اشتر، فرامين مهم ديگري در اين خصوص به چشم مي‌خورد كه ما جهت اختصار فهرست‌وار به برخي از آنها اشاره مي‌نماييم و بحث و تعمق در آنها را به كتاب شريف نهج البلاغه ارجاع مي‌دهيم: استكبار زدائي، اعتماد متقابل به مردم، تصميم گيري بجا و مناسب، جلوگيري از هرج و مرج، جمع بيت المال و نظارت بر آن، روبرو شدن و مقابله با دشمن، ايجاد امنيت در راه‌ها، ستاندن حق ضعيف و حمايت از مظلوم در برابر شخص فاجر و... .

اما امروز، روز استفاده هر چه بيشتر از نهج البلاغه است زيرا موقعيت خاص سياسي اجتماعي موجود در زمان اميرالمومنين عليه السلام و افكار و خطوط و گروه‌هايي كه در دوران حكومت آن حضرت فعاليت مي‌كردند و نيز كار شكني‌هايي كه از سوي برخي جناح‌هاي منتسب به اسلام در جامعه آن روز اعمال مي‌شد، بسيار شبيه وضعيت كشور ما پس از تشكيل نظام جمهوري اسلامي است و لذا رهنمودها و سخنان هدايتگرانه آن حضرت، بهترين راهگشا براي ما خواهد بود. اميد است علما و انديشمندان مسلمان و نيز رسانه‌هاي گروهي جامعه اسلامي، در اين شرايط حساس زماني كه بيش از هر زمان، عطش پذيرش معارف اسلامي، در همه كشورها مشهود است، به تلاش بيشتري پرداخته و نهج البلاغه را با توجه به مسائل و مشكلات و نيازهاي جامعه امروز مطالعه و بررسي كرده، راه عمل و درمان دردها را از اين كتاب شفابخش بيابند و ابعاد معارف آن را براي جوانان مطرح نمايند تا نسل آينده بيش از پيش به جامعه مطلوب حضرت امير عليه السلام نزديك شوند.


منابع

1ـ خطبه 200 نهج البلاغه از ترجمه دكتر شهيدي.

2ـ قسمتي از بيانات مقام معظم رهبري، مباحث و مقالات كنگره بين المللي نهج البلاغه، بنياد نهج البلاغه، 1368، صص 23 ـ 25.

3 تا 8 ـ نامه 53 نهج البلاغه .

9 ـ نامه 45 نهج البلاغه .

 10- سایت www.daneshyaran.4kia.ir

  انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 271

دیدگاه های کاربران (0)

کامل ترین وبه روز ترین سایت ایرانی راهنمایی برای تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما