بزرگ ترین، بروز ترین، و جامع ترین سایت دانشجویی با ما همراه باشید. این سایت دارای نشانه اعتماد می باشد.

نمونه قولنامه ، مبایعه نام ، اجاره نامه املاک و خودرو

نرم افزار

نظرسنجی سایت

کدام بخش از سایت مورد استفاده شما قرار گرفت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 178
  • بازدید دیروز : 162
  • بازدید کل : 741641
  • عنوان اسلاید
  • عنوان اسلاید
  • عنوان اسلاید

تاريخچه يزد(دانش یاران)


تاريخچه يزد

مقدمه

سخني است بي پيرايه و پرصواب بر شهري مقدس به نام يزد، شهري باستاني و با فرهنگ و تمدن خاص خودش كه از ديرباز قمستي از كوير را در بر دارد و اهيمت تاريخ آن بيشتر به خاطر قدمت و باستاني بودن آن است. هرچند سنن و آداب ديرينه خويش را با زمان خويش دنبال مي نمايد و با بي پيرايگي خاصي در نبرد با حوادث روزگار اين مواريث را با خود همراه نموده و تا امروز پيشتاز و دنبال گر تمدني با اصالت و باكره است.

 تاريخچه

اين شهر به استناد كتب تاريخي و نيز وضعيت شهرسازي آن مسلماً چندين هزار سال پيش از ظهور اسلام بر پا بوده و نزد زرتشتيان باستان شهر مقدس و زيارتگاه پارسيان ساير نقاط بوده است و مانند كعبه مسلمين اهميت داشته است. آثار موجود نشان دهنده وسعت و آبادي اين شهر درطول سلطنت امراي ديلمي تا عصر صفوي مي باشد. بموجب همين اسناد تاريخي حصار بندي شهرستان و گسترش نخستين آن شهر، به دست شعبه اي از سلسله كاكويه انجام شده است. بعداً اتابكان محلي يزد با تصرفات مطلوب و علاقه مندي بسيار موجبات زينت و تزيينات شهر را فراهم ساخته اند چندانكه مدارس و مساجد در آن برپا گرديد.

درعهد مظفر يزد مقر و مركز اصلي حكومت آنان بود و آباداني هاي متعدد در شهر پديد آمده است و در دوره تيموري هم در آبادي و گسترش شهر اقداماتي انجام شده است. پس از آن در دوران حكومت صفويه هم ابنيه و عماراتي بنا گرديده است كه آثار آن هنوز بر جاي مانده است و از دوران قاجار نيز بايستي از ايجاد كاروانسرا و آب انبارهايي كه ايجاد كرده اند نام برد. نظري به مقاله «يادي از پدران سالخورده» كه اخيراً در مجله هنر و مردم به چاپ رسيده است كه مضمون آن حفاظت آثار كهن ايران زمين بود نگارنده را برآن داشت كه در اين زمينه يادداشتي را ارايه دهد كه غرض معرفي آثار تاريخي اين شهر و هشداري است به آنان كه اخلال گرند در تجاوز به آثار باستاني.

 

وضعيت جغرافيايي و كنوني

اين شهر در مشرق اصفهان و در جنوب كوير لوت با طول جغرافيايي 54 درجه و 24 دقيقه و به عرض جغرافيايي 31 درجه و 25 دقيقه در ارتفاع 1240 متر در مركز ايران قرار گرفته و درحال حاضر به صورت استانداري در آمده است و يكي از غني ترين شهرهاي ايران است. سه طرف آن شرق و جنوب و شمال آن را كوههاي اطراف احاطه كرده و از ضلع غربي باز مي باشد كه به جاده غربي اردكان و نايين و اصفهان و نيز به جاده كاشان مي رسد و در جنوب بوسيله جاده تفت و ابرقو و شيراز و از جاده هاي شرقي به كرمان و استان زاهدان و نيز استان بنادر جنوب و از طريق جاده طبس به مشهد مقدس مربوط مي شود و به واسطه همين راه ها يزد به صورت يك چهارراه اقتصادي درآمده است.

اين شهر از قديم داراي اصالتي خاص بوده و اكنون هم اصالت خود را حفظ كرده و آن گونه كه در ازمنه پيش دارالعباده خوانده مي شده حال نيز ادامه دهنده وضعيت گذشته خويش است. كوه هاي اطراف يزد از يك طرف تا كوه تفت و از سمت ديگر به كوه مهريز راه مي يابد و اين دو كوه از سلسله جبال شيركوه كه از كوههاي معروف ايران است منشعب مي گردد. فاصله تهران تا يزد 608 كيلومتر است و از دو راه تهران - قم - كاشان - نايين - يزد و تهران - قم - اصفهان - نايين يزد مي توان با اتوبوس يا هواپيما و ترن اين مسير را طي نمود.

يزد امروز به صورت يك شهر توريستي مورد نظر مطلعين و كارشناسان و خاور شناسان قرار دارد و يكي از پايگاه هاي اقتصادي كشور است و به علت قرار گرفتن بر سر راه بندرعباس و جزاير خليج فارس شهر يزد حالت صادرات و وارداتي پيدا كرده و وجود آثار با ارزش موجود در يزد باعث مي شود لااقل يك روز مسافرين را در اين محل نگه دارد و اين امر بر اهميت بيشتر اين شهر مي افزايد.

نام قديمي

باني شهر يزد

يزد در طول تاريخ به چندين نام تغيير يافته است. ابن بلخي در كتاب فارسنامه كه در قرن ششم هجري تاليف شده نام اصلي يزد را «كثه» ناميده و احمد بن حسين بن علي كاتب نيز در قرن نهم در كتاب تاريخ يزد نام «كثه» را تاييد نموده و عده اي از مورخين نيز بناي شهر يزد را به يزدگرد نسبت داده و نام شهر را مربوط به او ميدانند چندانكه كاتب در تاريخ جديد يزد به اين مطلب اشاره كرده است: … و بنايان در كار آمدند و اخترشناسان زيج برداشته و به طالع سنبله طرح عمارتي بينداختند و به كار مشغول شدند و چون شهر را به نام يزدان مي ساختند آن را «يزدان گرد» نام نهاد و اسم او كه شاپور بود به يزدگرد مشهور شد و اين خطه به يزد مشهور گشت.

در اين خصوص اقوال مختلفي است كه نقل آن ها موجب كثرت كلام مي شود و حاصل از كل روايات اين قول اخير مقرون به حقيقت است و مورد تاييد سرپرس سايكس نيز مي باشد و او نيز باني شهر را يزدگرد اول دانسته است.

از نامهاي قديمي ديگر براي اين بلد لقب دارالعباده و دارالسياده نيز ميباشد كه گويا از جانب ملكشاه سلجوقي در دوران پيش از اسلام هم شهر مقدس زرتشتيان بوده لذا ملكشاه نيز به نام قبلي آن استناد جسته و آن را دارالعباده خوانده است.

جديدترين روايتي كه اخيراً راجع به نام قديمي شهر يزد مورد سخن قرار گرفته نظر مرحوم حسن پيرنيا در كتاب تاريخ باستان جلد دوم است كه ايشان نام قديمي شهر يزد را ايساتيس يا فرافر ذكر كرده است. ايشان خود از اهالي نايين بوده و كاملاً به تاريخ يزد آگاهي داشته است و مي گويد نام شهر يزد در قديم ايساتيس يا فرافر بوده و در دوران سلطنت هخامنشيان به ولايات ايران منضم گشته است.

باتوجه به آثار به دست آمده و موجود در شهرستان مقدس يزد و آثاري كه در نواحي فهرج به دست آمده و از آثار دوران نيولتيك در مجموعه ها بوده لذا قدمت اين شهر در دوران پيش از تاريخ نيز محرز مي شود كه در دوران پيش از اسلام به ايساتيس معروف بوده است چه اينكه آثار مفرغي و سفالي و تپه هايي در اين ناحيه است كه وجود مردمان پيش از تاريخ را مسلم مي سازد. نگاهي به آثار بر جاي مانده اين شهر قديمي از جمله آثار برج و باروي شهر كه مسلماً از نهصد تا هزار سال پيش در اين ناحيه استوار باقي مانده است و نيز آثار بنا ها و مساجد گوناگون از جمله مسجد جامع كبير يزد، مسجد ميرچخماق، بقعه سيدركن الدين، بقعه سيد شمس الدين و صدها آب انبار و كاروانسرا و مسجد و مدرسه ديگر خود نموداري است از وانمودهاي جمعي و سنتي نسل هاي پيشين ما كه بنا به رسم فرهنگ و انديشه هاي زماني مستقلاً يا بطور مجموعه و جمعي مورد استفاده بوده و درحال حاضر از آنها استفاده مي شود و مي توان استحكام، زيبايي و قدرت مصالح معماري را متوجه شد.

نظريه مرقومات فوق چنين استنباط مي گردد كه اصولاً بنيان شهري به نام يزد يك رنسانس در دنيا قلمداد مي شود چه اينكه استيل و مهارت در امر معماري يزد را بايد از شاهكارهاي هنري جهان دانست مخصوصاً پس از گذشت قرنها هنوز آثار بناهاي گنبد خشي و مساجد و امامزاده ها و آب انبارها جلوه گاهي است جهت مشتاقان هنر و آنانكه هنر را در اصالت و رسالت مي يابند. يزد اكنون با نماياندن نمودارهاي منحصر به فردش آيينه ايست از نماهاي مختلف در بسيط اين كره خاكي كه شناخت آثار بديع و مناظر جاودانه تاريخي اش ميتواند رهنمودي بسوي تعالي در پيشبرد آگاهي به خصوصيات معماري اين شهر بشود و نيز مي توان با يادگارهاي موجود در يزد از نقطه نظر جامعه شناسي و مردم شناسي به روحيات و خصوصيات افراد اين شهر رسوخ نمود. چه اينكه هنوز هم با تداوم در مراسم و آداب قديمي خويش اين اصالت شهري و هنري را حفظ كرده اند و كوشش تمامي افراد اين جامعه كه در حكم يك ملت و مردم مرز و بومي هستند در حراست و پايدار نگاه داشتن آثار پراكنده در خارج و داخل كشور متضمن ابقاء آنهاست تا اين ميراث هاي كهن ايران باستان بيش از پيش حفظ شود و مورد نظر و ديد مطلعين و مشتاقان هنر قرار گيرد.

یزد :

به نوعی مرکزی ترین استان ایران است و کاملا خشک و بیابانی است. معماری آن حایز اهمیت است که من اسمش را می گذارم معماری خشت و گل. بسیاری از بناهای تاریخی این شهر همچون گذشته حفظ شده اند. همانطور که گفتم از حضور در کویر و این منطقه از ایران خوشحالم و این خوشحالی وقتی بیشتر است که می بینم یزدی ها اهتمام ویژه ای در حفظ و نگهداری از آثار تاریخی شان به خرج داده اند. تقریبا در خیابان های اصلی این شهر هر پانصد متر ، یک یا دو تابلو وجود دارد که شما را به یک قسمت گردشگری هدایت می کند. در فرهنگنامه ویکی پدیا در مورد یزد می خوانیم: استان یزد از سرزمین‌های تاریخی است که در میان ایالتهای قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. این سرزمین از گذرگاههای مهم در ادوار تاریخی محسوب می‌شده است. این ناحیه در دوره هخامنشیان از راههای معتبر موسسه های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در یزد قدیم چنان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. با این‌همه این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. صعب‌العبور بودن راه‌ها به همراه محدودیت منابع آبی مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. وجود آثاری از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن درهای بزرگ و عظیم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهای بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده‌ها و مزارها نشانگر فرهنگ و تمدن قبل و بعد از دوره اسلامی بوده است. شهرهای یزد عبارتند از : یزد ، اردکان ، میبد ، بافق ، بهاباد ، تفت ، ابرکوه ، مهریز ، خاتم ، صدوق ، طبس اما مناطق گردشگری شهر یزد: آب انبار شش بادگیر- آتشکدهُ یزدان- امیر چخماق- باغ گلشن طبس- پیر سبز چک چک- خانه ی لاری ها- دخمه ی زرتشتیان- رباط ساغند- زندان اسکندر-سرو کهن ابرکوه- غار چهار طاقی- قلعه ی مروست- قلعه ی ندوشن- مسجد جامع کبیر یزد- مسجد شاه ولی- میدان و حمام خان - باغ دولت آباد. یزد یکی از معدود مناطقی در ایران است که هنوز زرتشتیان در آنجا زندگی می کنند شاید به همین دلیل است که در یزد من ترجیح دادم به دیدار اماکن زرتشتیان بروم. تصویر:Iran2006 pir-e-herisht 1.jpg معبد مقدس زرتشتیان، پیر هرشت اولین جایی که رفتم آتشکده زرتشتیان بود که گویا آتشی که در آنجا روشن است از معبد آناهیتا در هزار و پانصد سال پیش آورده شده است. خیلی جالب بود. نکته ای که در دیدار از آتشکده برایم جالب بود مقاله ای بود که در کنار آتشدان بر روی دیوار نصب شده بود. در آن زرتشتیان اشاره کرده بودند که توجه شان به آتش نه از پرستش آتش بلکه به خاطر پاکی آتش است. چند سال پیش که نظام درصدد برخورد با مساله آتشبازی چهارشنبه سوری بود ، صدای رهبری را در ماشین هایی با باند های سیار پخش می کردند که آتش پرستی کفر است وفلان و بهمان ! کاش ما روزنامه نگاران بجای خیلی از شلوغ کاری هایی که آخر سر هم نتیجه بخش نبود ، می رفتیم دنبال این که آیا آنها که آتش را مقدسی می پندارند ، آتش پرستند ؟ آیا من ِ ایرانی که برای رسوم گذشته از آتش می پرم گناه کرده ام ! باز که رفتم کانال چهار ( با عرض پوزش از همسر محترم ) به غیر از خانه لاری ها که قابل توجه است با رافونه به موزه آب هم رفتیم که خیلی جالب بود. در یک نمای جالب و تو در تو ، تلاش هزاران ساله مردمان این خاک در بدست آوردن آب به تصویر کشیده شده بود. آخرین جایی که در یزد دیدیم زندان اسکندر. گویا اسکندر در ادامه کشورگشایی هایش ، در این نقطه و از این بنا به عنوان زندان استفاده می کرده است. بنای جالبی است.

 http://daneshyaran.4kia.ir/ 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

تاريخ جامع قم(دانش یاران)


مقدمه

در دنياي كنوني صنعت گردشگري يكي از منابع پر درآمد جهان و سومين صنعت مهم پس از صنعت نفت و خودرو سازي است. همچنين نسل كنوني در مقايسه با نسل هاي گذشته نياز بيشترب به اوقات فراغت دارد و بيش از كذشتگان تشنه كشف دنياي ناشناخته و فهم مسائل كهن است و مي خواهد با افراد سرزمين هاي ديگر ارتباط مستقيم داشته باشد . جهان گردي هم اكنون به بخشي از واقعيت جهان ، به ويژه در جهان صنعتي تبديل شده و به طور حتم در آينده مهم تر و تعيين كننده تر خواهد شد .

كشور جمهوري اسلامي ايران به عنوا ن يكي از كانون هاي مهم عظيم تمدن بشري با جاذبه هاي فراوان و متنوع طبيعي داراي آب و هواي چهار فصل است . صرف نظر از بسياري از جاذبه هاي طبيعي و باستاني وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) در ايران از مهم ترين انگيزه هاي جذب جهان گردان مسلمان به كشور مان محسوب مي شود. اماكن زيارتي و مقدس صرف نظر از قداست معنوي هر يك نمايشگاهي از هنر و نمادي از فرهنگ و تمدن اسلامي شمرده مي شود .

استان قم پس از خراسان رضوي دومين استان زائر پذير و نخستين كانون علوم ديني ايران به شمار مي رود.

 

نام و القاب قم در عصر اسلام

وجه ديگري هم درباره‌ي اصل كلمه‌ي قم معروف است و «سَمْعاني» و «ياقوت» آن را ذكر كرده‌اند و آن اين است كه لفظ كُم به وسيله‌ي اشعري‌ها از كمندان[1] يكي از قلعه‌هاي تشكيل دهنده‌ي شهر قم گرفته شده و براي تخفيف جزء دوم آن را حذف كرده‌اند؛ اين وجه به دليل‌هاي زير، صحيح به نظر نمي‌رسد:

1. مردم قم امروز كلمه‌ي كميدان را به فتح كاف و كسر ميم تلفظ مي‌كنند و الف آن را به واو بدل مي‌كنند و كَمِدُون مي‌گويند و قطعي است كه اين تلفظ قديمي و اصلي كلمه است و اگر كلمه‌ي قم از كم كه جزء اول كلمه كَمِيْدان است گرفته شده باشد بايد به فتح كاف تلفظ شود كه غلط محض است.

علت اينكه كلمه كميدان هنوز در زبان مردم قم استعمال مي‌شود اين است كه پس از مدفون شدن حضرت معصومه(س) در قم، به تدريج شهر از سمت شرق و شمال به طرف غرب و جنوب كشيده شد و محله‌هاي قديمي كم‌كم از ميان رفت و به زمين‌هاي زراعي تبديل شد كه اكنون مي‌توان جاي هر قسمت را مشخص كرد. و يكي از آنها كَميدان است كه امروز زميني مزروعي و متصل به شهر مي‌باشد، و نهري مخصوص از رودخانه دارد كه قطعاً اين نهر از قديم به اين محل اختصاص داشته است.[2] نهر مزبور در زمان حاضر از خيابان‌ها و كوچه‌هاي بخش دو قم (سمت رودخانه) عبور مي‌كند.

ضمناً اين مطلب نيز ناگفته نماند كه ياقوت و پاره‌اي ديگر از نويسندگان به جاي كَميدان، كُمَنْدان گفته‌اند و اين، با توجه به تلفظي كه از كلمه‌ي مزبور هنوز باقي است مسلّما تحريفي بيش نيست.

2. كَميدان بزرگ‌ترين قسمت‌هاي قم نبوده است تا نام آن بر مجموع قلعه‌هاي هفت‌گانه اطلاق شده باشد و همان‌طور كه يعقوبي گفته است قسمت بزرگ‌تر قم منيجان بوده كه يك‌هزار خانه در آن وجود داشته است.[3]

3. قبلاً گفته شده است كه لفظ قم، قبل از آمدن اشعري‌ها نام اين شهر بوده و شواهد متعدد براي اين امر ارائه گرديده است.

4. مؤلف تاريخ قم گويد: اينكه قم از كميدان گرفته شده از اختراعات «حمزه اصفهاني» است (در كتاب اصفهان)، زيرا كه نام قم به انفراد، و نام كميدان به انفراد، و هر دو با هم در ايام القديم بوده و شنيده شده است.[4]

القاب قم[5]

(مقصود لقب‌هايي است كه در عصر اسلامي بر آن اطلاق شده است)، قم از شهرهايي است كه لقب‌هاي متعدد به آن داده شده است و اين لقب‌ها مانند لقب‌هايي كه به ديگر شهرهاي اسلامي داده‌اند مفهوم ديني و مذهبي دارد.

آنچه از القاب قم در آثار نويسندگان از دوره‌ي مغول به بعد به نظر نويسنده رسيده عبارت است از: دارالمؤمنين، دار‌العبادة، دارالموحّدين، خيرالمقدمين (از يك سند جغرافيايي)، دارالعلم، خاك فرج، مدينة‌المؤمنين، بلدة‌المؤمنين، دار‌مدينة‌المؤمنين.

(لقب اخير در نوشته‌اي به مهر و امضاي شاه سليمان صفوي ديده شده و داراي معني صحيحي نيست) پاره از القاب مزبور، به شهرهاي ديگر غير از قم نيز اطلاق شده است.

وضع شهر قم مقارن آمدن حضرت معصومه(س)

گويا آوازه‌ي تشيّع مردم قم در آن زمان تا به مدينه رسيده بوده و حضرت معصومه(س) از وجود اين شهر و ارادت و محبت مردم آن، نسبت به خاندان پيغمبر(ص) اطلاع داشته است، زيرا چون به ساوه رسيد و بيمار شد، پرسيد از اين‌جا تا قم چند فرسنگ فاصله است؟ و دستور فرمود وي را بدان شهر برند.

مردم قم در آن وقت نسبت به خلفاء نافرمان بودند و از اين رهگذر خسارات فراوان ديدند، اين نافرماني در صورتي شدت مي‌يافت كه والي غيرشيعه براي قم معين مي‌شد؛ طبق مدارك موجود مردم قم والي و قاضي‌اي را كه داراي مذهب ايشان نبود نمي‌پذيرفتند و بارها در اين كتاب به اين مطلب اشاره شده است حتي در زمان شاه اسماعيل صفوي كه سلطان مراد عثماني مدتي بر ايران غلبه كرده و يك نفر به نام اَسْلَمَسْ بيك را حاكم قم قرار داده بود، آن مرد به علت مخالفت اهالي، مذهب شيعه را پذيرفت و كلمه‌ي ياعلي را بر روي سينه‌ي خود نقش كرد...[6]

طبق نوشته‌ي بلاذَري مردم قم در زمان مأمون، نافرماني كردند و از پرداخت خراج سرباز زدند. مأمون عليّ‌بن‌هشام مَرْوَزي را فرستاد و با سپاه او را مدد داد تا با قمي‌ها جنگ كرد، يحيي بن‌عمران را كه رئيس قم بود به قتل رسانيد، باروي شهر را با خاك يكسان نمود و خراج قم را (كه از زيادي آن، شكايت داشتند) بيش از سه برابر كرد[7] (دو مليون درهم را به شش مليون بالا برد) اين موضوع را ابن‌اثير نيز در ضمن وقايع سال دويست و ده نوشته است.[8]

چهل پنجاه سال بعد، باز در زمان مُعْتَزّ عباسي پسر متوكل، مردم قم نافرماني كردند، موسي بن‌بُغا عامل بلادالجبل (بلادالجبل تقريباً همان عراق عجم است كه قم هم جزء آن بود) به قم حمله برد، جمع كثيري را كشت و جمعي ديگر را به فمران مُعْتَزّ، تبعيد كرد.[9]

و اما وضع قم از نظر شهري آن طور كه يعقوبي در حدود پنجاه سال بعد از آمدن فاطمه معصومه(س) نوشته است، دو قسمت بوده كه به مجموع اين دو قسمت قم مي‌گفته‌اند (در حالي كه مقارن آمدن اشعري‌ها، هفت قسمت بوده است) و رودخانه از ميان آن دو مي‌گذشته است (امروز هم رودخانه شهر قم را به دو قسمت كرده است) و پل‌هاي سنگي آن دو را به يكديگر مربوط مي‌ساخته است.[10] قسمت بزرگ‌تر به نام منيجان در سمت راست رودخانه قرار داشته و يك هزار خانه در آن بوده است و در داخل منيجان قلعه‌اي از آن ايرانيان قديم وجود داشته است؛ قسمت كوچك‌تر به نام كميدان در سمت چپ رودخانه واقع بوده است كه جلوتر به اين مطلب اشاره شده است.

مردم قم در آن وقت دو دسته بودند، يكي عرب‌هاي بني‌الاشعر و آل مَذْحَج، ديگري مردم بومي كه از نژاد ايراني بودند، كه در اين باره نيز جلوتر سخن رفته است. منيجان همان شهر اصلي قم است و در تاريخ قم به نام بلده‌ي ممجان آمده[11] و تصريح شده است به اينكه ممجان نَفْسِ قم است و در جاي ديگر چنين ذكر شده كه كميدان قصبه و محلت‌هاي قم است.[12]

توضيح درباره‌ي محل منيجان و كميدان

كميدان همان‌طور كه گفته شد هنوز باقي است، ولي تبديل به زمين مزروعي شده و اثري از ساختمان در آن ديده نمي‌شود. اراضي كميدان در سمت شمال غربي خاك فرج و قبرستان وادي‌السّلام فعلي و طرف مغرب رودخانه است، بنابراين منيجان در روبروي آن، در سمت مشرق رودخانه و در اطراف چهار امامزاده تا امامزاده شاه سيدعلي و تا حدود راه سراجه و قنوات ادامه داشته و امروز در همين حدود آثار و اطلالي ديده مي‌شود و قبرستانِ اين قسمت شهر كه به نام مالك آباد بوده و بعداً از آن سخن خواهد رفت، هنوز باقي و همان قبرستان متروكي است كه در مابين شاهزاده سيدعلي و شاهزاده ابواحمد (به تعبير مردم قم، امامزاده مياني) ديده مي‌شود[13] و پل سنگي علي القاعده محاذي خاك فرج و وادي‌السّلام بوده است و قبلاً به اين مطلب اشاره شده است.

آمدن حضرت معصومه(س) به قم

در سال دويست هجري، مأمون عليّ بن‌موسي‌الرّضا(ع) را از مدينه؛ به مرو دعوت كرد، تا او را وليعهد خود قرار دهد، آن حضرت به مرو آمد و ضمن جريان‌هاي مفصّلي كه در كتب اخبار و تاريخ ذكر شده با شرايطي وليعهدي مأمون را پذيرفت يا ناچار شد بپذيرد.

تقريباً يكسال گذشت و ظاهراً در اين مدت، اطلاع زيادي از آن حضرت، به خاندانش در مدينه نرسيده بود، فاطمه‌معصومه(س) خواهر وي براي اطلاع از حال برادر در سال دويست و يك از مدينه به طرف خراسان حركت كرد.[14]

حركت وي به چه ترتيبي بود و همراهان او چه كساني بودند؟ هم‌چنين از چه راهي وارد ايران و شهر ساوه شد[15] بر نويسنده معلوم نيست، چون به ساوه رسيد بيمار گشت؛ از وجود قم در نزديكي «ساوه» اطلاع داشت و از همين جهت پرسيد تا قم چند فرسنگ فاصله است؟ گفتند: ده فرسنگ.[16] به خادم مخصوص خود فرمود وي را به قم كه مي‌دانست مركز شيعه علي(ع) است، ببرد.

مؤلف «تاريخ قم» گويد كه: قول درست اين است كه خبر ورود فاطمه(س) به ساوه و به مردم قم رسيد، آل‌سعد اشعري اتفاق كردند كه قصد (خدمت) سِتّي[17] فاطمه كنند و از او درخواست نمايند كه به قم آيد، از ميان ايشان، موسي بن‌خزرج بيرون آمد، و به شرف ملازمت سِتّي فاطمه رسيد، زمام ناقه‌ي او را گرفت و به جانب شهر كشيد و به سراي خود فرود آورد.


فاطمه‌معصومه(س) شوهر نكرده بود

مؤلف «تاريخ قم» گويد: به من رسيده است كه رضائيّه، دختران خود را به شوهر نمي‌دادند زيرا كسي كه همسر و كُفْوِ ايشان بوده باشد، نمي‌يافتند و موسي بن‌جعفر(ع) را بيست و يك دختر بوده است و از اين جهت هيچ يكي از ايشان را به شوهر نداده است تا غايتي كه اين معني در ميان دختران ايشان عادت شده است، و محمد بن‌عليّ‌الرّضا به شهر مدينه ده ديه وقف كرده است بر دختران و خواهران خود كه شوهر نكرده‌اند و از ارتفاعات آن ديه، نصيب و قسط رضائيه كه به قم ساكن بوده‌اند از مدينه جهت ايشان آورده.[18]

از مدت عمر حضرت معصومه(س) اطلاعي در دست نيست، جز اينكه مسلماً از بيست و سه سال كمتر نبوده است، زيرا بنا به نوشته «تاريخ قم» و «كشف الغُمّه» و ديگر كتب اخبار، حضرت موسي بن‌جعفر(ع) پدر حضرت معصومه(س) در سال 179 هجري به دستور هارون الرشيد گرفتار و محبوس گرديد و تا آخر عمر در زندان بود و وفات حضرت معصومه هم همان‌طور كه گفته شده در سال دويست و يك هجري اتفاق افتاد و اين فاصله كه در حدود بيست و سه سال است؛ حداقل عمر فاطمه معصومه است.

باغ بابُلان و قبرستان‌هاي ديگر آن روزِ قم و محل فعلي آنها

گفته شد كه باغ بابُلان، قبرستاني بوده است در بيرون شهر قم و با شهر فاصله داشته، اما معلوم نيست كه آيا قبرستان عمومي بوده است يا خانوادگي.

محلّ باغ بابلان همين جايي بوده است كه امروز ضريح و بارگاه حضرت معصومه(س) و صحن‌هاي اطراف آن و ميدان آستانه و شايد خيابان آستانه و قسمتي از خيابان ارم قرار دارد، در اين قبرستان طبق نوشته‌ي «تاريخ قم» در باب مربوط به سادات طالبيّه، ده‌ها تن از امامزادگان كه اسامي ايشان در همان كتاب ذكر شده مدفون هستند.

در «تاريخ قم» گذشته از مقبره‌ي باغ بابلان از دو قبرستان ديگر نام مي‌برد كه يكي در جنوب غربي شهر قم و ديگري در شمال غربي آن قرار داشته است اولي به نام مالون كه در چند مورد نام آن را برده است[19]و از جمله كساني كه در آن دفن شده‌اند، احمد بن‌قاسم را ذكر كرده است.

بنابراين هيچ شكي نمي‌ماند در اينكه قبرستان مالون همين قبرستاني است كه اكنون در بيرون دروازه قلعه و در اطراف بقعه‌ي احمد بن‌قاسم (يا به تلفظ مردم قم، شاه احمدقاسم) وجود دارد.

نام مقبره‌ي مالون در كتاب «مُنْتَقَلة الطّالِبِيّه» از آثار قرن پنجم هم آمده است[20]اين قبرستان امروز در جنوب قم است.

دومي؛ قبرستاني است به نام مالك آباد كه بنا به نوشته «تاريخ قم» ابواحمد از اولاد محمد حنفيه در آن دفن شده است.[21]

قبرستان مزبور امروز به صورت قبرستاني متروك در بيرون دروازه ري، در شمال شرقي شهر قم، در فاصله‌ي ميان امامزاده شاه سيدعلي و امامزاده شاهزاده احمد قرار دارد، شاهزاده احمد همان ابواحمد است كه مردم قم هم اكنون او را از اولاد محمد حنفيه مي‌دانند و اين نسبت در زيارت نامه‌ي او نيز آمده و در روي قبر او نوشته شده، و چون بقعه‌ي ابواحمد در حد فاصل ميان بقعه‌ي شاهزاده سيدعلي و بقعه چهار امامزاده است، عامّه‌ي مردم آن را امامزاده‌ي مياني مي‌نامند.

و باز در كتاب تاريخ قم آمده است كه در گورستان مالك آباد قبّه‌اي بود به نام قُبّه‌ي آجُريه كه در آن بر مردگان نماز مي‌گزاردند، آثار اين بقعه تا چند سال پيش برجا بود، شايد هنوز هم اثر كمي از آن در فاصله‌ي پانزده متر از بقعه‌ي ابواحمد باقي باشد.

هم‌چنين در «تاريخ قم» ذكر شده است كه مالك آبادِ سراجه را مالك بن‌اَحْوص بنا كرده است[22] معلوم است كه قبرستان مالك آباد در حدود راه قديم قم به سراجه بوده است.

امروز در دو فرسنگي شمال قم جنب قُمرود، دهي به اين نام وجود دارد كه محتمل است همان مالك آباد موردنظر باشد، شايد هم مالك آباد نام محلّه‌اي در قم بوده است، اين قبرستان‌ها مربوط به قسمت منيجان يعني ساحل راست رودخانه بوده است، و آيا قسمت كميدان هم قبرستان جداگانه‌اي داشته يا نه؛ اطلاعي نداريم.

نشاني از باغ بابلان

در شمال ميدان آستانه محوطه‌اي است به نام شيخان كه قبلاً در وسط قبرستان بزرگ قم بود (قبرستاني كه از پشت ديوار شمالي صحن بزرگ تا جلو درِ مسجد امام و بازار آن روز ادامه داشت) و پس از اينكه به دستور رضاشاه قبور را ويران و صاف كردند، محوطه‌ي شيخان به حال خود باقي ماند و در اطراف آن ديوار بلندي كشيده شد، مقبره‌ي شيخان بتحقيق از زمان ائمه اطهار(ع) وجود داشته است زيرا چند تن از اصحاب ائمه(ع) در آن مدفون هستند كه قبرشان مشخص و زيارتگاه است از جمله زكريا بن‌آدم اشعري و زكريا بن‌ادريس كه به نقل علماي رجال هر دو از اصحاب و راويان امام جعفرصادق(ع) و امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بوده‌اند، ديگر آدم بن‌اسحاق از اصحاب امام دهم(ع) و به احتمال قوي كسان ديگري هم از اصحاب ائمه(ع) در آن محوطه به خاك سپرده شده‌اند.

گذشته از اصحاب ائمه(ع) صدها تن ديگر از علماي بزرگ و راويان حديث در آن مقبره مدفون هستند كه از همه معروف‌تر مرحوم ميرزا ابوالقاسم قمي معروف به ميرزاي قمي مؤلف كتاب‌هاي گرانقدري از جمله «قوانين الاصول» و «جامع الشتّات» است.

چون حضرت معصومه(س) در قبرستان باغ بابلان دفن شد و محل دفن آن حضرت به مقبره‌ي شيخان نزديك است مي‌توان گفت مقبره‌ي مذكور گوشه‌اي از باغ بابلان است والله اعلم.

حضرت معصومه(س) قبل از حضرت رضا(ع) از دنيا رفته است

وفات حضرت معصومه(س)، طبق نوشته «تاريخ قم» در سال دويست و يك، و سال شهادت حضرت رضا(ع) سال دويست وسه بوده است.[23]

علامه مجلسي از بعضي از كتب زيارات از عليّ بن‌ابراهيم از پدرش، از سعد، از علي بن‌موسي‌الرضا(ع) روايت مي‌كند كه فرمود: اي سعد! ما، در شهر قم قبري داريم، سعد پرسيد آيا مقصود قبر فاطمه بنت‌موسي است؟

حضرت فرمود آري هركس با شناختن حقِّ او وي را زيارت كند بهشت براي آنكس واجب است، سپس زيارت نامه‌اي از قول آن حضرت براي فاطمه معصومه(س) ذكر كرده است. اين هم دليل ديگري است بر اينكه حضرت معصومه(س) پيش از حضرت رضا(ع) وفات يافته است.[24]

معلوم مي‌شود كه چون عليّ‌ بن‌موسي‌الرّضا(ع) خود نمي‌توانسته است براي زيارت قبر خواهر به قم بيايد، از قمي‌هايي كه به خدمتش مي‌رسيدند جوياي قبر وي مي‌شده و براي شناختن قدر و حقّ او؛ سفارش مي‌فرموده است.

شيخ عبدالجليل، روايت مزبور را به اين نحو نقل كرده است كه: سعد بن‌سعدالاحوص روايت كرده است از علي‌ّ‌بن‌موسي‌الرّضا(ع) كه گفت: «يا سَعْدُ عِنْدَكُم لَنا قَبْرٌ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فَداكَ عِنْدَنا قَبْرُ فاطِمَة بِنْتِ مُوسي بْنِ جَعْفَرِ(ع). فَقالَ: يا سَعْدُ مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ».[25]

اي سعد! ما، در ميان شما مردم قم قبري داريم، گفتم فداي تو شوم، قبر فاطمه دختر موسي‌بن‌جعفر(ع) در شهر ما است. فرمود اي سعد! هر كه او را زيارت كند، بهشت نصيب او خواهد بود.

تأثير دفن حضرت فاطمه معصومه(س) در وضع قم

به واسطه‌ي موقعيت ممتازِ فاطمه معصومه(س) در ميان ديگر امامزادگان، مدفون شدنِ وي در قم به كلي وضع اين شهر را تغيير داد، نخست اينكه شهر قم به تدريج از شمال شرقي، به جنوب غربي كه محلِّ دفن آن حضرت بود، كشيده شد، به طوري كه حرمِ فاطمه معصومه(س) كه در فاصله‌اي از شهر قرار داشت امروز در مركز شهر و در آبادترين قسمت آن واقع است. از شهر قديم قم آثار و اطلالي بيش، باقي نمانده است.

ديگر؛ توجه پادشاهان و اُمراء و طبقات گوناگون مردم به اين شهر و كوچ بسياري از افرادِ اطراف براي اقامت در آن است.

ديگر اينكه؛ قم داراي جنبه‌ي مذهبي مخصوص شد و مركز روحانيّت شيعه قرار گرفت و عده‌اي از بزرگ‌ترين علماي شيعه از آن‌جا برخاستند يا در آن اقامت كردند.

ديگر؛ مسافرت ده‌ها هزار نفر است در هر سال از نواحي ايران و كشورهاي ديگر به قم و به علت صورت شرقي كاملي كه دارد از مجموعه‌ي گنبد طلا و كاشي‌كاري و گلدسته‌هاي گوناگون و متعدد و ايوان‌هاي زيباي طلا و آينه‌كاري و كاشي‌كاري و اين نوع مناظر، اكنون جزء شهرهاي توريستي ايران است و همواره جمعي از جهانگردان در آن، در آمد و شد هستند.

اين امور و نظائر آنها از جمله مطالبي است كه در صفحات بعدي مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

ممتاز بودن فاطمه(س) در ميان امامزادگان

علامه مجلسي در مجلّد مزار‌ «بحارالانوار» در مورد زيارت اولاد ائمه(ع)، از فاطمه معصومه(س) شروع كرده و پنج حديث از حضرت صادق و حضرت رضا(ع) درباره‌ي زيارت او ذكر نموده است و در همان كتاب همان‌طور كه قبلاً گفته شد؛ روايتي از حضرت رضا(ع) در خصوص اهميت و ثواب زيارت فاطمه معصومه(س) و زيارت نامه‌اي از زبان آن حضرت براي وي، نقل شده است.

در «تاريخ قم» نيز احاديث متعدد درباره‌ي آن حضرت و زيارت او آمده است، تا جايي كه نويسنده اطلاع دارد، درباره‌ي هيچ يك از امامزادگان، اين تعداد روايت و با اين مضامين نقل نشده است.

ديگر آنكه در مورد حضرت معصومه(س) كه دختر بلافصل حضرت موسي بن‌جعفر(ع) و خواهر حضرت رضا(ع) و عمه‌ي امام جواد(ع) و نيز در محل دفن وي كه همين محل فعلي است، از ابتدا تا به امروز، هيچكس؛ كمترين ترديدي، نكرده و هيچ‌گونه اختلافي در آن نبوده است. همين امتيازات و نظائر آنها موجب شده است كه دفن آن حضرت در قم، منشأ آثاري در اين شهر باشد كه شمه‌اي از آن ذكر مي‌شود:

 

 

آمدن امامزادگان و توجه مردم قم به آنان

در زبان ائمه اطهار(ع) بر شهر قم، آشيانه‌ي آل محمّد و مأواي فاطميان؛ و جايگاه شيعه‌ي ايشان، اطلاق شده است[26] و در روايتي اهل قم انصار و ياوران اهل بيت خوانده شده‌اند، شهري با اين صفات، طبيعي است كه در عصر آل عبّاس كه اولاد علي(ع) در شكنجه و فشار قرار مي‌گرفتند؛ يكي از پناهگاه‌هاي عمده‌ي علويان واقع شود، مي‌بينيم كه جمع كثيري از آل علي(ع) به اين شهر آمدند و سكونت اختيار كردند كه در باب سوم تاريخ قم به تفصيل ذكر شده است.

بعد از دفن حضرت معصومه(س) توجه علويان و سادات نسبت به قم فزوني يافت و در فاصله‌ي كوتاهي عده‌ي بسياري از فرزندان امام حسن و امام حسين و موسي بن‌جعفر و علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع) و از فرزندان محمد حنفيه و زيد بن‌علي‌بن‌الحسين(ع) و اسماعيل فرزند امام صادق(ع) از اطراف به قم رو آوردند كه خصوصيات مربوط به هر يك در باب سوم «تاريخ قم» آمده است، در همين باب در موارد گوناگون از توجه اهل قم و عرب‌هاي اشعري نسبت به سادات علوي سخن رفته است.

از جمله گويد: چون حسن بن‌زيد معروف به داعي را در وقت كشتن علويان بگرفتند، ابوالقاسم احمد بن‌محمد (از اولاد امام حسن(ع)) از طبرستان بيرون آمد و به جانب قم توجه كرد، چون به قم رسيد، عرب قم در كرامت و مهرباني نسبت با او مبالغه كردند، چون ابوالقاسم ميل مردم قم را به جانب سادات علويه كه در قم بودند بديد، به نزديك ايشان مقام كرد و چون دوباره حسن بن‌زيد او را به طبرستان خواند، مردم قم، مال فراوان به وي دادند و با احترام روانه‌اش كردند.[27]

هم‌چنين وقتي عرب‌هاي مقيم قم، ابوجعفر موسي‌بن‌محمد‌بن‌علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع) را از قم طرد كردند و وي به كاشان رفت، چند نفر از رؤساي اشعري و ديگر مردم قم، عرب‌ها را سخت نكوهش كردند، آن‌گاه به كاشان رفتند و موسي را با عذرخواهي و عزت و احترام زياد، به قم بازگردانيدند،[28] ديگر آنكه چون ابوالحسن موسي‌بن‌احمد علوي در سال سيصد و هفتاد هجري، به سفر حج رفت، هنگام مراجعت او، اهل قم در كوچه‌ها و محلّه‌ها آذين بستند و به مناسبت بازگشت وي، شادماني بسيار نمودند و ورود او را به يكديگر مژده دادند.[29]

بايد گفت كه: شهر قم به واسطه‌ي اينكه از ابتدا مورد نظر آل علي(ع) بوده و مردم قم نسبت به اولاد پيغمبر(ص) ارادت و علاقه‌ي خاصي داشته‌اند، به تدريج يكي از مراكز عمده‌ي سادات قرار گرفته و امروز شايد بتوان گفت كه از نظر كثرت سادات، شهري بي‌نظير يا كم‌نظير است، به طوري كه يكي از جهانگردان قرن اخير گفته است كه مردم قم همه سيد هستند. از اين گذشته، طبق نوشته‌ي موارد الاتحاف، سادات و امامزادگان ري و خراسان هم، فرع و شاخه‌اي از سادات قم مي‌باشند.[30]

هم‌چنين سيد نقيب اميرشمس‌الدين محمد كه به سيزده واسطه به ابي‌عبدالله احمد نقيب مي‌رسد، در زمان سلطنت ميرزا شاهرخ از شهر قم به مشهد منوّر رفت.

در هر حال، امروز كثرت سادات قم، به خوبي محسوس و مشهود و چند محلّه‌ي به نام علويات و سادات است كه بيشتر ساكنان آنها سيد هستند، از جمله محلّه‌ي سيدان و محلّه‌ي موسويان و محلّه‌ي موسي مبرقع، بعلاوه خاندان‌هاي بسياري از سادات در قم وجود دارند كه مورد احترام كامل مردم قم هستند، از جمله سادات برقعي و رضوي و خاندان چاوشي كه اجدادشان تا نيم قرن قبل نقيب كاروان‌هاي زيارتي بوده‌اند و خاندان‌هاي حسيني و علوي و طباطبايي و موسوي و سادات لاجوردي كه در سال‌هاي قبل از كاشان به قم آمده‌اند و چند خاندان ديگر.[31]

باز در «تاريخ قم» از مسجد ديگري به نام سعدآبادي نام برده كه در بازار قم واقع بوده و در آن نماز جمعه مي‌گزارده‌اند[32] بازار قم در آن روزگار نمي‌دانيم در كدام نقطه بوده، علي القاعده بايد در بيرون دروازه ري و در محل كوره‌پزي‌هاي سابق باشد، زيرا به تدريج كه شهر به طرف جنوب غربي آمد بازار هم به همين سمت امتداد يافت، ابتدا در محل فعلي درخت پير، بازار بوجود آمد[33] سپس در قرون بعد، كم‌كم، به طرف حرم حضرت معصومه(س) كشيده مي‌شد و با وجود آمدن رسته بازارهاي جديد، بازار قديم از ميان مي‌رفت؛ درباره‌ي محل قديم شهر قم و بازارهاي آن از اين پس نيز سخن خواهد رفت (در بخش مربوط به تاريخ اجتماعي قم).

از فتنه‌ي افغان به بعد، قم رو به ويراني نهاد و كسي به آن توجهي نداشت، اين امر در دوره‌ي قاجاريه نيز تقريباً ادامه داشت و نويسندگان و جهانگرداني كه قم را در آن زمان وصف كرده‌اند، به خرابي و ويراني آن اشاره نموده‌اند، شاعران عصر قاجار هم قم را شهري خراب دانسته‌اند.[34]

بايد دانست كه قاجاريه گاهي به قم توجه مي‌كردند و علاقه‌اي نشان مي‌دادند؛ از جمله «فتحعلي‌شاه»، به موجب نذري كه كرده بود، گنبد حضرت معصومه(س) را مطلاّ كرد، اقدامات ديگري نيز در اين شهر معمول داشت.

در بخش مربوط به حضرت معصومه از كتاب «تاريخ جامع قم» درباره‌ي بناهاي مربوط به حرم آن حضرت از جمله مطلاّ كردن گنبد و نيز قصيده معجزيّه به اين مناسبت كه تمام نيم‌بيتي‌هاي آنكه بالغ بر يكصد و بيست نيم بيت مي‌شود به حساب ابجد 1218 مي‌شود كه سال بناي آن است، و اين يك معجزه به حساب مي‌آيد به تفصيل سخن گفته خواهد شد.

«ناصرالدين شاه» نيز براي آباداني قم، دستورهايي داد و كارهايي انجام يافت با همه‌ي اينها، قم در اين دوره، شهري ويرانه مانند و غبار آلوده بوده است كه تفصيل مطلب در بخش مربوط به تاريخ اجتماعي قم در عنوان (قم در يك‌هزار و سيصد سال) خواهد آمد.

 

دارالضّرب

در قرن سوم هجري؛ در قم دارالضّرب وجود داشته و پول طلا (دينار)، در آن سكه مي‌زده‌اند؛ به موجب نوشته‌ي تاريخ قم، يكي از صرّافان و دلالان قم، به نام «محمد بن‌احمد»، ديناري ضرب قم، به نام «معتزّ» (خليفه عباسي) در قرن سوم ديده بوده است. و در قرن چهارم (در زمان تأليف تاريخ قم)، در قم محلي وجود داشته است به نام دارالضّرب (جاي زدن سكه) و كوچه‌اي كه اين محل در آن قرار داشته، به كوچه‌ي دارالضّرب معروف بوده است.

 

 

 

متصدّيان سكه زدن در قم، اصلاً اصفهاني بودند و اين كار را به طور موروثي به عهده داشتند، دارالضّرب مزبور در سال 352 هجري به دستور «ركن‌الدّوله ديلمي» و به دست عامل او در قم، «ابوالقاسم علي‌بن‌محمد‌بن‌الحسن الكاتب»، تأسيس شده بود.[35]

در زمان‌هاي بعد نيز، دارالضّرب در قم وجود داشته، از جمله در اواخر صفويه، ضرّابخانه‌اي در اين شهر بوده ولي كسي در آن مشغول كار نبوده است،[36] در زمان قاجاريه هم دستگاه منگنه براي سكه زدن، در قم، برقرار بوده است[37] و سكه‌اي كه در قم زده شده و تاريخ ضرب آن سال 1200 هجري (اوايل آقامحمدخان) مي‌باشد، اكنون در دست است.

مطلب ديگر اينكه در فاصله‌ي ميان وفات فاطمه معصومه(س) كه اوايل قرن سوم اتفاق افتاده و سال تأليف تاريخ قم كه سال 378 است (يعني مدتي در حدود يكصد و هفتاد و پنج سال)، چهل نفر عُنوان متولّي موقوفات قم را داشته‌اند و علي‌القاعده از سال‌هاي اول وفات آن حضرت، آستان قدسم وي، داراي موقوفه و متولّي بوده است.

البته نمي‌توان گفت كه اين متوليان همه به موقوفات «حضرت معصومه(س)» تعلّق داشته‌اند، زيرا رقبات موقوفه‌ي ديگري همان‌طوري كه گفته شد در قم بوده اما چون از موقع دفن «حضرت معصومه(س)» در قم، امور مذهبي اين شهر، تقريباً در اطراف حرم آن حضرت دور مي‌زده، از اين روي وقتي به طور مطلق، از موقوفات و متوليات قم سخن مي‌رود، متبادر به ذهن موقوفات و متوليان حضرت معصومه است.

از قرن چهارم تا قرن نهم، نويسنده درباره‌ي موقوفات و وضع توليت آستانه قم مطلب روشن و مفصلي نيافته است جز اينكه طبق مندرجات كتاب النّقض شيخ «عبدالجليل رازي» (از آثار قرن ششم) آستانه‌ي «حضرت معصومه(س)» وضع باشكوهي داشته و زيارتگاه عموم (از سنّي و شيعه) بوده است و رجال آن روز قم از قبيل «ابوالفضل عراقي» در آن بناهايي كرده‌اند[38] و حرم آن حضرت موقوفات و متولياني داشته است.

در قرن‌هاي هفتم و هشتم در ايران رقبات موقوفه، فراوان بود و متوليان در آنها خودسرانه تصرفاتي مي‌كرده‌اند كه گويا ملك خودشان است؛ اولياء امور هم به اين امور توجهي نداشتند. اين مطالب از خلال نوشته‌ي‌«هندوشاه نخجواني» به خوبي معلوم مي‌شود.[39] در اين نوشته، از پادشاهان و متصدّيان امور خواسته شده است كه به امور موقوفه و متولّيان و متصدّيان توجه بيشتري بنمايند.

در عصر صفويه از جمله‌ي مشاغل دولتي، مستوفي موقوفات وجود داشته است و وظيفه‌ي او اين بوده كه صورت حساب رقبات موقوفه را از متصدّيان و متولّيان و مباشران دريافت دارد، محاسبات را خط گذارد و اسناد خرج را نسخه بكشد و بهر يك از متولّيان مُفاصا حساب بدهد[40] در اين دوره بودجه آستانه‌ي حضرت معصومه(س) و قبور سلاطين صفويه سه هزار و دويست تومان بوده است.[41]

نخستين متولّي و نخستين فرمان توليت

«احمد بن‌اسحاق اشعري» وكيل وقف قم از طرف «امام عسكري(ع)» نخستين كسي است در قم كه نام او به عنوان وكيل وقف كه همان متولي و متصدي موقوفات است، در تاريخ قم ذكر شده است.[42]

در آن وقت، املاك بسياري در قم وقف ائمه و املاكي هم وقف «حضرت معصومه(س)» و احتمالاً ديگر امامزادگان بوده است و «احمد بن‌اسحاق» آيا تصدّي همه اين موقوفات را داشته؟ يا تنها متصدّي موقوفات ائمه بوده است؟ درست معلوم نيست ظاهراً احتمال دوم صحيح‌تر باشد.

و اما نخستين فرمان توليت آستانه قم كه اكنون موجود مي‌باشد، تا آن‌جا كه نويسنده اطلاع دارد، فرماني است با امضا «جهانشاه قره‌قوينلو» به تاريخ جمادي الاولي سال867. اين فرمان كه به خط تعليق نوشته شده، در سرلوحه‌ي آن به خط ثلث مطلا چنين رقم رفته است:

بِالّقُدرةِ الكامِلةِ الاَحَدِيّة وَ الْقُوّةِ الشّامِلةِ الاحْمديّةِ، ابوالمُظفّر جهانشاه بَهادُر سُوْزمَز.[43]

و در متن فرمان مزبور نام صاحب فرمان اين طور ذكر شده است:

اَلْْمُرْتَضَي الأعْظَمُ الأكْرَمُ- مَلِكُ السّاداتِ و النُّقَباءِ- سَلِيْلُ الأمامِ عليِّ‌ بْن مُوْسَي الرِّضا- السَيّد اَحْمَدْ نِظَامُ الدِّيْنِ...

و نيز در متن فرمان آمده است كه به موجب احكام سلاطين ماضيه مخصوصاً «خاقان سعيد شاهرخ ميرزا» كه امضاي فرمان سلطان مرحوم «امير تيمور» گوركان، منصب نقابت سادات و توليت اوقاف روضه‌ي منوّره و تربت مقدّسه‌ي امامزاده «معصومه(س)» به آباء عظام و اجداد كرام جناب مشاراليه مفَوّض بوده است.

در آخر فرمان تاريخ صدور آن چنين است:

تَحْرِير في سابِعِ وَ عِشْرِيْنَ جُمادَيْ الأوْلي سنة 867

 

و در ذيل مهر جهانشاه زده شده و پشت فرمان مهرهايي چند دارد.[44]

از فرمان مزبور و از فرمان‌هاي ديگري كه از دوره‌ي صفويه به بعد باقي است، معلوم مي‌شود كه فرمان توليت آستانه قم را همواره پادشاهان وقت صادر مي‌كرده‌اند و اينكه نقابت سادات قم تا قرن نهم وجود داشته و متولّيان سِمَتِ نقابت هم داشته‌اند.

در اين‌جا يادآوري اين معني مناسب است كه پس از مقتول شدن سلطان «محمد تيموري» كه قم را پايتخت خود قرار داده بود (به شرحي كه قبلاً گفته شده است) قره‌قوينلوها قم را متصرف شدند و اغلب زمستان‌ها و گاهي در حدود نيمي از سال را در اين شهر اقامت داشتند و در حقيقت، قم پايتخت زمستاني ايشان بود، اين امر همان‌طور كه در ضمن بحث از پايتخت شدن قم اشاره شد معلول وضع خاص جغرافياي و سوق‌الجيشي قم در آن زمان بوده است.

گذشته از اين، در مورد قره‌قوينلوها، مي‌توان براي علاقه‌ي آنان به قم، به علت ديگري نيز توجه كرد و آن تمايل امراي قره‌قوينلو به مذهب شيعه است و حتي آنان را جزء امراي شيعه به حساب مي‌آورند، كه شايد اين امر باعث شده بوده است كه بيشتر به قم كه شهر شيعه مشخص آن روز بود، بيايند و در آن توقف نمايند و از بركات مرقد مطهر «فاطمه‌معصومه(س)» برخوردار شوند.

علي‌القاعده، فرمان مزبور بايد در يكي از توقف‌هاي جهانشاه قره‌قوينلو در قم، صادر شده باشد.

در زمان صفويه، پس از آنكه شاه «عباس دوم» و «شاه صفي» در قم مدفون شدند سه نفر از رجال معتبر ايران، يكي متولّي آستانه «فاطمه معصومه(س)»، دو نفر ديگر هر يك متولّي قبر يكي از آن دو پادشاه بود.

«شارْدَن» گويد: عنوان رسمي سه متولّي مذكور، تربت‌دار است و انتصاب و انتخاب مقامات ذيل از طرف آنها صورت مي‌گيرد: كساني كه متصدّي قرائت ادعيه و اذكار اسلامي مي‌باشند (ظاهراً مقصود خدام آستانه مي‌باشد) مؤذّن قنديلچي، آبكش (تهيه كننده‌ي آب براي وضو و تطهير) متولّي كنوني آستانه (در زمان شاردن) كه حكومت قم نيز با وي است پيرمرد عالي مقامي است كه سابقاً قورچي‌باشي يعني فرمانده كل نيروي مسلح بوده است.[45]

هنگام درگذشت «شاه صفي» (در سال1052) و حمل جنازه‌ي او به قم، متولّي «حضرت معصومه(س)» «ميرزا محمدمهدي» بوده است.

«اسكندر بيك‌منشي» در اين باره چنين گفته است: بعد از تجهيز و تكفين، نعش محفوف به مغفرت آن سفر گزين عليّيّن را از دولت‌خانه به دارالمؤمنين قم، روانه گردانيدند و يگانه گوهر بحر سيادت ميرزا محمدمهدي خلف اكبر صدر عالي نشان ميرزا حبيب‌الله كه متولّي روضه‌ي منوره مطهره و بقعه‌ي معطره‌ «معصومه(س)» (علي ساكنها ألف ألف تحيّه) بود، بدرقه آن بقعه معمور رسانيده در جوار فايض الانوار مدفون گردانيدند.[46]

اين مهدي بن‌حبيب‌الله، مدتي هم صدر اعظم شاه عباس دوم بوده است و فرماني به انشاي او در سفرنامه شاردن آمده است.[47]

 


عموم مسلمانان از شيعه و سني، مرقد فاطمه معصومه(س) را زيارت مي‌كرده‌اند

از نوشته شيخ «عبدالجليل رازي»، چنين بر مي‌آيد كه اهل تسنّن نيز همواره به زيارت مرقد «فاطمه معصومه (س)» مي‌آمده‌اند، عبارت وي در اين خصوص، چنين است: اهل قم به زيارت «فاطمه» بنت مطهره «موسي‌بن‌جعفر(ع)» روند كه ملوك و امراء، و علما حنفي و شافعي به زيارت آن تربت تقرّب نمايند.[48]

از اين عبارت مي‌توان دريافت كه در قرن ششم، علماي تسنّن از شهرهاي سنّي نشين آن روز از قبيل ري و اصفهان و ساوه و همدان براي زيارت به قم مي‌آمده‌اند و وقتي علماي تسنّن بيايند، مسلماً عوام آنان هم مي‌آمده‌اند.

بست‌نشيني

بست‌نشيني از چه وقت معمول شده بوده است؟ نگارنده اطلاع دقيق و مستندي ندارد، به احتمال قوي در ايام قديم كه قانون و مقرراتي براي رسيدگي به اتهامات و اختلافات وجود نداشت و اغلب اراده‌ي افراد حاكم بر سرنوشت مردم بود، هركس مورد تهمت يا اِعْمال غرض قرار مي‌گرفت، به درون مسجد يا امامزاده يا مكان محترمي پناه مي‌برد تا خشم‌ها فرو نشيند و از شدت و حِدّت طرف كاسته شود و بي‌گناهي او معلوم گردد.

مقررات اجتماعي، اين رسم را پذيرفته بود، حتي اگر متهم يا فرد مورد تعقيب به مسجد يا مقبره‌ي امامزاده‌اي دسترسي نداشت، مكان‌هاي ديگري بود كه مي‌توانست در آنها بست نشيند. به تدريج از بست‌نشيني سوء استفاده شد و مجرمين و جنايتكاران هم براي رهايي از مجازات، بست مي‌نشستند تا مورد عفو قرار گيرند، از اين جهت مردان اصلاح طلب همواره با بست‌نشيني مخالف بودند و آن را لغو مي‌كردند.

نخستين كس در ايران كه بست‌نشيني را از ميان برد، تا آن‌جا كه نويسنده اطلاع دارد، ميرزاتقي‌خان اميركبير بود.[49]

بست‌نشيني در آستانه «فاطمه معصومه(س)» ظاهراً از قرن‌هاي هفتم و هشتم معمول بوده است، جلوتر به نقل از جامع رشيدي گفته شد كه خواجه «شمس‌الدين صاحب ديوان» در اوايل عصر مغول چون جان خود را در خطر ديد، از اصفهان به قم آمد و در حرم «حضرت معصومه(س)» كه در آن وقت خارج شهر بود، معتكف نشست تا او را با لطايف‌الحِيَل از آن‌جا خارج كردند. اتابك «يوسف شاه» كه توانسته بود، خواجه را از حرم قم خارج سازد، مورد تشويق «اَرْغُوْن خان» قرار گرفت.[50]

در زمان صفويه، بست‌نشينان حرم «حضرت معصومه(س)» بيشتر كساني بودند كه قدرت پرداخت قروض خود را نداشتند يا نمي‌خواستند، قرض‌هاي خود را پرداخت نمايند.

«كارْرِي» كه در زمان «شاه سليمان صفوي» به ايران آمده و قم را ديده، به موضوع بست‌نشيني اشاره كرده و چنين گفته است:

در اطراف حرم چند حجره است كه اشخاص قرض‌داري كه نتوانند از عهده‌ي پرداخت دين خود برآيند در آن‌جا مُتَحِصّن مي‌شوند و در طول تحصّن به هزينه‌ي اوقاف مسجد (مقصود حرم «حضرت معصومه» است) امرار معاش مي‌كنند و طلبكاران نيز راه و اختياري براي مطالبه طلب خود ندارند.[51]

 

تاوِرْنِيَه كه در زمان شاه صفي به ايران و قم آمده، در زمينه‌ي بست‌نشيني چنين گويد:

اشخاصي كه براي عدم بضاعت از دست طلبكار بستي مي‌شوند، مثل مسجد اردبيل (مقصود مقبره «شيخ صفي‌الدين» جد صفويه است) در همان اطاق‌ها (اطاق‌هاي اطراف حياط اول آستانه «حضرت معصومه(س)» منزل مي‌كنند و محل پناه آنها مي‌شود.

محل‌هاي بست ايران مثل بست گاه‌هاي ما نيست كه شخص متحصّن بايد كفيل مخارج خود شود، در ايران هركس داخل بست مي‌شود، تمام حوايج او را از موقوفات مي‌دهند و او ابداً به خيال خوراك و لوازم زندگي نيست و در كمال فراغت خاطر بدون نگراني در بست مي‌ماند تا دوستانش در فرصت مناسب، اصلاحي در كار او به عمل بياورند.[52]

در زمان قاجاريه، جنايتكاران و متمردان نيز بست مي‌نشستند.

«هانري رنه دالماني» در ضمن وصف قم مي‌گويد: بزهكاران و جانيان براي فرار از مجازات به اين شهر (شهر قم) مي‌آيند و در زير ديوارهاي مقبره پناهنده مي‌گردند.[53]

«دُوْرانْدْ» انگليسي كه در حدود هفتاد سال پيش در ايران بوده چنين گفته است: قم براي پناهنده شدن و به قول خود ايراني‌ها، بست نشستن، مكان جالب توجهي است و سنّت بست نشستن در اين كشور توسعه‌ي عجيبي دارد.[54]

قم، شهري مذهبي

قم از قرون اوليه هجري؛ عنوان شهري مقدس و مذهبي را داشته است، ظاهراً اصل اين عنوان رواياتي باشد كه از ائمه‌اطهار(ع) درباره‌ي آن شهر و مردم آن نقل شده، عامل ديگر اين است كه مردم قم تحت تأثير مرقد مطهر «حضرت معصومه(س)» و ديگر امامزادگان و مساجد و جوامع بزرگ و علماي متبحّر كه همواره در اين شهر وجود داشته‌اند، از ابتدا نسبت به رعايت احكام دين و به پا داشتن شعارهاي مذهبي، مقيّد و علاقمند بوده‌اند.

قبلاً به نقل از تاريخ قم گفته شد كه قمي‌ها نسبت به ائمه(ع) تا آن حد خلوص داشتند كه تمام اموال و املاك و حتي اثاث البيت خود را وقف آنان مي‌كردند، هم‌چنين علاقه‌ي آنان نسبت به سادات و آل علي(ع) شرح داده شد.

«شيخ عبدالجليل رازي»‌در كتاب پر ارزش النّقض، در موارد گوناگون؛ مردم قم را به دينداري و اقامه‌ي شعائر مذهبي ستوده است از جمله گويد:

در قم مسجدهاي بي‌شماري است با قاريان آشنا به قرائت و قرآن و مفسران عارف به مُنْزَلات و مُؤوَّلات و علماي صرف و نحو و لغت و شاعران بزرگ و فقها و علماي كلام و شب‌زنده‌داران و زاهدان و عابدان و زايران بي‌شمار خانه‌ي خدا و كساني كه سه ماه روزه دارند (رجب، شعبان، رمضان) و خاندان‌هاي شريف و بزرگ و علوي و رضوي و عرب و ديلم و خاندان‌هاي ديگر، در هر سحرگاه از چند مسجد و مناره آواز موعظه و بانگ نماز بلند است و هر روز در مساجد بزرگ و كوچك و مدرسه‌هاي معروف و سراي‌هاي بزرگان ختم قرآن، معتاد و معهود، و مال‌هاي فراوان كه هر سال از وجوه حلال به متابعت شريعت در وجوه زكوات و اخماس و صدقات، صرف شود، به نظر امينان و متديّنان و مُحْتَسِبِ عارف علوي كه بي‌ريا و سُمعه؛ دِرّه[55] بر دوش نهاده و آنچه شعارِ شريعت و تمهيد قواعد اسلام است از درس و مناظره و مجلس وعظ و حلقه‌ي ذكر معين و مقرر و نور و نُزْهَت و بركت مشهد سنّي «فاطمه» بنت «موسي‌بن‌جعفر(ع)» ظاهر و باهر و امرا و وزرا آن را معتقد، به آثار خيرات و انوار بركات كه ديده‌اند و شنيده‌اند.[56] اين شمّه‌اي از وضع مذهبي قم در قرن ششم هجري بود.

در زماني كه «اوزون حسن قره‌قونيلو» در قم اقامت داشت، در سال 874، هر شب جمعه مجلس وعظ، تشكيل مي‌داد و از سادات و علما و اكابر و اشراف دعوت مي‌كرد تا در مجلس مزبور حضور يابند كه شرح آن در ضمن بحث از پايتخت بودن قم داده شد.


مَحْمِل حج در قم

در ايام حج، محمل با تشريفات مخصوص، به مكه و مدينه فرستادن، رسمي قديمي است كه سابقه آن به نيمه‌ي اول قرن هفتم مي‌رسد و نخستين كسي كه محمل فرستاد، «شَجَرة الدُّر» كنيز‌ «ملك صالح» و مادر «ملك خليل» بود كه در سال 648 در مصر فرمان ميراند[57] تا زماني كه حجاز به تصرف آل سعود در آمد (در سال1344 قمري) هر سال در موسم حج دو محمل يكي از مصر، ديگري از شام، همراه امير الحاج، با سپاه و تشريفات ديگر به حجاز برده مي‌شد ولي سعودي‌ها آن را منع كردند.

طبق نوشته‌ي‌ «حسن بيك‌ روملو» يك محمل حج از ايران مي‌رفته و از قم عبور داده مي‌شده است. وي در ضمن وقايع سال 875 چنين گفته است:

از جانب يزد، محمل حج كه امر همايون (اوزون حسن) به ترتيب و تزيين آن صدور يافته بود و انواع تكلّفات در ترتيب آن به جاي آورده بودند، رسيد و عالي جناب سعادت پناه سيد نعمةالله ثاني از براي تعظيم شعائر اسلام، از يزد آن را به قم رسانيد و حسن پادشاه با شاهزادگان و امرا به رسم استقبال از شهر بيرون رفتند و محمل شريف را به اندرون شهر در آوردند و برادر خود اويس بيك را امير حاج ساخته جمعي كثير از سوار و پياده همراه او گردانيد.[58]

حجله و حجله‌گاه

سابقاً در قم آوردن حجله (يا به اصطلاح مردم قم، طبق) معمول بود، حِجْله شبيه، به عِماري يا هَوْدَج بود كه آن را به طرز جالبي آراسته مي‌كردند، ميله‌ها و پايه‌ها و سقف آن را با پارچه‌هاي رنگارنگ و زيبا و نفيس مي‌پوشانيدند، و قطعه‌هاي زيادي از بلورآلات و آينه و جار به آن تعبيه يا آويزان مي‌كردند، به طوري كه وزن آن به چهل يا پنجاه من مي‌رسيد، گاهي كودك سه چهار ساله‌اي را در ميان حجله مي‌نشاندند. حجله را بايد يك نفر روي سر بگذارد به اين ترتيب كه يك لُنْگ يا دستمال بزرگ را لوله كند و روي سر خود قرار دهد تا حجله را بر روي آن قرار دهند حجله‌كش‌ها كه حجله درست‌كن هم بودند، افرادي مخصوص و&

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

بازيهاي محلي(دانش یاران)


بازيهاي محلي ایران

هفت سنگ بازی :

  • اهداف کلی: ایجاد روحیه همکاری، تقویت و مهارت در نشانه گیری و بهبود سرعت
  • اهداف جزیی: پرورش روحیه ایثار، ایجاد رقابت سالم و تمرکز حواس
  • تعداد بازیکن: 4 الی 16 نفر
  • سن بازیکنان: 6 الی 15 ساله
  • ابزار لازم: یک عدد توپ تنیس
  • محوطه بازی: جایی مانند حیاط مدرسه

شرح بازی: افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هر کدام یکی از بازیکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر برمی گزینند. یک گروه در فاصله ی معینی از محل هفت سنگ، که روی هم چیده شده اند قرار می گیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگها را مورد هدف قرار داده و بزنند.

گروه دوم نیز در پشت هفت سنگ، منتظر نتیجه اند تا هرگاه توپ پرتاب شده توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فوراً جایشان را با آن گروه عوض کنند. ولی اگر برخورد کرد و آرایش آنها را برهم زد، توپ را بردارند و با پاسکاری و هدف گیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر اصابت کند، از دور بازی اخراج می شود.

و همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی که به دست آورند به سراغ سنگها می روند تا انها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند و مشخص است که برای انجام چنین کاری، یکی از دوستان بایستی خود را به خطر انداخته و یارش را در مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازی اخراج شد، دیگری کار را به اتمام می رساند ولی اگر دیگر بازیکنی نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروه ها عوض می شود.

در پایان، گروهی که زودتر 7 امتیز را کسب نماید برنده است.

نکات : این بازی در شکل دیگری با شرایط فوق درون یک دایره ی بزرگ اجرا می شود در مرکز همین دایره دایره ایی کوچیکتر که محل چیدن هفت سنگ است رسم شده است همه بازیکنان در خارج از دوایر هستند بعد از برخورد توپ گروه اول و ریختن آنها یکی از افراد گروه دوم تمام اعضای گروه اول را در داخل دایره تعقیب میکند تا آنها را با دست بزند و مانع از چیدن سنگ ها روی هم شود و هر گاه خسته شد نفر بعدی مسئولیت تعقیب را به عهده می گیرد...

نتیجه بازی : این بازی دسته جمعی است پس رشد اجتماعی و طبیعی کودک را فراهم و سرعت انجام و عکس العمل هایش را بالا می برد.ضمنا با مفاهیمی نظیر رهبری - همکاری - شکست - پیروزی آشنا می شود.

وسطی : (وسط بازی)

  • اهداف کلی: ایثار و از خود گذشتگی، دقت در سرعت عمل، هوشیاری و همیاری، تقویت روحیه تعاون
  • اهداف جزیی: انعطاف پذیری بدن، ایجاد هماهنگی بین اعضا و اعصاب و دقت در نشانه گیری
  • تعداد بازیکن: 8 الی 40 نفر
  • سن بازیکنان: 9 الی 15 ساله
  • ابزار لازم: یک توپ
  • محوطه بازی: 15 × 10 متر
  • شرح بازی: بازیکنان یا دانش آموزان به دو گروه مساوی تقسیم می شوند و به قید قرعه یا شیر و خط یکی از گروه ها در وسط محوطه بازی می ماند و گروه دیگر، در دو قسمت، به طرفین عرضی محوطه ی بازی روانه می شوند.

شروع بازی با پرتاب توپ به وسیله یکی از بازیکنان گروه کناری آغاز می شود. گروه کناری سعی بر این دادر که با نشانه رفتن و زدن افراد گروه وسطی باعث سوختن و اخراج آنها بشوند.

و تلاش گروه داخلی هم بر این است که با حرکات سریع از اصابت توپ در امان بمانند و چنانچه اگر یار سوخته داشته باشند با ایثار و گرفتن توپ در فضا، که یک امتیاز محسوب می شود، او را به بازی برگردانند.

حال، شاید به این مرحله از بازی رسیده باشیم که تنها یک نفر از گروه وسطی، در داخل میدان بازی باشد که اگر تا 10 شماره پرتاب نتوانند او را هدف گیری بکنند و بزنند، تمامی یاران سوخته ی گروهش را احیا کرده، و همگی در وسط میدان باقی مانده و بازی را ادامه خواهند داد.

گاهاً با در نظر گرفتن موقعیت وسطی ها، به جای نشانه گیری و زدن حریف وسطی، توپ را برای فریب و شیرینکاری هم که شده به دوستان مقابل پاسکاری می کنند تا آنها حسابشان را برسند.

اما مقررات بازی:

- اگر تمامی بازیکنان وسطی در محدوده ی میدان باشند، هر توپ گرفته شده به عنوان یک امتیاز ذخیره ی ضد اخراجی محسوب می شود و اخراجی و اخراج ها را به تأخیر می اندازد.

2- گرفتن توپ پس از برخورد با زمین موجب سوختن بازیکن است.

  • نکات: 1- گونه دیگری از این بازی به وسطی دایره ای موسوم است با این تفاوت که زمین بازی به شکل دایره است که بازیکنان وسطی در داخل آن و گروه کناری در روی محیط آن با فاصله های مساوی قرار می گیرند.

با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت گرفته و بازیکنان کناره نفرات گروه وسطی را نشانه می گیرند تا اینکه همه از زمین بازی اخراج شوند.

در دور بعدی جای دو گروه عوض می شود و باز با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت می گیرد.

برنده گروهی است که در مدت زمان کوتاهی، بازیکنان گروه وسطی را زده و بازی را زودتر تمام کرده باشند.

2- بهتر است ابعاد زمین بازی با سن و سال بازیکنان مناسب داشته باشد (طوری نباشد که توپ پرتاب شده به سوی میدان نرسد و بالعکس)

  • نتیجه بازی: در این بازی بازیکن با گرفتن توپ در هوا و احیای یار سوخته روحیه ایثار خود را، و با نشانه گرفتن و پرتاب توپ به سوی حریف وسطی و فرار از مقابل توپ ها، دقت و سرعت انجام عمل ها و عکس العمل ها را تقویت کرده و با پاسکاری است که کودک برای همکاری های زندگی فردا آماده می شود.

لِی لِی بازی :

  • نام بازی: لی لی (گانیه)
  • اهداف کلی: حفظ تعادل، تقویت عضلات پا، ایجاد هماهنگی بین دست و پا و چشم ها، ایجاد روحیه فداکاری
  • اهداف جزیی: افزایش ضربان قلب و در نتیجه بهبود جریان خون
  • تعداد بازیکن: محدودیتی ندارد
  • سن بازیکنان: 8 الی 15 ساله
  • ابزار لازم: کفش مناسب ورزشی
  • محوطه بازی: یک مربع 6 × 6 متر
  • شرح بازی: ابتدا دو بازیکن به عنوان سرگروه تعیین می شوند و سایر بازیکنان را به طور مساوی تقسیم می کنند. بعد به قید قرعه (مانند شیر و خط) گروهی داخل زمین بازی قرار می گیرند و گروه دیگر در بیرون زمین به عنوان مهاجم.

بازی بدین ترتیب آغاز می شود که به پیشنهاد سرگروه مهاجم، یکی از یاران با یک پا وارد زمین بازی می شود و به صورت لی لی به طرف بازیکنان داخل زمین حمله کرده و با دست آنها را لمس می کند که موجب سوختن و خارج شدن آنها از داخل زمین بازی می شود.

البته در این میان فردی که لی لی می رود سعی دارد با سرعت بیشتر و حفظ تعادل، وضیفه اش را انجام دهد و بازیکنان داخل زمین نیز سعی بر این دارند که با فرار کردن، از دسترس حریف مهاجم دور بمانند.

حال چنانچه اگر بازیکن مهاجم خسته شده و پای دیگرش را نیز روی زمین بگذارد خواهد سوخت. و بایستی نفر دیگری بنا به پیشنهاد سرگروه داخل زمین بیاید و رَوَند بازی را حفظ کند. این بازی تا لی لی رفتن آخرین نفر از گروه مهاجم ادامه می یابد چنانچه اگر توانسته باشند تمام بازیکنان داخل زمین را لمس کنند، در دور بعدی جای دو گروه عوض می شود و آنها داخل زمین قرار می گیرند و گرنه در دور بعدی نیز به عنوان گروه مهاجم بازی خواهند کرد.

هر بُرد یک امتیاز دارد و در آخر بازی، هر کدام از گروه ها بتواند امتیازات خود را به حد نصاب براسند برنده بازی اعلام می گردد.

  • نکات: محوطه بازی را می توان به شکل دایره نیز خط کشی کرد. در بعضی مناطق بازی فوق با این چاشنی توأم است که بازیکنان داخل مین می توانند پای بالایی بازیکن مهاجم را به سطح زمین برسانند و از بازی برکنار کنند.
  • نتیجه بازی: این بازی نه تنها باعث تحرک و نشاط جسمی کودکان می شود، بلکه موجب می گردد، حس نیکی و از خود گذشگی در آنها به اوج برسد، به طوری که ملاحظه می شود هر بازیکن سعی دارد خستگی لی لی را تحمل کند و تعدادی را از گروه مقابل لمس کند تا سایر بچه های گروهش کمتر خسته شوند و شانس بیشتری برای برنده شدن و نهایتاً داخل زمین قرار گرفتن داشته باشند که این موارد باعث افزایش سرعت و بهبود عمل ها و عکس العمل ها خواهد گردید که در مواقع ضروری در رابطه با کمک به دوستان و همکلاسی ها لازم به نظر می رسد.

 http://daneshyaran.4kia.ir/ 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

انواع هتل ها و امکانات(دانش یاران)


انواع اتاقهاي موجود در هتل:

سوئيت Suite

به اتاقي گفته مي شود که قسمت جلوي آن متخص پذيرايي و پشت آن اتاق خواب قرار گرفته ،‌ در بعضي هتل ها قسمت پذيرايي در پايين و چند پله بالاتر اتاق خواب و حمام قرار دارد (دوبلکس) البته مي توان در سوئيت يک آشپزخانه کوچک نيز داير نمود .

 

آپارتمان Spartment :

عبارت است از يک هال و پذيرايي با دو يا سه اتاق خواب که هر کدام داراي دو تخت است . در صورتي که دو اتاقه باشد ،‌ معمولاً يک اتاق (دبل) يک تخت دو نفره و اتاق ديگر توئين ،‌ دو تخت يک نفره خواهد داشت . هر آپارتمان يک حمام مشترک دارد و يک آشپزخانه کوچک . در قسمت پذيرايي به تعداد کافي صندلي يا مبل راحتي قرار مي‌دهند .

 

استوديو Studio :

به اتاقهايي گفته مي شود که در بدو ورود به شکل اتاق پذيرايي ديده مي شود ولي در صورتي که مبلها يا کاناپه ها را به صورت تختخواب در آورند حکم اتاق خواب را خواهد يافت ، از اين رو روزها اتاق پذيرايي و شبها اتاق خواب است.

البته کاناپه ها طوري ساخته شده است که مي توان بالش و پتو و ملحفه را داخل آن جاي داد . اتاق استوديو حمام نيز دارد ، استوديو هم مي تواند آشپزخانه کوچک داشته باشد .

 

کنکتد روم Connected Room :

دو اتاق تو در تو را مي گويند ، هر دو اتاق به راهرو اصلي هتل راه دارد و هر کدام به تنهايي يک اتاق کامل است و حمام جداگانه اي هم دارد ، اين دو اتاق به وسيله يک در از وسط به هم متصل است . چنانچه يک خانواده چهار نفره ، يک اتاق کنکتد روم بگيرند ،‌ بچه ها در يک اتاق و پدر و مادر در اتاق ديگر اقامت خواهند نمود و بدون اين که درب راهرو اصلي را باز کنند ، از درب وسط دو اتاق مي توانند با هم در ارتباط باشند .

 

کابانا Cabana :

اتاقي است هم کف ،‌ که پنجره آن به محوطه اي باز مي شود که متصل به استخر شناست . چنين اتاقي مي تواند براي تعويض لباس از اتاق مخصوص خود استفاده نمايد .

 

فيستاسوئيت Fiesta Suite :

اتاقي است که در هتلهايي که سالن عروسي دارند ،‌ پس از پاپان مجلس ، براي استراحت و خواب شب عروسي در اختيار عروس و داماد قرار مي دهند معمولاً مخارج اين سوئيت هم قبلاً جزو هزينه هاي مجلس عروسي منظور مي شود و حساب جداگانه اي ندارد .

 

 

 

 

انواع سالن

 

سالن کنفرانس

Conference

سالن سمينار

Seminar

سالن جشن

Ballroom

سالن جشن کوچک

Junior Ballromm

سالن مد

Fashion Show

سالن تئاتر

Amphitheater

سالن کنسرت

Concort

سالن با موزيک زنده

Club with Live Band

سالن غذاخوري

Dinning

سالن تفريحات – ورزشي

Health Clup

سالن تشريفات

Entertaimment

کلوپ مشرف به استخر

Cabana Clup

سالن جشن ها و عروسي

Banquet

سالن نمايش

Show Room

پيش فضاي سالن جشن

Ballroom Foyer

رستوران عرضه غذاهاي ويژه

Specialty Restaurant

رستوران روي بام

Rooftop Restaurant

رستوران با فضاي باز مياني

Atrium Restaurant

رستوران چند منظوره (روباز و بسته )

Rundezvous

رستوران يا کافي شاپ روباز فرانسوي (کنار پياده رو)

Brasserie

رستوران داراي سبک خاص

Theme Restaurant

سالن صرف نوشيدني

Cocktail Lounge

رستوران نمايشي

Grill Room

رستوران هاي سنتي

Traditional Restaurant

کافي شاپ

Coffee Shop

تريا

Teria

عرضه غذاهاي سبک

Snack Bar

عرضه غذايي سريع

Fast Food

سلف سرويس

Self Service

اغذيه

Sandwitch Shop

رستوران غذاهاي بيرون بردني

Take Away

سرو داخل اتومبيل

Stopping

قهوه خانه

Coffe House

مجموعه اي از سرو غذاهاي سريع

Food Court

فضاهاي ضروري و مورد نياز براي هتل :

اين فضاها به سهم خود داراي اهميت ويژه اند و شامل موارد زير مي شوند :

  • دفتر هيئت مديره
  • دفتر مديريت و منشي مديريت
  • لابي هتل Lobby
  • دفتر Front Office Manager
  • محل صندوق Feont Office Cashier
  • دفتر رزرويشن
  • دفتر امور مالي هتل (حسابداري)
  • دفتر مديريت رستوران
  • دفتر مديريت جشنها
  • دفتر Public Relations
  • دبيرخانه
  • کارگزيني
  • اتاق کنترل مرکزي
  • محل براي کافي نت
  • اتاق مخصوص مسئولين کامپيتور (پشت باني)
  • محل Server کامپيوتر و UPS
  • اتاق Food And Beverage Manager
  • محل Bell Desk در قسمت لابي Lobby (نزديک آسانسورها)
  • محل نگهداري چمدان ها Luggage
  • دفتر امور مالي هتل (حسابداري ) Acconunt Department
  • سالن Exhibition براي نمايشگاه هاي بخصوص
  • سالن Restaurant رستوران ،‌ کافي شاپ ، کنفرانس ،‌ جشنها Banquant
  • سالن کتابخانه
  • محل براي بازي و سرگرمي کودکان در فضاي باز و سالن در فضاي بسته براي زمستان ها
  • محل بازي کامپيوتري و ...
  • محلي براي درمانگاه و کمک هاي اوليه
  • محل رک موزيک و Paging رسپشن
  • محل تلفن خانه و سانترال تلفن
  • آرايشگاه مردانه و زنانه
  • تلفن عمومي لابي
  • اتاق مدير فروش
  • محل استقرار حفاظت هتل
  • محل Travel Agency
  • فروشگاه هاي مختلف (نياز مسافرين)
  • Pantry در لابي
  • فضا براي سونا و استخر و وسايل ورزشي
  • Room Service در طبقات ،‌ و قفسه هاي مربوطه
  • محل خانه داري در طبقات
  • اتاق سرپرست خانه داري
  • دفتر مسئول تدارکات
  • فضا براي هواساز
  • تايم کيپر Time Keeper
  • اتاق هاي اداري
  • انبارها و انبار نوشابه و تاسيسات
  • مسکن کارکنان
  • غذاخوري کارکنان
  • دوش کارکنان
  • رخت کن کارکنان لاکرها
  • محل براي تاکسي سرويس
  • آشپزخانه
  • اتاق مخصوص شف آشپزخانه
  • محل نانوائي
  • محل شيريني پزي
  • قصابي
  • محل خدمات روم سرويس در آشپزخانه
  • محل سالاد زني و دسر
  • محل سرويس دهي صبحانه
  • محل ظرف شوئي
  • لاندري
  • لنين روم Linen Room
  • نمازخانه
  • چاهک براي ‌آسانسورها (مسافربر ، کارکنان ، غذابر ، پارکينگ به لابي ، لابي به رستوران بالاي بام چنانچه موجود است )
  • فضا براي موتورهاي آسانسورها
  • اتاق مهندسي و تاسيسات
  • اتاق تعميرات (تعميرگاه)
  • محل تابلوهاي برق اصلي و داخلي
  • محل ايستگاه گاز
  • محل استقرار ترانسفورهاتورهاي شرکت برق ويژه هتل
  • محل ژنراتور برق
  • منبع آب ذخيره سرد و گرم
  • محل منبع گازوئيل
  • سردخانه بالاي صفر زير صفر
  • محل موتورخانه و چيلر
  • دودکش موتورخانه شوفاژ
  • فضا براي دودکش و هود آشپزخانه براي کباب پز، فر مرکزي ، دم کن ها
  • دودکش لاندري براي خشک کن ها ،‌ ديگ بخار
  • دودکش براي Pantry کافي شاپ ، لابي
  • داکت براي لوله هاي تاسيسات
  • فضا براي شوت ملافه ها و زباله
  • فضا براي هواکش توالتها و حمامهاي هتل
  • دستشوئي توالت براي بخشهاي مختلف (لابي ، رستوران ،‌ کارکنان و ... )
  • دفع زباله (کوره زباله سوز يا سردخانه زباله )
  • محل سپتيک تانک و فضا براي تخليه چربي گير آشپزخانه

فضاها و وسايل و توضيحات لازم

انبار:

انبار مواد غذايي ، انبار نوشابه ها ،‌ انبار قسمت مهندسي ، انبار خانه داري ، انبار ميزهاي ميهماني ،‌ انبار ظروف هتل ،‌ انبار وسايل و لوازم تنظيف ( پودر ، صابون ،‌ لوازم شستشو و غيره ) انبار وسايل اسقاطي .

رستوران :

لوازم رستوران عبارتست از :

ميز

صندلي

ميز کمکي

ميز چرخدار

ميز مقسم

ميز صندوق

ميز سرويس

صندلي مخصوص اطفال

ظروف مختلف سرويس

گلدان برال گل

هواکش براي خارج شدن دود

 

جالباسي يا محل نگهداري پالتو :

اين محل بايد قبل از ورود به رستوران در قسمت ورودي رستوران تعبيه شود ، تا مشتريان بتوانند برخي از اشياء خود نظير پالتو ،‌ کت ، کلاه و يا بسته هاي مختلف را در آنجا قرار دهند .

صحيح آنست که اتاق کوچکي با يک نفر مسئول که براي تحويل گرفتن پالتو چتر و دادن شماره اينکار را انجام دهد . مسئول اين قسمت بايد بر اموال مهمانان به دقت نظارت و از ربوده شدن وسايل جلوگيري کند .

 

تريا :

محل صندوق

آبدارخانه

محل ظروف تميز

محل ظروف کثيف

محل شستن ظروف

محل براي پيش خوان

محل براي يخچالها و فريزر و گاز براي پخت و پز

‌ سماور آب جوش و غيره

توالت دستشويي مردانه – زنانه .

 

گريل روم :

کليه فضاهاي تريا + فضاي بيشتري براي پخت و پز بايد در نظر گرفت .

 

 

سالن جشنها يا عروسي ها :

شامل لابي قبل از سالن ، محل نگهداري پالتو ، چتر ، کلاه ، اتاق مخصوص عقد عروس و داماد ، محل آرايشگاه ،‌ آشپزخانه ،‌ آبدارخانه ، انبار براي ميزهاي ميهماني روميزي و غيره . سالن غذاخوري ، سالن پذيرايي ،‌توالت زنانه و مردانه .

 

لابي ( محل نشيمن ):

بخش بسيار مهمي از ساختمان هتل را بدين نام ميخوانند . اين بخش همچون شناسنامه اي نمايانگر وضعيت هتل شمرده مي شود . نخستين معرف هتل که مي تواند بيننده و مسافر يا ميهمان را مفتون و فريفته خود سازد همين بخش است . از ديدگاه يک بيننده دقيق و با تجربه ، که زيبايي و پسنديدگي از نظرش به دور نمي ماند ، اين قسمت از هتل مي تواند او را به خود جلب نمايد و يا از خود براند .

اهميت اين بخش با ميزان اعتبار و منزلت تمامي هتل و امکانات آن برابري مي کند . کنترل هتل در امر ورود و خروج ميهمانان نيز از لابي آغاز مي شود . لابي که به منزله قسمت ورودي و مدخل هتل تلقي مي شود ،‌ خود شامل قسمت عمده اي از تاسيسات و محل استقرار بسياري از تشکيلات ضروري هتل مي باشد . ميهمان يا مسافر ، در ابتداي ورود ، خود را در محوطه لابي مي بيند و با يک نظر اجمالي به اطراف و جوانب خود ، به درجه اهميت و وضعيت هتل پي مي برد و با يک ديد کامل و دقيق ، از مشخصات و موقعيت هتل آگاه مي شود .

پس به همان نسبتي که اتاقها در حد آبرومندانه اي نگهداري مي شود ،‌ توجه بيشتري هم به قسمت لابي که مشخص کننده ابهت و عظمت هتل است ،‌ مبذول گردد تا از تمام جهات ،‌ زيبا و دلپسند و جذاب باشد .

زيباييهاي آرشيتکتي ، دکور ، نور ،‌ رنگهاي شاد ،‌ هواي مطبوع ،‌ مبلمان راحت و با دوام و در عين حال زيبا و خوش رؤيت ، در درجه اول بايد مورد نظر قرار گيرد و نهايت سعي و کوششي را بايد به عمل آورد تا اين قسمت که گوياي وضعيت داخلي هتل و اتاقها مي باشد حد اعلاي درجه عظمت و زيبايي را در خود جاي دهد .

مهمتر اين که علاوه بر مراجعه مسافران براي گرفتن اتاق ، اين محل ،‌ يعني لابي هتل ،‌ محل ملاقات ميهمانان و انتظار آنان براي ديدن دوستان و استراحت مسافران مي باشد که بايستي با داشتن مبلمان راحت و با دوام و آبرومند ، براي اين منظور اختصاص داده شود . کنترل هتل در امر ورود و خروج ميهمانان نيز ، از لابي آغاز مي شود .

محل فرانت آفيس (ميز رسپشن ) بايد به گونه اي قرار داده شود تا پس از ورود ميهمان يا مسافر ، بتواند خود را نشان دهد و ميهمان در جستجوي اين قسمت برنيايد . لازم است که فضا و مساحت کافي براي اين بخش در نظر گرفته شود تا هنگام ازدحام و شلوغي آن از ايجاد هر گونه مزاحمت پيشگيري شود .

مي بايست که محل مناسبي را در اين بخش براي لوازم و اثاث مسافرين اختصاص دهند تا از بروز اين مشکلات جلوگيري شود .

همان هنگام که ساختمان بخش لابي هتل ساخته مي شود مي بايد که قسمت اتاقهاي کادر اداري بخش لابي نيز در نظر گرفته و ساخته گردد . اين کار به همان اندازه با اهميت است که محل و فضاي لازم براي مديريت هتل و مديريت فرانت آفيس يا امور مالي و تلفنخانه و غيره را بايد در نظر گرفت .

بهتر آن است که دستشويي جداگانه براي اين قسمت نيز در نظر بگيرند . بخش فرانت آفيس در قسمت لابي هتل قرار دارد و اين قسمت که به طور شبانه روزي فعاليت مي کند و تعطيل نمي شود توسط يک مدير فرانت آفيس اداره مي‌گردد .

در بخش لابي مي توان محلي براي نشستن و رفع خستگي اشخاص در نظر گرفت و چاي ،‌ کيک يا بستي سرو نمود . يادآور مي شويم که نبايد تمامي فضاي اين قسمت را براي پذيرايي اختصاص داد بلکه لازم است که يک قسمت را نيز براي افرادي که مي خواهند بنشينند و تمايلي هم به خوردن يا نوشيدن چيزي ندارند در نظر گرفته شود . لازم به گفتن نيست که اين قسمت همانند يک سالن انتظار است و نبايد چيزي در آن سرو گردد .

لابي که محل مراجعه و نشستن و ملاقات تعداد زيادي از مسافران و ميهمانان و مراجعان براي ديدن دوستان و استراحت مسافران مي باشد ،‌ بايستي مبلمان راحت و با دوام و آبرومند براي اين منظور اختصاص داده شود و قسمتي از آن داراي مغازه ها و فروشگاهها و قسمتهاي مختلف ديگر باشد ، که حتي المقدور تمام نيازهاي ميهمانان را برآورده سازد ، از قبيل :

کافي نت

سرويس تاکسي براي کرايه دادن اتومبيل

سالن آرايش بانوان و آقايان

کيوسک هاي تلفن

داروخانه و وسايل بهداشتي

فروشگاه روزنامه و مجله و کتب مصور کودکان و نوجوانان و نوشت افزار و تمبر و پاکت پستي

کارت پستال

فيلم عکاسي

شعبه بانک

صنايع دستي

گل فروشي

شيريني فروشي

فرش فروشي

بوتيک

محل فروش سيگار و کبريت

اشياء عتيقه

محل رزرو بليت

صندوق پست

صندوق پيشنهادها و انتقادات و غيره

تخته تابلو اطلاعات هتل که نقشه اي از شهر نيز روي آن نصب مي شود ،‌ بايد نزديک در ورودي هتل قرار داده شود .

در لابي ، نزديک آسانسور ،‌ يک ترازو قرار داده شود که مسافر در صورت تمايل خودش را وزن کند ،‌ ضمناً چون هنگام مسافرت معمولاً هر مسافر مي تواند بيست کيلو بار بدون کرايه همراه داشته باشد .

 

در نتيجه

بخشهاي مختلف لابي:

گل فروشي

داروخانه

شيريني فروشي

آرايشگاه

بوتيک

فرش فروشي

خرازي

عکاسي

صنايع دستي

روزنامه فروشي

واکس کفش

تاکسي سرويس

کابين تلفن

محل پرستاري بچه هاي مسافران و محل کمکهاي اوليه

محل چمدان مسافرين Luggage

سالن تلويزيون

سالن اينترنت Internet و کتابخانه و نمازخانه

محل مبلمان شده براي نشستن

توالت دستشويي عمومي

 

 

 

دفاتر و کادر اداري :

حسابداري

کارگزيني

دبيرخانه

روابط عمومي

حفاظت

کنترل

بايگاني

اتاق هيئت مديره و شرکاء

اتاق مديريت هتل و معاونت

اتاق منشي

اتاق مديريت فرانت آفيس

اتاق مدير رستورانها و جشنها

اتاق دبيرخانه

اتاق تلفن خانه و فکس

توالت و دستشويي

 

 

 

فرانت آفيس :

رسپشن ، صندوق ، اطلاعات ،‌ کانسريج ،‌ محل صندوقهاي امانت ، اتاق رزرويشن و تلفنخانه و مدير فرانت آفيس ،‌ محل دستگاههاي راديويي اتاقها و سانترال تلفنخانه .

 

اتاق کنترل مرکزي :

محلي است که کنترل دوربين هاي حفاظت ، پخش موزيک ، تابلو اعلان خطر آتش سوزي ، Server کامپيوتر مربوط به شبکه LAN پخش ويدئو مرکزي و ماهواره در اين اتاق مي باشد در هتل هاي بزرگ چنانچه اين مهم پيش بيني نشود مديريت هتل با مشکلات زيادي روبرو خواهد شد .

 

کافي نت :

محل مسئول کافي نت

محل تعداد کامپيوترها

ميزهاي مخصوص قرار دادن کامپيوتر

محل نصب UPS

خط تلفن

محل نصب پرينتر

 

 

 

سونا :

لابي پذيرش و تحويل حوله و دمپايي ، محل رخت کن لاکرها ،‌ محل سونا خشک ، محل سونا بخار ،‌ محل بدن سازي ، محل دوشهاي انفرادي ، محل استخر ،‌ جگوزي ،‌ محل تريا ، محل قرار دادن دستگاههاي اتومات فروش سکه اي ، محل نصب تجهيزات سونا ، توالت و دوش که درب دوش ها کوتاه ساخته مي شود .

 

روم سرويس Room Service :

در هر يک از طبقات هتلها اتاقي به نام " روم سرويس "Roomservice وجود دارد و همانطور که از نامش پيداست براي سرو کردن غذا در اتاق مورد استفاده قرار مي گيرد . اتاق سرويس محلي است که هنگام تحويل غذا به مسافران آسانسور مخصوص ، غذا را ابتدا از آشپزخانه به آنجا حمل مي کند و از آنجا غذا را به اتاقهاي مختلف سرو مي نمايند . اين اتاقها مجهز به يخچال گاز و ظروف مخصوص غذا براي اتاقهاي همان طبقه مي باشند تا هنگام حمل غذا به اتاقها فاصله اي که ايجاد مي شود غذا سرد نشود و از يخچال نيز براي سر نگهداشتن نوشابه ها و غذاهاي سرد استفاده مي‌شود.

 

فضاهاي لازم براي هر يک از طبقه ها :

اين فضاها فهرست وار عبارت اند از :

اتاق خانه داري

محل روم سرويس

محل شوت ملافه و زباله

فضا براي بالنهاي اطفاء حريق و شيلنگ هاي آتش نشاني که بايد به صورت توي کادر نظر گرفته شود

محل براي پلکان اضطراري

محل پله ها

فضا براي تابلوي برق فيوزهاي هر طبقه

اتاق براي وسايل نظافت و شستشو و توالت عمومي در راهروها

بخش ويژه اي را در هتلها براي تاکسي سرويس در نظر مي گيرند که معمولاً اين قسمت نزديک به در ورودي ولي جدا از ميز رسپشنيست قرار دارد . يک خط تلفن مخصوص را نيز به اين بخش اختصاص مي دهند تا چنانچه مسافري بخواهد به طور مستقيم تماس بگيرد با مشکل روبرو نگردد و همچنين بتوان فعاليت اين بخش را به طور اختصاصي و جدا از ميز رسپشنيست اداره نمود و از بروز ازدحام و ايجاد شلوغي در اطراف رسپشنيست جلوگيري کرد .

 

اتاقها :

محل ميز آرايش ، کمد لباس ، حمام ، فضا براي تعداد تخت و پاتختي ها ، فضا براي مبلمان ،‌ فضا براي جاي چمدان ، محل براي استقرار تلويزيون ،‌ يخچال ،‌ چراغ مطالعه و آباژور .

طراحي ميز توالت در اتاق بايد به گونه اي باشد که موقع استفاده پشت به پنجره ننشيند چرا که اين موقعيت باعث مي‌شود در طول روز تصوير در آينه به خوبي ديده نشود .

 

 

 

سالن کتابخانه :

قسمت کتابخانه هتل بسيار اهميت دارد زيرا مسافراني از مليتهاي مختلف به هتل وارد مي شوند و طبعاً چند روزي در هتل به سر مي برند و علاقمنداند اوقات بيکاري خود را به مطالعه بگذرانند لذا کتابخانه منظور آنان را تأمين مي کند . کتابخانه کاملاً منطبق با اصول کتابداري جديد به صورت قفسه هاي باز يا بسته اداره مي شود و کتاب به زبانهاي مختلف در آن وجود دارد .

 

قسمت پرستاري کودکان مسافران :

چون اغلب اتفاق مي افتد که يک خانواده مسافر هنگام خروج از هتل اطفال خود را نمي خواهند همراه ببرند و يا حتي اتفاق مي افتد که خود آنها شب به هتل بر نمي گردند ولي مي خواهند اطفالشان در هتل بمانند و راحت باشند ، يک قسمت براي پرستاري و مراقبت از اطفال مسافرين در هتل اختصاص داده مي شود .

اين مهم باعث خواهد شد که ضمن اينکه کودکان در يک محل بخصوص سرگرم خواهند شد و از بازي کردن در محيط هاي عمومي جلوگيري خواهد شد و مهمانان بدون بچه در آرامش بهتري هستند و ضمناً منبع در آمد خوبي براي هتل خواهد بود .

اين قسمت عبارت از يک سالن است که چند پرستار بچه ،‌ که در کار خود تجربه دارند آن را اداره مي کنند .

در هتلهايي که چنين سالني وجود ندارد ، پرستاران مربوط از اطفال مسافران در اتاق خود آنها نگهداري مي کنند و هنگامي که مسافر مراجعت کرد پرستار وظيفه اش تمام مي شود و اتاق را ترک مي کند .

 

بخش لاندري ( خشک شويي هتل ) Laundry :

قسمت لباسشويي هتل که معمولاً نزديک شوت ملحفه بايد قرار گرفته باشد ، محلي است که لباسهاي مسافران يا وسايل مربوط به امور خانه داري يا رستوران هتل از قبيل روميزي ها ، دستمال هاي سفره ، ملحفه ، روبالشيها ، اونيفورم پرسنل يا لباسهايي که از خارج مي آورند کلا در اين قسمت شستشو مي شود .

در مورد کف سازي محل لباسشويي ، بايد توجه کنند که از هر طرف شيب ملايمي به طرف کفشوي‌ و گريل کف و فاضلاب داشته باشد تا در هيچ نقطه اي از کف محل لباسشويي ، آب نايستد و جمع نشود .

کف لاندري بايد گريل پيش بيني شود . در اين بخش انبار کوچک داخل Linen Room يا Laundry براي قرار دادن مواد شوينده و پاک کننده پيش بيني مي کنند و محلي براي دفتر لباسشويي ، محلي براي تحويل و دريافت لباس مسافرين و يونيفرمها ، لباسهاي ناشسته و شسته Linen Room ، و محلي براي ملحفه ها ، روبالشي ها ، روتختي ها و انواع حوله ها ،‌ روميزيها و دستمال سفره هاي تميز و کثيف ، محل خياط خانه پيش بيني مي شود .

لاندري هتل بايد کاملاً جدا باشد و تابلو برق لاندري داخل خود لاندري قرار گيرد . لوله ديگ بخار به لاندري کشيده شود . بهتر است اين محل طوري طراحي شود که کاملاً جدا به عبارتي وقتي که لاندري تعطيل است مسئول آن بتواند درب آن و برق آن را که مستقل است قفل نمايد .

 

نکات قابل توجه در طراحي بخش لاندري :

  • فضاي لازم با توجه به تعداد اتاق ها ، سالن ها پس از محاسبه ماشين آلات
  • تعبيه شوت از طبقات جهت صرفه جويي در نيروي انساني
  • نور کافي جهت ديد انواع لکه ها بر روي البسه و ملزومات شستني
  • آفتاب براي ضد عفوني محل کار
  • هواکش جهت خروج هواي آلوده کارگاه
  • خروجي فاضلاب ، مشرف بودن بر فاضلاب اصلي جهت هدايت پس آب هاي شستشو
  • نزديکي به آسانسور جهت حمل ملزومات شستني هتلي به قسمت هاي مربوطه
  • تعيين اتاقي بزرگ جهت لينين روم ، محل نگهداري حاصل کار لاندري در آنجا

 

دراي کلينينگ روم Dry Cleaning Room :

اتاق و محل ديگري را جهت نصب ماشين خشک شويي و دستگاه لکه گيري در نظر مي گيرند که کليه مراحل لکه گيري و شستشو با پرکلراتيلين به وسيله ماشين خشک شويي در آنجا انجام مي گيرد .

 

دستگاهها و وسايلي که در قسمت لباسشويي بايد نصب يا آماده شود :

عبارت است از :

ماشين آبشوئي ها

خشک شوئي

سفيدشويي

خشک کن ها

غلطک اتو

سانتري فوژها

اتو پرس

مانکن اتو

وان و ميز مخصوص لکه گيري

ديگ بخار

قفسه ها و جالباسي هاي مخصوص براي لباسهاي شسته شده و اتو شده

قفسه با سبدهاي مخصوص براي لباسهاي کثيف .

 

آمفي تئاتر يا سالن کنفرانس :

اين فضاها و مکانها به اختصار از اين قرارند :

لابي

محل فروش بليط

محل نگهداري پالتو ، چتر و کلاه

فضا براي ميز اطلاعات و فضا براي نمايش تئاتر و فيلم و اسلايد

فضا براي گريم هنرپيشگان و رخت کن و محل استقرار خبرنگاران محل و فضاي کافي براي انجام ترجمه همزمان به زبانهاي مختلف

محل براي تريا و پذيرايي و دستشويي مردانه و زنانه

وجود سالن کنفرانس

سالن مورد نظر بايد وسايل لازم را براي برگزاري کنفرانسها و سمينارها و ايراد سخنرانيها دارا باشد . از وسايل ضروري آن ،‌ داشتن تريبون در محل مشخص و ميز و صندلي کافي مي باشد که مقدار آن بستگي به بزرگي يا کوچکي سالن دارد و به نسبت احتياج بايد تهيه و آماده شود .

در ترتيب چيدن ميزها و صندليها بايد فواصل معيني را براي سهولت رفت و آمد ، در نظر گرفت و تمام قسمتهاي دور سالن بايد جايي براي وصل کردن ميکروفون داشته باشد زيرا در صورت تشکيل سيمنارها جلوي هر دو نفر ،‌ وجود يک ميکروفون از وسايل ضروري محسوب مي شود . البته مي توان از ميکروفون هاي بدون سيم هم استفاده کرد در صورتيکه جلسات خصوصي نباشد .

نور و روشنايي سالن بايد به بهترين صورت و به اندازه کافي تأمين شده باشد . در مورد نصب پريز برق در قسمتهاي مختلف و متعدد ، پيش بيني لازم به عمل آيد . بخصوص در محلهاي نزديک تريبون نياز به استفاده از پريز برق بيشتري احساس مي شود که در مسايل مربوط به نمايش اسلايد يا فيلم ،‌ مشکلي پيش نيايد .

ضمناً بايد توجه داشت که ترتيب چيدن ميزها و صندليها در سالن مزبور ، به منظور برگزاري سمينار يا کنفرانس يا سخنراني متفاوت خواهد بود و هر کدام شکل و ترتيب خاصي را ايجاب مي نمايد .

 

امکانات لازم در فضاي سبز :

اين امکانات و فضاها عبارت اند از :

فضا براي بازي کردن کودکان

وجود سرسره ،‌ تاب ، الاکلنگ

فضا براي پارکينگ و دفتر مخصوص مسئول پارکينگ

درب مخصوص براي رفت و آمد کارکنان و انبار و بيرون بردن زباله از هتل

محل دفع زباله

محل مخصوص تايم کيپر ، Time Keeper .

و محل دوچرخه ها و موتورسيکلت کارکنان

محل ترانسفورماتور اختصاصي شرکت برق براي هتل

محل ايستگاه گاز شهري براي هتل

چراغ هاي پارکينگ و محوطه

محل پذيرايي در تابستان ها

صوت محوطه

تلفن در محوطه

دستشويي و توالت

محل وسايل باغباني

نصب لوله هاي پرچم جلوي درب ورودي

محل نگهباني

 

محل موتور برق اضطراري :

اين محل بايد در جايي قرار گيرد که صداي آن در مواقعي که روشن است به اتاق ها سرايت نکند و اين محل بايد طوري طراحي شود که در زمستان گرم باشد زيرا چنانچه در اتاقي قرار داشته باشد که هواي آن سرد باشد ممکن است در مواقعي که برق شهر قطع مي شود به علت سرد بودن موتور به طور اتومات روشن نشود .

 

فضاهاي لازم براي کارکنان :

اين محل ها عبارت اند از :

محل لاکرهاي رخت کن کارکنان

غذاخوري کارکنان

دوش

توالت زنانه و مردانه

 

آشپزخانه :

تعدادي از لوازمي را که معمولاً در آشپزخانه هتلها مورد استفاده قرار مي گيرد به شرح زير نام مي بريم :

ميز حرارت ، ديگ حرارت ، نان بري ، کره ساز (چهار گوش کردن آن) ، دستگاه مخصوص تزئين و بريدن و قطعه کردن کره ، دمکن ، گريل ، جوجه گردان ، اجاق ، سالاماندر ، بن ماري ، گرم کن ظروف ، کباب پز ، فرهاي مخصوص ، اجاق خوراک پزي ، ماشين ظرفشويي ، ديگ يا ماشين بخار (توليد کننده بخار) ، اجاق ماکرويو، گريل ، ماهي سرخ کن ، سيب زميني سرخ کن ، فرها ، داغ کن سريع (فوري) ، فرهاي مخصوص تهيه انواع شيريني ،آبميوه گيري ، ماشين مخصوص تهيه چيپس ، ماشين مخصوص تهيه پوره سيب زميني ، سيب زميني پوست کني و سيب زميني بري و نان بري ، Toster نان ، يخ ساز و سرد خانه ، يخچالهاي مختلف ، بستني ساز ، ميزهاي کار و آماده سازي ، قفسه هاي آب چکان ،‌ قفسه هاي مخصوص ظروف ؛ قفسه هاي مخصوص فنجان ها ، کابينت براي ظرف ، ميز غذاهاي برگشتي ،‌ ظروف و کارد و چنگال ،‌ درباز کن ها و قوطي باز کن ، چرخ گوشت ،‌ همزن هاي برقي ( مخلوط کن ) ،‌ آسياب برقي ، اره برقي براي بريدن گوشت و استخوان ؛ و قطعه قطعه کردن گوشت ؛ ميز کار بزرگ ، مجهز به کشوهاي متعدد ، تخته کار آشپزخانه براي پرش ، ماشين برش کالباس و نان ،‌ کارد و ساطور به اندازه هاي مختلف و چاقو تيز کن ، قوطيهاي مخصوص ادويه ، صافي ها ، سرخ کن ها ،‌ ظروف مسي ، رويي ، لعابي ، پلاستيکي ، ملامين ،‌ جاروها و برسها ،‌ ديگ هاي مختلف قابلمه ،‌ ماهي تابه ،‌ پارچ ها ،‌ ترازو ،‌ الکها و وسايل تميز کاري و ... آسانسور مخصوص حمل غذا .

توجه داشته باشيد تمام هتلها به کليه اين لوازم نياز ندارند ، از طرفي هتلهايي وجود دارد که به لوازم بيشتري نيازمند است ، بديهي است تعداد و انواع وسايل آشپزخانه بستگي به احتياج واقعي هتلها دارد .

در آشپرخانه بايد براي هر کاري محل مناسبي در نظر گرفت و جاي پختن غذا و شيريني و قصابي از هم جدا باشد و حتماً بايد صورتي از کليه لوازم و وسايل آشپزخانه تهيه شود و سپس با توجه به نقشه اي که قبلاً روي کاغذ کشيده شده محل هر يک از وسايل آشپزخانه را تعيين نموده و نشان داد که محل قرار گرفتن فرها و اجاقها کجاست و اين کار را طوري بايد انجام داد که اجاقها و فرها در جايي از آشپزخانه واقع شود که از يک طرف غذا آماده ‌، و از طرف ديگر خارج شود . فرها و اجاقها در محلي از آشپزخانه نصب و قرار گيرد که از لحاظ کار و رفت و آمد دائم کارگران و کارمندان ، مشکلاتي به وجود نيايد .

وسايل نصب شده از قبيل فر مرکزي ، دم کن ها ،‌کباب پر و ... بايد طوري نصب شود که کارکنان آشپزخانه از برداشتن قدم هاي اضافي و شانه به شانه شدن جلوگيري شود . محل ظرفهاي کثيف هم نبايد فاصله اي از محل ظرفشويي داشته باشد که از رفت و آمد و صرف وقت زياد جلوگيري شود .

بين در رستوران و آشپزخانه ، محلي در نظر گرفته مي شود به نام « محل تحويل غذا از آشپزخانه » که محل مراجعه گارسن ها ، جهت تحويل گرفتن غذا و بردن آن به رستوران براي ميهمانان و مشتريان مي باشد .

اين محل در نقشه ساختماني هتل و طرح آشپزخانه ، طوري پيش بيني شده است که گارسن ها نتوانند به داخل آشپزخانه وارد شوند ، يعني قسمتي از فضاي اين محل ، به پيشخوان اختصاص داده شده به نحوي که پيشخوان ،‌ بين آشپزخانه و محل تحويل غذا به صورت حايل واقع شده است و آشپزخانه را از محل تحويل غذا ، مجزاً ساخته و مانع از آن مي شود که گارسن ها مرتباً به آشپزخانه وارد و از آن خارج شوند

 

پارکينگ :

عواملي که در اندازه پارکينگ و متراژ آن تأثير دارد مشتريان دائمي رستورانها ، کافي شاپ ها ، فروشگاهها و مجموعه ورزشي است .

از نکات مهم ؛ پيش بيني پارکينگ در ساعات مختلف است به اين نکته نيز بايد توجه داشت که براي پارکينگ در ساعت هاي نيمه شب از خيابان هاي اطراف هم مي توان استفاده نمود که در اندازه پارکينگ محاسبه مي شود . هنگام ساخت پارکينگ تعداد کارکنان را نيز بايد در نظر گرفت و ضمناً محلي را براي پارک اتوبوسها که مسافرين گروهي را مي آورند بايد در نظر داشت .

 

 

 

 

آسانسور :

در قسمت مربوط به ساختمان هتل ،‌ لزوم کار گذاشتن آسانسور براي حمل غذا از آشپزخانه به طبقه هاي بالا تريا آسانسور خاص پرسنل و کارکنان هتل يادآوري شده است . همچنين از آسانسور ، براي حمل مسافران به اتاق هاي خود ، در طبقات مختلف استفاده مي شود .

 

نورپردازي :

مسئله تأمين نور هتل ،‌ در قسمتهاي مختلف آن يکي از مسائل فني و هنري و در عين حال بسيار حساس و ظريف است که نياز به تأمل و دقت و ظرافت طبع و ذوق و سليقه دارد .

همچنين تأمين نور هتل در رفاه و آسايش مسافران و راحتي کار کارکنان تأثير به سزايي دارد .

از لحاظ نور لازم و کافي بايد حد معمول و متعارفي را در نظر گرفت و از افراط و تفريط پرهيز کرد ، و نبايد به آن فکر بود که پرداخت هزينه زياد دليلي بر پسند مردم و نشانگر اهميت بيشتر هتل است .

نور بايد از نظر کمي و کيفي علاوه بر تأمين روشنايي مورد نياز ، زيبايي دکور را به نحو چشمگيري افزايش دهد و آرامش روحي و جسمي و سلسله اعصاب را به وجود آورد .

چنانچه به راهروها نور کمتري داده شود خود به خود نوعي حالت بازدارنده ايجاد مي کند و مسافرين وادار مي شوند که آهسته صحبت کنند و حتي الامکان سکوت را رعايت يا لااقل با صداي ملايم گفتگو نمايند .

معمولاً در راهروهاي هتل ،‌ در طول روز ، از نور سقف يا ديوارها ، استفاده مي شود و در شب از نور ديگري که از فاصله نيم متري به کف راهروها مي رسد برخوردار مي شوند .

ولي اتاقها بايد از نور کافي برخوردار باشد . بخصوص سلف سرويس و پيش خوان آن يا بالاي فرهاي آشپزخانه حتماً بايد نور زياد و مناسب داشته باشد . معمولاً براي اين منظور از نورافکن نيز استفاده مي کنند .

 

استفاده از رنگ ها براي طراحي در هتل داري :

رنگ هميشه مطابق با نور بايد انتخاب شود زيرا که اين دو رابطه بسيار نزديک با يکديگر دارند . اين دو در کنار هم پيامهاي روان شناسي گوناگوني را در سطوح محرک و غير محرک انتقال مي دهند . رابطه متقابل اين دو نشأت گرفته از اين حقيقت است که رنگي که ما مشاهده مي کنيم به خاطر نور و انعکاس نور مي باشد . به عبارت ديگر وقتي رنگ خاصي را در منبع نور ديگري مشاهده کنيم آن رنگ کاملا متفاوت با رنگ اوليه است ( به عنوان مثال رنگ در زير فلورسنت مشاهده شود يا نور لامپ نئون ) يا وقتي که در نور مسقتيم يا غير مستقيم مشاهده گردد با يکديگر متفاوت است . منابع مختلف نور داراي رنگهاي مختلفي مي باشند .

 

هال ورودي :

در زمينه اي از نورهاي محيطي مي توان قسمت پذيرش را با شدت نور متفاوت يا رنگ متفاوت چنان طراحي کرد که در فضاي هال ورودي بيشترين نظر را جلب کند .

 

 

 

پذيرش :

فضاي اين قسمت بايد پذيرا و خوشايند باشد و در آن از نورهاي گرم و صفحات نوراني در زمينه ي عمودي استفاده شود . نورهاي سقفي به کمک نورهاي ميز و ديگر نورهاي محيطي بايد چنان تعديل شوند که چهره هاي مراجعان و کارکنان ملايم و زيباتر جلوه کند و مخوف و هراس انگير به نظر نرسد .

 

نماي ظاهري هتل

تبليغ شهري :

يکي از نکات ظريف و مهم که موفقيت يک مدير هتل در جلب مشتري بدان بستگي دارد ، نماي ظاهري دورنما و منظره يا چشم انداز هتل است . بينايي و احساسي که از اين آيينه روح به انسان دست مي دهد نقش عمده اي را در برداشتهاي بعدي او بر عهده دارد .

دورنماي يک متل يا هتل براي تمام کساني که بدان مي نگرند به نوعي بايد جالب توجه باشد و بتواند دقت و تحسين يا شگفتي و اعجاب آنها را به خود جلب نمايد که هدف از تأسيس هتل يا متل نيز ، کشش و جذب هر چه بيشتر واردين و مشتريان است .

ساختمان و وضع ظاهري يک هتل بايد طوري تزيين و برافراشته باشد تا براي آنهايي که نياز به اقامت هم ندارند توجه برانگيز و جالب نظر باشد ، همين نوع توجه است که از نظر روانشناسي با نام توجه غير ارادي شناخته مي شود .

ابعاد و اندازه هاي يک تابلو که نام هتل بر آن نقش بسته باشد ،‌ رنگها و ديگر زيبايي هاي شاخص و چشمگير ، هر يک به خوبي مي تواند توجه رهگذران دور يا نزديک را به آساني جلب کند .

وجود چمنهاي سرسبز ، گلهاي دلفريب فصل ، نحوه تزيين و رنگ ساختمان ، ابعاد و اندازه هاي در و پنجره ، رنگ پرده و کرکره ها همگي مي توانند در جلب توجه بينندگان يا رهگذران و به ويژه واردين به هتل تأثير داشته باشند .

 

برخي اندازه هاي هتل :

  • ارتفاع ديوار کوب ها در اتاق ها يا راهروها و کليه قسمتهاي هتل 2 متر
  • ارتفاع چراغ بالاي آينه دستشويي ها 190 سانتي متر
  • ارتفاع کليه کليدهاي روشنايي و پريزها در آشپزخانه ها و پانتري ها 120 سانتي متر
  • ارتفاع کليد و پريز برق در کليه سرويس ها 110 سانتي متر
  • ارتفاع کليد و پريز برق در آشپزخانه هاي اوپن اتاقها 110 سانتي متر
  • ارتفاع کليه پريز برق ها داخل اتاق ها 70 سانتي متر بغير از پريز برق براي کولر (در صورتيکه براي هر اتاق کولر گازي پيش بيني مي شود )
  • ارتفاع کليد روشنايي در داخل اتاق ها 110 سانتي متر بجز سر تخت ها که همان 70 سانت مي باشد .
  • برق نيمه شب تا صبح با لامپ 15 در ارتفاع 70 سانت در هر 50/1 متر پيش بيني شود . اين برق براي مواقع اضطراري نيز مورد استفاده قرار مي گيرد .
  • ارتفاع ميز رسپشن 110 سانت
  • ارتفاع ميز رسپشن از داخل 85 تا 90 سانت
  • سطح ميز رسپشن 55 تا 60 سانت
  • توضيح اينکه ميزهاي رسپشن هتل چنانچه سيستم گردش کار کامپيوتري است ،‌ بايد با توجه به نوع هتل ، اندازه ، درجه هتل طراحي نمود .
  • در ورودي اتاق هاي هتل 85 سانت (بازشو) بدون در نظر گرفتن چارچوب در سرويس ها 75 سانت
  • ارتفاع پاتختي اتاق ها 50 سانت
  • ارتفاع در ورودي اتاقها 220 سانت دستگيره در 90 سانت
  • ارتفاع دستشويي 85 سانت
  • ارتفاع پله ها 16 تا 18 سانت
  • ارتفاع سقف آشپزخانه 5 متر
  • در هر 24 ساعت 400 ليتر مصرف آب ريزي هر نفر
  • يک متر مکعب براي هر اتاق دبي مصرف آب محاسبه مي شود .
  • براي 90 اتاق لوله انشعاب آب حدود يک ويک چهارم اينچ يا يک لوله 1 اينچ براي 90 اتاق البته با منبع ذخيره 80 هزار لييتر به بالا ، پيش بيني مي شود در صورت آب مستقيم بدون منبع حداقل لوله 3 اينچ ، پيش بيني مي شود .
  • البته بايد توجه داشت که منبع آب ذخيره بايد حدود يک سوم آن براي آتش پيش بيني شود که فقط توسط پمپ آتش مي توان از آن قسمت استفاده نمود .
  • سردخانه 30 تن يعني حدود 6 متر مکعب ( هر متر مکعب 5 تن مي شود )
  • براي حدود هر 50 اتاق يک کابين تلفن در لابي پيش بيني شود .

 

خدمات کلي :

کارکنان با لباس رسمي و با نظارت مديريت حضور دارند .

مهارت هاي فني و اجتماعي با استاندارد بسيار بالا ، پاسخگوي نيازها و درخواست هاي ميهمانان است .

 

شرايط کلي پذيرش ميهمانان :

قسمت پذيرش به صورت 24 ساعته ( شبانه روزي ) فعال است .

کارکنان قسمت پذيرش از لباس رسمي و متحد الشکل استفاده مي کنند .

تسويه حساب ميهمان بلافاصله پس از درخواست او انجام مي شود .

کارکنان قسمت پذيرش آموزش ديده اند و حضوري حرفه اي دارند . سطح شناخت کارکنان نسبت به کار و وظايفشان، در نحوه عملکرد آنها مشهود است .

تلاش شود تا ميهمانان با تسهيلات هتل آشنا شوند . اطلاعات کافي در اختيار ميهمانان قرار گيرد .

حفظ و نگهداري وسايل و خدمات باربري :

نصب صندوق در داخل اتاق ها الزامي است . طرز استفاده از آنها بايد در اختيار ميهمانان قرار گيرد .

خدمات باربري در صورت نياز توسط کارکنان با لباس رسمي (يونيفرم) انجام مي شود . هنگام ورود و خروج براي حمل وسايل به ميهمان کمک مي شود .

همواره باربر شب وجود دارد . وجود دربان الزامي است .

رستوران :

حداقل يک رستوران بايد براي ميهمانان وجود داشته باشد . اين رستوران جدا از غذاخوري کارکنان است .

حدمات و سرويس با رعايت جزئيات ارائه مي شود .

خدمات عمومي اتاق (Room Servise) :

نوشيدني ها و غذاهاي سبک در تمام 24 ساعت شبانه روز در دسترس باشد .

خدمات اتاق (Room Servise) در صورت درخواست ميهمان ارائه مي شود . همه ي جزئيات مورد نياز ميهمان بايد براي اطلاع او در دسترس باشد .

کيفيت مناسبي براي خدمات غذا خوردن در اتاق وجود داشته باشد . در صورت لزوم ميز غذاخوري و صندلي فراهم شود و خدمات با چرخ دستي انجام پذيرد .

سيني هاي مورد استفاده بايد مناسب و قابليت حمل همه اقلام را داشته باشند .

از وسايل مناسب براي گرم ماندن غذا و حفظ کيفيت آن استفاده شود .

مجموعه اي از سيني و چرخ دستي آماده وجود داشته باشد .

بردن فوري سيني غذاي خورده شده و ساير ظروف بنا به درخواست ميهمان

آنچه از اهميت ويژه برخوردار است ، اين است که کارکنان به شيوه اي حرفه اي اين خدمت را ارائه دهند و از رضات ميهمان در زمينه خدمات ارائه شده اطمينان حاصل شود .

صبحانه کامل در هنگام صبح و گلچيني از غذاهاي سرد و گرم در ساعات کار رستوران به اين شيوه (RoomServise) ارائه مي شود . جزئياتي که ميهمان بايد بداند و محدوديتهايي که در اين سرويس ممکن است وجود داشته باشد به اطلاع ميهمان برسد . اين گونه اطلاعات را مي توان در پوشه اتاق قرار داد .

کيفيت کلي اتاق خواب ها :

کيفيت بسيار خوب با استاندارد عالي وسايل و تناسب در تزيين اتاق

تزئين ديوارها و پوشش آنها از کيفيت بسيار خوب برخوردار باشد .

استفاده از وسايل با کيفيت بسيار خوب نشان دهنده سطح بالاي يک هتل چهار ستاره است .

ابعاد و اندازه هاي اتاق :

اتاق در ابعاد قابل قبول نمي تواند مساحتي کمتر از 9 متر مربع داشته باشد . راحتي ميهمان براي حرکت کردن در اتاق بسيار مهم است .

براي ارزيابي قابل قبول بودن اندازه ي اتاق ، بازرس فضاي قابل استفاده ي اطراف وسايل را در نظر مي گيرد . نبايد مانعي موقع حرکت وجود داشته باشد .

اتاق هاي خانوادگي بايد جادارتر و بزرگتر باشند .

درها و کشوها بايد کاملاً راحت باز و بسته شوند .

پيش آمدگي هاي شيب دار و سقف ها نبايد به قسمت هاي اصلي اتاق وصل شوند .

وسايل بايد طوري در اتاق چيده شود که استفاده ي عملي از آنها ميسر باشد .

استفاده ي آسان و راحت از وسايل بي آنکه لازم باشد که مثلاً وسايلي مثل تلويزيون و يا سيني چاي جابه جا شود .

همه ي اتاق خواب ها با فضاي کافي و ارائه ي خدمات لازم .

همه ي اتاق خواب ها فضاي کافي براي خدمات اتاق (Room Servise) داشته باشند .

گرمايشي ، سرمايشي و تهويه ها :

دماي اتاق همزمان با ورود ميهمان تنظيم شود .

استفاده از کولر گازي و سيستم تهويه مطبوع براي هتل هاي سه ستاره به بالا الزامي است .

روشنايي اتاق ها :

اتاق ها بايد داراي نور کافي باشند . کليدهاي چراغ در کنار در ورودي تعبيه شود . چراغ هاي مطالعه با کليدهاي قابل کنترل در محل مناسب براي هر شخص نصب شده باشد ممکن است ميهمانان تخت خوابهاي دو نفره از يک چراغ مشترک استفاده کنند .

مسئله نورپردازي و تأثير نور دو مسئله قابل توجه هستند . از حباب يا آباژور براي همه ي چراغ ها استفاده شود مگر اينکه چراغ تزئيني باشد .

پيش بيني سيستم برق اضطراري الزامي است .

ترجيحاً دو چراغ کنار تخت هاي يک نفره نور داشته باشند .

از قسمت تخت خواب ، نور اتاق قابل کنترل باشد .

پنجره ها :

حداقل يک پنجره براي ورود نور طبيعي و جريان هوا اتاق وجود داشته باشد . پنجره ها بايد نسبت به اندازه فضاي اتاق مناسب بوده و راحت باز و بسته شوند . ايمني پنجره هاي طبقه اول (و درهاي ايوان ) بايد در هنگام باز بودن پيش بيني شده باشد. ( در صورتي که پنجره باز باشد ، امکان ورود براي افراد از پنجره ممکن نباشد ) .

پنجره تمام اتاق ها بايد طوري باز شود که سر يا بدن ميهمان با آن برخورد نکند . پنجره هاي مشرف به خيابان بايد شيشه دو جداره داشته باشند . در جايي که پنجره ها بسته هستند ، دستگاه تهويه ي هوا بايد کار کند . اگر برخي از اتاق ها مشرف به نورگير بزرگ داخلي باشد ، پنجره اتاق به سمت نورگير قابل قبول است ، اما مساحت نورگير نبايد کمتر از 12 متر باشد . پنجره هايي که باز مي شود ، حتما بايد توري داشته باشند .

مبلمان اتاق ها :

روي ميز بايد جادارتر بوده و فضاي بيشتري داشته باشد .

ميز ناهارخوري مناسب پيش بيني شده باشد تا ارائه خدماتي از قبيل خدمات اتاق (Servise Room) امکان پذير شود . ساير متعلقات آن از قبيل صندلي و روميزي نيز وجود داشته باشد . اندازه ميز بايد متناسب با ظرفيت اتاق پيش بيني شود تا بتوان از آن به عنوان ميز ناهارخوري هم استفاده کرد .

پيش بيني فضاي مناسبي در اتاق براي جاسازي کمد الزامي است .

چوب رختي هاي مناسب به ميزان کافي براي آويزان کردن هر نوع لباسي مهيا باشد .

وسايل نشستن در اتاق :

اتاق يک نفره : يک صندلي راحتي

اتاق دو تخته يا اتاق با تخت دو نفره : دو صندلي راحتي

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

انواع گردشگري(دانش یاران)


انواع گردشگري

 

مقدمه

در سال های اخیر گردشگری به عنوان صنعت بدون دود، منبع درآمد سرشار در تجارت جهانی و عنصر مهمی در بهبود و تنظیم موازنه بازرگانی و تراز پرداخت های بسیاری از کشورها شده است، این صنعت یک صنعت منحصر به فرد اقتصادی تلقی شده و طرفداران بسیاری دارد.رشد قابل توجه و چشمگیر گردشگری در پنجاه سال اخیر نشان دهنده اهمیت فراوان اقتصادی و اجتماعی این پدیده است.گردشگری در تولید ناخالص ملی نقش مهمی ایفا می کند، «تراز پرداخت ها، که نشان دهنده معاملات بین المللی هر کشور است،را متوازن می سازد. لوئیس ترنر (Terner) گردشگری را امیدبخش ترین و پیچیده ترین صنعتی می داند که جهان سوم با آن روبرو است و معتقد است گردشگری بیشترین قابلیت را برای جانشینی دیگر صنایع درآمدزا دارد.» (لی، ۱۳۷۸: ۱)توسعه گردشگری موجب رونق اقتصادی و کاهش فقر می شود همچنین تأثیر به سزایی در افزایش درآمد و کاهش بیکاری و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی دارد. علاوه بر آن گردشگری عاملی است برای گفتگوی بین فرهنگ ها و تمدن ها و از نظر سیاسی نیز، روابط بین ملل و دول را متعادل تر و نزدیک ترمی سازد.از لحاظ مذهبی نیز بسیاری از ادیان تأکید ویژه ای بر سیر و سفر در نقاط مختلف جهان به منظور کسب علم و دانش داشته اند.

گردشگری در سطوح بالای اقتصادی واجتماعی باعث شکوفایی استعدادها و ارتقای آموزشی در همه زمینه ها می شود.

کشورهایی که در صنعت گردشگری فعال می شوند میلیون ها گردشگر را جذب می نمایند، در کنار تولیدات انبوه صنعتی کم ارزش، در زمینه تولیدات هنری با کیفیت عالی به مقدار کم ولی با ارزش زیاد نیز موفق می گردند.

از سوی دیگر به دلیل زیرساخت های تکنولوژیکی – فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست و یکم پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیردررفتاروعمل انسان برای ارضای روح کنجکاو اوخواهد بود. گردشگری به دلیل ماهیت و توانایی در جهت اقتصاد عصر پساساختاری، موجب تسریع در شکل گیری دهکده جهانی خواهد شد. گردشگری در روند رو به رشد خود حتی حکومت های غیردموکراتیک، سنتّی و درونگرا را نیز مجبور خواهد کرد تسهیلاتی در کلیه زمینه ها برای توسعه آن ایجاد کنند.

 

کشور ایران که دارای توانایی های بالقوه عظیمی در زمینه های زیست محیطی، تاریخی، میراث فرهنگی و غیره است نمی تواند و نباید به دلیل مسائل سیاسی و نگرانی های فرهنگی – اجتماعی خود را از این جریان اقتصادی دور نگه دارد و از سوی دیگر بازار بین المللی گردشگری نیز نمی تواند ازجاذبه های ایران برای گردشگری چشم پوشی کند.در این مبحث به تحلیل انواع گردشگری و وضیعت موجود ایران می پردازیم

 

  • انواع گردشگری:

گردشگری انواع مختلفی دارد و شناخت انواع گردشگری برای برنامه ریزی در عرصه گردشگری اهمیت اساسی دارد. چرا که تقاضاها و خدمات مورد نیاز گردشگران مختلف یکسان نیست؛ برای مثال گردشگرانی که به قصد دیدار اقوام و دوستان مسافرت می کنند معمولاً به هتل و حتی رستوران بیرون از منزل نیاز ندارند، اما از سایر امکانات و تسهیلات استفاده می کنند. در مقابل، برای گردشگرانی که به قصد تجارت سفر می کنند، ممکن است امکاناتی همچون هتل و تسهیلات اقامتی اهمیت زیادی داشته باشد و از طرفی علاقه ای به بازارهای محل نداشته باشند. همچنین احتمال دارد گردشگر روستایی (rural tourist) هیچ تمایلی به خدمات شهری نداشته باشد و تمام مدت سفر خود را در روستا اقامت نماید. بر این اساس تاکنون صاحب نظران و سازمان های بین المللی با توجه به معیارهای مختلف، دسته بندی های متعددی از گردشگری، ارائه کرده اند برای مثال می توان به mass tourism و alternative tourism اشاره کرد.

گردشگری انبوه عبارت است از گردشگری معمولی که در سطح گسترده در سراسر جهان وجود دارد. گردشگری جایگزین نوعی از گردشگری است که در واکنش به توسعه عنان گسیخته گردشگری انبوه در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مطرح شده و هدف آن به کارگیری شیوه های نوین در گردشگری به جای روش های مخرب گردشگری است. (کاظمی، ۱۳۸۵: ۲۵)در یک تقسیم بندی دیگر، گردشگری به سه نوع فرهنگی، طبیعت گرای و ماجراجویانه تقسیم شده است که به طور مختصر از آن به عنوان گردشگری (Adventure Culture Ecotourism) ACE یاد می شود. (Fennel، ۲۰۰۳: ۳۳)

انواع دیگر گردشگری در حال افزایش است نظیر گردشگری فضایی، گردشگری الکترونیکی و اینترنتی که در سال های اخیر آغاز شده است.در گردشگری های امروزی (New Age tourism) مسافران قصد دارند از دنیای مادی فاصله گرفته و به مفهوم عمیق و معنوی تری از زندگی دست یابند. (چاک وای، ۱۳۸۵: ۱۶۰)با توجه به نوع نظام حکومتی، مقررات و اعتقادات جامعه ایران امکان انواع گردشگری که به قصد تفریح و سرگرمی رواج دارد فراهم نمی باشد و یا بسیار محدود است. لذا جذب گردشگرانی که با انگیزه های فرهنگی، آشنایی با آداب و رسوم جوامع روستایی و اقوام، بازدید از آثار تاریخی، طبیعت گردی و انجام فعالیت های ورزشی مثل کوهنوردی اقدام به سفرمی کنند، میسر می باشد. بنابراین ایران برنامه های عمده خود را در این نوع گردشگران می تواند متمرکز کند.لازم به ذکر است در ایران انواعی از گردشگری رواج دارد که در دیگر کشورهاچندان رایج نیست مثل گردشگری آثار جنگ، گردشگری زیارت اهل قبور که به منظور بازدید از قبورخویشاوندان وکشته شدگان جنگ صورت می گیرد. در گردشگری آثار جنگ، ایرانیان از میادین جنگ ، گورستان های جمعی، اماکن و اسارتگاه ها و آثار بازمانده از جنگ بازدید می کنند که به دلیل هشت سال جنگ ایران و عراق ۱۹۸۸ ۱۹۸۰ بیشتر در مناطق غرب ایران آثار مخرب خود را بر جای گذاشت.

 

۱) گردشگری فرهنگی:

گردشگری فرهنگی ، بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را تشکیل می دهد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری ۳۷ درصد گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام می شود و این تقاضا در حال افزایش است. رشد گردشگری فرهنگی و گردشگری میراث (heritage tourism) به عنوان عناصر گردشگری نوین، توجه سیاستگزاران و محققان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است.«گردشگری فرهنگی عبارت است از مسافرت افراد از محل سکونت خود به مکان هایی که جاذبه های فرهنگی دارند. این جا به جایی به قصد کسب اطلاعات و تجارت برای ارضای نیازهای فرهنگی گردشگران انجام می شود.» (کاظمی، ۱۳۸۵: ۱۵۴)

از جمله ویژگی های گردشگران فرهنگی می توان به سطح بالای تحصیلات آنان، بالا بردن میانگین سنی آنان و شاغل بودن آنان اشاره کرد. «گردشگری فرهنگی مایل به آشنایی با فرهنگ مناطف مختلف، خواهان کاوش در چشم اندازهای فرهنگی جوامع انسانی و درک آنها است (tribe, ۱۹۹۷, ۷۳) در این نوع گردشگری به جذابیت های فرهنگی توجه می شود. از قبیل موزه ها، نمایشگاه ها، ارکسترها، نمایشنامه ها، هنرهای دستی، معماری در ایران علاوه بر موارد فوق، آئین های سنتی نظیر تعزیه، مراسم چهارشنبه سوری، جشن های مذهبی زرتشتی و اسلامی، عزاداری ها مانند محرم و ... نیز از جذابیت های فرهنگی می تواند تعریف شود. در سال های اخیر از سوی مسئولان گردشگری ایران بارها درخصوص میزان اهمیت گردشگری فرهنگی و سهمی که ایران می تواند در این زمینه به دست آورد تأکید شده است و ایران در تلاش است در نبود امکانات و شرایط مناسب در دیگر انواع گردشگری، این نوع گردشگری را تبلیغ و رواج دهد.

 

۲) گردشگری هنری:

« گردشگری هنری در پی شناخت هنرهای ملل دیگروآگاهی از آنان است» (پاپلی، ۴۷ ،۱۳۸۵ ) ایرانیان از هزاران سال پیش در زمینه انواع هنرها مانند سفالگری ،معرق کاری، کاشیکاری،قالیبافی، نمدمالی ،نقاشی،خوشنویسی،مینیاتوروغیزه دارای ابداعات وآثار با ارزشی بوده اند که خوشبختانه بسیاری از آنها باقی مانده اند و از جاذبه های ایران برای گردشگران هستند.

 

۳) گردشگری تاریخی:

این گونه از گردشگری که گردشگری میراث نیز نامیده می شود و به بازدید از موزه ها، مکان ها و ابنیه تاریخی می پردازد، امروزه بخش عمده ای از گردشگری را به خود اختصاص داده است. ایران به دلیل دارا بودن هزاران ابنیه با ارزش تاریخی(یک میلیون و دویست ) در این زمینه می تواند بسیار موفق باشد.

 

۴) گردشگری تفرح و تفرج:

در صنعت گردشگری مسافرت برای تفریح در کانون توجه است. در کشورها یا مکان هایی که پذیرای گردشگرند، کسانی مسافر تفریحی محسوب می شوند که در مقصد به تفریح و تفرج می پردازند، از اماکن دیدنی بازدید می کنند، سوغات می خرند، عکس می گیرند و سرانجام اینکه برای دوره های کوتاه مدت در آن مکان ها اقامت می گزینند. در این نوع گردشگری، گردشگری ساحلی بسیار مورد توجه است و گردشگران معمولاً برای بهره برداری از چهار S (sun, sea, sex, sand) به سواحل نقاط مختلف سفر می کنند. در این نوع گردشگری کشورهایی همچون اسپانیا، ایتالیا، ترکیه، یونان، آمریکا توانسته اند بیشترین جاذبه ها را فراهم آورند. بیشتر تلاش بازاریابها و پژوهشگران صرف درک این گروه می شود و می کوشند تا چنین گردشگری را میان گروه هایی از افراد که از نظر اجتماعی، ترکیب جمعیتی یا روان شناسی ویژگی های مشابه دارند، تقسیم کنند. با توجه به اینکه ایران کشور گرمی است و هزاران کیلومتر مرزآبی با دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب دارد در این زمینه کشوری با توانایی های بالقوه است، اما به دلایل قانونی، عرفی و مذهبی تمایلی به رواج این نوع گردشگری وجود ندارد. به ویژه مسئله sex به عنوان یک تابو مطرح می باشد و به طرق مختلف مثل حجاب، جلوگیری از روابط دختر و پسر، ممنوعیت ایجاد اماکن رقص، کلوپ های شبانه، کازینو، مشروبات الکلی، گردشگری تفریحی تحت فشار می باشد و به نظر نمی رسد تا سال های آینده تغییرات عمده ای در جهت آزادی اینگونه محدودیت ها رخ دهد.

۵) گردشگری دریایی:

گردشگریی که از ساحل دور می شود و به وسط دریا و اقیا نوس منوط می شود،و از دهه ۱۹۸۰ در حال گسترش است.کشتیهای بزرگ اقیا نوس پیما که گردشگران را پذیرا می شوند و انواع تفریحات سالم و ناسالم را برای آنها فراهم می کنند در حال گسترش اند.کشتی تایتانیک نمونه مشهور آن است،وکشتی بزرگ کویین که سالن کنفرانس آن ۱۰۸۰ نفر گنجایش دارد و آن قدر مهم است که به دست ملکه الیزابت ، پادشاه انگلستان افتتاح شد.

سایر تفریحات دریایی ، مثل غواصی، صیید،شکارو مشارکت در پژوهشها (به عنوان گردشگر)در حال گسترش می با شد.ولی این شاخه از گردشگری دریایی نسبت به شاخه ساحل دریا درصد بسیار کوچکی از گردشگران را جذب می کند. (پاپلی یزدی،۵۶ ،۵۵ ،۱۳۸۵ )

 

۶) گردشگری طبیعت گردی:

گردشگری طبیعت نوعی توریسم طبیعی و پایدار است که با مشارکت گردانندگان بومی و بهره گیری از پتانسیل های بومی و طبیعی گردشگری میسر می شود. سازمان جهانی گردشگری؛ اکوتوریسم را اینگونه تعریف می کند: «نوعی از گردشگری که در آن مسافرت به مناطق طبیعی (که به نسبت بدون آسیب مانده) با اهداف مطالعاتی و بهره بصری از مناظر و رستنی های طبیعی و حیات وحش و با توجه به جنبه های فرهنگی هم در گذشته و هم در حال صورت می پذیرد.»

گستره فضایی این الگو، محیط طبیعی مثل ساحل، جنگل، کوه، کویر، غار و نظیر اینها است. این الگوی فضایی از گردشگری در برگیرنده گونه های متفاوتی از گردشگری شامل گردشگری زیست محیطی، گردشگری دریایی، گردشگری ورزشی، گردشگری صید و شکار، جمع آوری گیاهان و حیوانات و نظیر اینها است. طبق برآورد انجمن گردشگری زیست محیطی، گردشگری طبیعت یا طبیعت گردی ۲۰ درصد و گردشگری زیست محیطی ۷ درصد بازار مسافرت جهانی را در اختیار داشته است. درآمد این نوع گردشگری اغلب جهت حفاظت از محیط و یا امور تحقیقاتی هزینه می شود و تنها تعداد کمی از کشورها نظیر کنیا بخشی از درآمدهای به دست آمده را صرف امور دیگری می نمایند. «گردشگری زیست محیطی، سرمایه و پول فراوانی را از نواحی مرکز به پیرامون می برد و بدین ترتیب عدالت اقتصادی پدید می آورد.»هر گونه برنامه ریزی و سیاستگزاری در حوزه اکوتوریسم باید واجد شرایطی باشد که در وهلۀ اول موجب توسعه اقتصادی جوامع باشد و دیگر تضاد میان منابع مورد استفاده گردشگران و زندگی ساکنان بومی را به حداقل برساند و چگونگی توسعه گردشگری در این بخش نباید تعارضی با ویژگی های اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی جوامع محلی داشته باشد.

دولت برای رشد این بخش باید چندین اقدام اساسی انجام دهد که عبارتند از؛

الف) بکارگیری نیروهای محلی در این بخش،

ب) افزایش کیفیت طبیعت،

ج) پاکسازی دائمی محیط و دور نگهداشتن آن از آلودگی های صوتی، زباله و ازدحام بیش از حد،

د) فراهم نمودن تسهیلات برای تشکل های غیردولتی و انجمن های محلی برای مشارکت در طرح های اکوتوریسمی، ایجاد مؤسسات و آزمایشگاه های ولو کوچک در جهت شناسایی و تقویت زیست بوم منطقه،

و) تأسیس یگان ویژه محافظت.

ایران دراین زمینه نیز دارای قابلیت ها و جاذبه های فراوانی است همین بس که از سوی رئیس سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از پنج کشور دارای بیشترین تنوع زیتسی و جانوری در دنیا نام برده شده است.

 

۸) گردشگری تجاری و بازرگانی:

در سفرهایی که با هدف بازرگانی و تجارت انجام می شود، مسافر در گردهمایی ها، کنفرانس ها، نمایشگاه ها، شوراها، برنامه های مذهبی، تبلیغی و کارهای حرفه ای یا تخصصی شرکت می کند.یکی از مهم ترین پدیده های قابل مشاهده در سفرهای بازرگانی سفر چند منظوره است؛ به این معنی که مسافر می تواند با یک سفر، چندین هدف را تأمین کند، برای مثال هنگامی که فردی با هدف بازرگانی به همراه همسرش سفر می کند، یا زمانی که تعطیلات خانوادگی با مسافرت بازرگانی یا شرکت در سمینار هم زمان شود، نوعی مسافرت دو منظوره مشاهده می شود.» (کاظمی، ۱۳۸۵: ۱۸۲)کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، ژاپن، انگلیس بیشترین مسافران تجاری را به خود جلب می نمایند حتی در آمریکا ۲۵ درصد مسافران را این نوع گردشگران تشکیل می دهند. به دلیل وضعیت اقتصادی ایران و نیز اوضاع سیاسی سفرهای تجاری بیشتر از داخل به خارج از کشور می باشد.

۹) گردشگری شهری:

نواحی شهری به علت آنکه جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار دارند غالباً مقاصد گردشگری مهمی محسوب می شوند. شهرها معمولاً جاذبه های متنوع و بزرگی شامل موزه ها، بناهای یادبود، سالن های تئاتر، استادیوم های ورزشی، پارک ها، شهربازی، مراکز خرید، مناطقی با معماری تاریخی ومکان هایی مربوط به حوادث مهم یا افراد مهشورد را دارا هستند که خود گردشگران بسیاری را جذب می کند.

«همراه با توسعه گردشگری در نواحی شهری، برای برآوردن نیازهای گردشگران، خدمات حمایتی بیشتری نظیر رستوران و محل اقامت ساخته می شود، البته بازدید کنندگانی که از خارج شهر می آیند تنها کسانی نیستند که از این امکانات استفاده می کنند وخود مردم شهر هم از زیرساخت ها بهره مند می شوند.» (پاپلی، ۱۳۸۵: ۱۸۹)در این ارتباط می توان به شهرهایی همچون پاریس، لندن، نیویورک اشاره کرد که در درون خود جاذبه های بسیاری را جای داده اند.تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، شیراز در بین شهرهای ایران دارای امکانات، جاذبه ها و زیبایی های بیشتری می باشند و هر ساله میلیون ها مسافر را برای بازدید از دیدنی های این شهرها به سوی خود می کشاند.

 

۱۰) گردشگری روستایی:

در گردشگری روستایی منابع فرهنگی، طبیعی و تاریخی نواحی روستایی به عنوان کالای فرهنگی گردشگری قابل عرضه اند. گردشگری روستایی موجب رشد اقتصادی، ایجاد تنوع و ثبات در اشتغال، پویایی تجارت و صنایع، گسترش فرصت هایی برای رشد درآمد به صورت فعالیت های چندگانه، ایجاد بازارهای جدید برای محصولات کشاورزی و گسترش مبنای یک اقتصاد منطقه ای می شود (Sharply, ۲۰۰۲, ۳۳۲) یکی از مهم ترین ویژگی های اقتصاد گردشگری روستایی رغبت بخش خصوصی و سرمایه گذاری به علت کوچک بودن و تنوع و ساده بودن طرح ها است.» (پاپلی، ۱۳۸۵: ۲۰۸)در سال های اخیر با توجه به گسترش زندگی شهرنشینی و ماشینی، بسیاری از مردم تمایل دارند به محیط های آرام با زندگی سنتی سفر کنند، در واقع این نوع گردشگری شباهتی هم به گردشگری بومی دارد علی الخصوص در اروپا و آمریکای شمالی مردم به این نوع گردشگری تمایل دارند. مردم به نواحی کشاورزی، دامداری می روند و مدتی را در آنجا اقامت می کنند و از نزدیک شاهد نحوۀ زندگی روستایی هستند. در ایران اگر شرایط و امکانات آن فراهم شود گردشگری روستایی می تواند از جمله موارد مهم درآمدزای جهانگردی به حساب آید. ایران دارای روستاهای بکر و سنتی است که برخی از آنها با معماری خاصی که دارند می توانند شهرت جهانی کسب کنند نظیر ماسوله در گیلان، ابیانه در کاشان ، زیارت در گرگان و...

 

 

 

۱۱) گردشگری قومی و عشایری:

این نوع گردشگری به منظور مشاهده سبک زندگی افراد بومی و اقوام انجام می شود. هدف گردشگری قومی شناخت اقوام مختلف و شرکت در تجربه های آنها است. تماشای مراسم سنتی، جشن ها، آئین ها از جمله جذابیت های این نوع گردشگری است و برخی نیزجهت درک بهتری از موقعیت خود و یا دنیای معاصر به این گونه سفرها روی می آورند. (پاپلی یزدی، ۱۳۸۵: ۴۷) در ایران به دلیل وجود اقوام مختلف لُر، کُرد، تُرک، بلوچ، عرب، ترکمن و خصوصیاتی که هر کدام از آنها دارند واجد جذابیت های فراوانی برای هر ناظر و گردشگر بیرونی است. بسیاری از گردشگران علاقه دارند تا از نزدیک به تماشای زندگی سنتی و قومی بپردازند.گردشگری عشایری قابلیت اقتصاد سرمایه داری را در تعریف فضایی مناطق عشایری و ادغام آنها را در چرخه مصرف نشان می دهد ولی آنچه می تواند با اهمیت باشد شناخت این گونه گردشگری و تجزیه و تحلیل فضای آن برپایه سودمندی، رفاه و پایداری برای رسیدن به توسعه مفید است. توسعه خدمات گردشگری عشایری دارای آثار مثبت و منفی و چالش هایی است که با برنامه ریزی کارفرهنگی می توان از آثار منفی و چالش ها کاست و بر محاسن آن افزود.» (پاپلی یزدی، ۱۳۸۵: ۲۱۰)ایران در این زمینه به طرز چشمگیری غنی است ومی تواند موفق به جذب هزاران گردشگر،محقق و انسان شناس از سراسر جهان شود.

 

۱۲) گردشگری مذهبی:

دراین نوع گردشگری افرادی را شامل می شود که به منظور دیدارازاماکن مقدس یاانجام دادن امور مذهبی مسافرت می کنند. میلیون ها مسلمان به عربستان سفر می کنند، مسیحیان به واتیکان یا کلیساهای مقدس، بودائیان به بنارس و برهمائیان به لهاسا سفر می کنند و... شاید بتوان گفت در ایران این نوع گردشگری بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است. سالانه ۱۵ میلیون نفر از ایرانیان تنها به شهر مشهد که یکی از امامان مقدس شان در آنجا دفن است سفر می کنند. این شهر در شمال شرقی ایران قرار دارد. همچنین سفر به مکه، کربلا، نجف، دمشق، مدینه از بیشترین اقبال در نزد ایرانیانی که به خارج از کشور سفر می کنند برخودار است.تقریباً اکثریت ایرانیان آرزو دارند در عمر خود حداقل یک بار از این اماکن را زیارت نمایند. آنها معتقدند این امر از نظر معنوی آنها را به میزانی از رضایت قلبی می رساند اما از لحاظ اقتصادی به نفع کشورهای عراق، سوریه و عربستان سعودی است که بسیاری از مقابر و اماکن مقدس شیعیان (۹۱ درصد ایرانیان شیعه هستند) را در خود جای داده اند. ایرانیان در این سفرها مبالغ زیادی هزینه می کنند آنان برای خود و خویشاوندان خود سوغات خریداری می نمایند و درآمد هنگفتی را به بازارهای کشورهای عربستان سعودی، عراق و سوریه سرازیر می کنند. این نوع گردشگری چون کاملاً با ایدئولوژی حاکم نیز همخوانی دارد در ایران بسیار ترویج می شود و سرمایه گذاری های کلانی نیز چه در داخل و چه در خارج از کشور برای آن می شود. مثلاً در جریان بمب گذاری هایی که در شهرهای کربلا، سامرا در جریان بحران عراق شده است هم حکومت و هم مردم ایران کمک بسیار زیادی جهت بازسازی آنها نموده اند و این در حالیست که به دلیل ساختن سدها، بزرگراه ها و برخی تأسیسات ،سالانه صدها مکان باستانی ایران تخریب و یا برای همیشه نابود می شوند.

 

۱۳) گردشگری ورزشی:

شمار زیادی از میهمانان کشورهای مختلف اشخاصی اند که با قصد ورزش و تمرین یا شرکت در مسابقات ورزشی، تماشای مسابقه تیم ها یا بازیکنان مورد علاقه شان، یا گذراندن اردوهای ورزشی به سفر رفته اند. ورزش برای عده ای از مسافران جنبۀ تفریحی و تفننی دارد. مثل کسانی که به دلیل علاقه به موج سواری، قایقرانی، کوهنوردی و اسکی بازی و یا تماشای مسابقات ورزشی به کشوری سفر می کنند و برای عده ای جنبه حرفه ای دارد. مثل تیم ها یا بازیکنانی که برای برگزاری یک مسابقه ورزشی یا گذراندن ارودوی تمرینی عازم کشورهای دیگر می شوند. گردشگران ورزشی علاوه بر ورزش اقدام به بازدید از اماکن دیگر و یا احیاناً خرید نیز می نمایند.در ایران تقریباً هیچ مسابقه مهم ورزشی بعد از سال ۱۹۷۹ برگزار نشده است در حالیکه در سال های پیش از این تاریخ ایران میزبان برگزاری بازی های آسیایی در سال ۱۹۷۴، جام فوتبال ملت های آسیا و... بوده است. در این زمینه سه علت عمده می توان متصوربود:

الف) عدم وجود تأسیسات ورزشی استاندارد به اندازه کافی،

ب) تصور ناامن بودن ایران برای برگزاری مسابقات مهم،

ج) عدم وجود خدمات مطلوب (نظیر خدمات حمل و نقل، اقامتگاه و ...)

 

۱۴) گردشگری ماجراجویانه:

«در هر جامعه کسانی هستند که به انجام دادن کارهای متهورانه و مخاطره آمیز علاقه وافر دارند. برخی از این افراد با اقدام به مسافرت های ماجراجویانه به این نیاز درونی خود پاسخ می دهند. چنین گردشگرانی می خواهند از راه های جدید یا غیر عادی، مهارت ها و توانایی های جسمی خود را در مواجهه با سختی ها و دشواری ها بیازمایند. لذا نوعی از گردشگری برای آنان لذت بخش و جذاب است که توأم با هیجان بیشتر باشد.» (کاظمی، ۱۳۸۵: ۲۶)در واقع این گونه سفرها حس کنجکاوی خطرپذیری و قوای جسمانی انسان ها را مورد آزمایش می نماید. ایران به دلیل برخورداری از تقریباً همه انواع شرایط اقلیمی و طبیعی (کوهستان های سر به فلک کشیده، رودخانه های خروشان، جنگل های انبوه در شمال کشور، غارها و آبشارها) از توانایی های مناسبی در این زمینه برخوردار است.

 

۱۵) گردشگری جنسی:

برخی از گردشگران تنها به این منظور به دیگر نقاط سفر می کنند تا بتوانند بخشی از نیازها و غرایز جنسی خود را برآورده سازند، رقم دقیقی از تعداد این گونه گردشگران در دسترس نیست اما با اطمینان می توان گفت سالانه میلیون ها نفر از گردشگران را این دسته تشکیل می دهند. در پاسخ به نیازهای آنان برخی کشورها و یا نواحی سعی کرده اند با فراهم آوردن زمینه ها و امکانات لازم اقدام به جذب تعداد بیشتری از آنان نمایند در این خصوص می توان به کشور تایلند اشاره کرد که sex tourism رااصلی ترین هدف خود اعلام کرده است.در کشور ایران به دلیل محدودیت ها و ممنوعیت های قانونی، عرفی و مذهبی این نوع گردشگری اصلاً موردنظر و قابل طرح نیست و پس از انقلاب ۱۹۷۹ فاحشه خانه ها و کلوپ های شبانه اولین مکان هایی بودند که تخریب و یا تعطیل شده اند.

 

۱۶) گردشگری سلامت:

گروهی از مسافران برای استفاده از خدمات پزشکی به مکان هایی که تسهیلات درمانی مورد نظرشان وجود داشته باشد، سفر می کنند، بنابراین چنین سفری شامل فعالیت های گوناگونی می شود که با هدف تأمین بهداشت و سلامت فرد یا گردشگر انجام می شود مانند مراقبت بهداشتی و گذراندن دوره نقاهت و بازپروری. گردشگری سلامت (Health tourism) یک مفهوم جدید است.در گرشگری بهداشتی (معالجه، سلامت) معمولاً جریان جابجایی از پیرامون به مرکز است چرا که امکانات ویژۀ پزشکی و بهداشتی را می طلبد که اغلب در کشورهای پیشرفته موجود است. در سال های اخیر آمریکا، آلمان، سوئیس، اسرائیل، مالزی همواره از کشورهایی بوده اند که بیماران زیادی به منظور درمان به این کشورها سفر کرده اند. البته گاهی جهت درمان نیازمند یک محیط آرام، پاکیزه و زیبا است که چه بسا جریان سفر از مرکز به پیرامون باشد. بالا رفتن سطح دانش مردم دنیا و توجه بیشتر به بهداشت و سلامت موجب افزایش جذابیت این گونه سفرها شده است.» امروزه این نوع توریسم در کشورهایی همچون یونان، کرواتی، صربستان و ... بسیار مورد توجه بوده و رواج دارد.مردم برای درمان بیماری های تنفسی، استخوان درد، پوکی استخوان، بیماری های کلیدی، حساسیت و دیگر مشکلات سلامتی تمایل دارند به چنین مناطقی مراجعه نمایند. در سال های اخیر در کنار تأکید بر گسترش گردشگری فرهنگی در ایران، به این نوع گردشگری نیز در قالب سخنرانی مسئولان مربوطه و نیز برگزاری سمینارهایی در این زمینه تأکید ویژه شده است و متولیان امر معتقدند ایران به دلیل برخورداری از طبیعت متنوع ،آرام و بکر می تواند سهم بیشتری از گردشگرانی که با قصد معالجه و تقویت سلامتی سفر می کنند را به خود اختصاص دهد. در ایران مکان های زیادی وجود دارد که گردشگران جهت به دست آوردن آرامش، درمان نارسایی های پوستی به آنجا مراجعه می کنند نظیر؛ کوهستان ها، دریاچه هایی همچون ارومیه، چشمه های آب گرم معدنی نظیر سرعین، لاریجان دارای توانایی های بالقوه ای در این زمینه است اما با توجه به شرایط فعلی و محلی کشور به نظر نمی رسد به تنهایی بتوانند موجب جذب جهانگردان خارجی شوند.

 

۱۷) گردشگری فضا:

نوع دیگری از گردشگری مسافرت به فضا است که در سال های اخیر آغاز شده است و تاکنون تعدادی از افراد با هزینۀ خودشان از طریق سایت هایی در آمریکا و روسیه به فضا رفته اند و مدتی را در آنجا به همراه فضانوردان حضور داشته اند. یکی از این گردشگران بانام انوشه انصاری که ایرانی است به عنوان اولین گردشگر زن تاریخ مدتی را در فضا گذراند. به نظر می رسد با توجه به اینکه این گردشگران هزینه های گزافی را می پردازند و این خود می تواند به عنوان حمایت مالی گسترش تحقیقات فضایی مؤثر باشد، در سال های آتی رشد شتابنده گیرد.

 

۱۸) گردشگری الکترونیکی:

عصر جدید، را برخی عصر الکترونیک نام نهاده اند. گسترش و رواج امکانات و وسایل الکترونیکی نظیر تلویزیون ها، ماهواره و اینترنت، موجب شده است تا مردم هر چه بیشتر و به راحتی با دیگر نقاط دنیا ارتباط برقرار کنند وهمچنین دیگر نقاط را مورد شناسایی قرار دهند. تقریباً تمامی شرکت های گردشگری، هواپیمایی ها، آژانس های مسافرتی، اماکن تفریحی، تاریخی و ... در نقاط مختلف دنیا، دارای وب سایت، پست الکترونیک و برخی از آنها دارای شبکه های تلویزیونی، ماهواره ای می باشند و بدین طریق خود را به مردم مناطق مختلف دنیا معرفی می نمایند. در ایران نیز همچون سایر نقاط سعی شده است از طریق اینترنت جاذبه ها معرفی شوند ولی هنوز در حد مناسب و کافی نیست وهنوز بسیاری از علاقمندان اطلاعات مورد نیاز خود را نمی توانند از طریق اینترنت به دست اورند

 

۱۹) گردشگری مجازی:

گردشگری مجازی (e tourism) مقوله جالبی است که حداکثر دو دهه از پدید آمدن آن نمی گذرد. گردشگری مجازی ، حضور در سرزمین دیجیتالی وب ، و مشاهده داده های صوتی ، متنی و تصویری از دنیای فیزیکی پیرامون ما است . دور دنیا که در نوشته ژول ورن ، نویسیده شهیر فرانسوی ، در هشتاد روز امکان پذیر شد ، امروز با ابر متن های اینترنتی ، با یک کلیک امکان پذیر است. دور دنیا با یک کلیک ، آرزویی بود که امروزه از مرحله آرزو به حقیقتی غیر قابل انکار مبدل شده است . بااستفاده از سایت های کاخ موزه ها ، اماکن باستانی جهان می توان به دنیایی اطلاعات متنی و تصویری از نمادهای تاریخ باستان دست یافت. برخی از پایگاه های دولتی در اینترنت ، امروزه سیستم های دوربین شهری خود را به سرزمین دیجیتال نیز پیوند داده اند. بااین دوربین ها می توانید شهرهای مختلف را به صورت زنده مشاهده کرده و حتی از ان ها عکس یادگاری بگیرید. شهرداری تهران و حتی سایت مرکز کنترل ترافیک استان تهران ، چنین سرویسی را در دسترس علاقمندان قرار داده است. اما این که چرا مجموعه ارزشمند پاسارگاد یا بیستون یا سعدآباد تهران ، از چنین سایت های مالتی مدیا بی بهره است ، پاسخی برای آن نیافتیم؟! خیلی از علاقمندان به بازدید از موزه های بزرگ جهان ، از هرمیتاژ مسکو تا لوور پاریس ، از تارنماهای اینترنتی ان ها برای مشاهده اطلاعات استفاده می کنند. حتی ، رزرو بلیط هواپیما ، هتل ، مسابقات بین المللی ورزشی و جشنواره های فرهنگی هنری جهانی ، امروز با رفتارهای سازمانی الکترونیکی همراه شده است . میلیون ها کاربر از سراسر جهان ، به دنبال برگزاری تابستانی مسابقات جام جهان در شهرهای آلمان ، امروزه از سایت های دولتی و غیر دولتی گردشگری این کشور استفاده می کنند. این مسئله ، نقش قابل توجهی در آشنایی با فرهنگ و دانش و پتانسیل تجاری و سیاسی و علمی دولت فدرال آلمان داشته است . وقتی کانال ARD DAS ERSTE آلمان ، پخش مستقیم مراسم قرعه کشی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان را پخش نمود ، بیش از ۲ میلیارد بیننده از سراسر جهان و صدها میلیون کاربر اینترنت ، این مراسم را نظاره گر بودند. این مسئله ای بود که تاثیر زیادی بر روی ارتقای سطح حداکثری علاقمندی برای سفر به کشور آلمان ایجاد نمود. بههر حال ، با ارتقای سیستم های اطلاع رسانی و ارتباطی دولتی در اینترنت و گسترش دولت الکترونیک (E GOVERNMENT) بر روی سرزمین دیجیتال ، می توان به توسعه توریسم اینترنتی و استفاده از میلیون ها دلار فواید آن امیدوار بود.(هفته نامه آساره، علی محمد آقا زمانی،۱۳۸۵ ،۷ ،۲)

 

۲۰) گردشگری بیابانی:

گردشگری بیابانی برای آن دسته از گردشگران که علاقه به سفر به نواحی خشک و گرمسیر را دارند و یا رویای سفر بر کوهان شتر را در سر می پرورانند و یا قصد تحقیق در مورد خاک، موجودات زنده و آب و هوای نواحی بیابانی را دارند اهمیت دارد. ایران با درا بودن ۲ صحرای بزرگ لوت و دشت کویر از این لحاظ نیز برای گردشگری جاذب است اما عملاً اقدام مناسبی از سوی متولیان گردشگری ایران در این خصوص صورت نگرفته است، بسیاری از خارجیان را عقیده بر این است که ایران کشوری بیابانی است اما هیچ اطلاعی از این بیابان ندارند.

 

۲۱) گردشگری آموزشی و علمی و گردهمایی :

این نوع گردشگری ها به منظور تحقیقات یا شرکت در همایش های علمی است.در ایران سالانه هزاران سمینار و دوره آموزشی برگزار می شود اما تنها تعداد کمی از آنها در سطح بین المللی است و از این نظر تعداد اندکی از جهانگردان و یا محققان را به خود جلب می کند. علاوه بر آن به دلیل وجود رویکردهای ایدئولوژیکی در دانشگاه های ایران و نیز فاصله علمی، تحقیقاتی آن با کشورهای پیشرفته و شرایط خاص اجتماعی، تعداد دانشجویان خارجی در ایران رقم بسیار ناچیزی را تشکیل می دهد.

 

۲۲) گردشگری کاری:

مقصود از این نوع گردشگری تفریح یا استراحت نیست بلکه انجام بخشی از کارتوام با مسافرت است.از مشخصات بارز این گردشگری شرکت در کنفرانسها ، گردهماییها، سمینارهای علمی، تحقیقاتی و تخصصی است.

http://daneshyaran.4kia.ir/ 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

انواع طبيعت گردي(دانش یاران)


طبیعت گردی

 

 

مقدمه

طبیعت‌گردی، اکوتوریسم یا بوم‌گردی، گونه‌ای از گردشگری است که در آن گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دست‌نخورده جهان سفر می‌کنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهی‌ها و دیگر جانوران می‌پردازند.

به این‌گونه از گردشگران که به دیدار از زیست‌بوم و طبیعت می‌پردازند، نام طبیعت‌گرد، اکوتوریست یا بومْگرد داده شده است. بسیاری از کشورها بخش هنگفتی از درآمد خود را از بومگردان خارجی تأمین می‌کنند.

 

تاریخچه طبیعت‌گردی

پیرامون واژه طبیعت‌گردی و سابقه کاربرد آن اظهارنظرهای متفاوتی صورت گرفته است. برخی صاحبنظران سابقه کاربرد چنین واژه‌ای را در اواخر دهه 1980 ذکر کرده اند. اما در تمام متون مرتبط Ceballos-Lascurain به عنوان نخستین کسی آمده است که این واژه را بکار برد است. برابر تعریف او، طبیعت‌گردی: طبیعت‌گردی مسافرتی است که به منظور مطالعه، تحسین، ستایش و کسب لذت از سیمای طبیعی و مشاهده گیاهان و جانوران و آشنایی به ویژگی‌های فرهنگی جوامع محلی در گذشته و حال صورت می‌گیرد.

 

برخی سابقه طبیعت‌گردی را به زمانی دورتر و به Hetzer نسبت می‌دهند. و معتقدند که او این واژه را در دهه 1960 برای تشریح روابط متقابل گردشگری، محیط زیست و ویژگی‌های فرهنگی، استفاده کرده است. به اعتقاد Hetzer، مفهوم طبیعت‌گردی در واکنش به رویه‌های نامناسب و منفی توسعه و نادیده گرفتن ملاحظات زیست محیطی، شکل گرفته است. و سابقه آن به اواخر دهه 60، یعنی زمانی که کارشناسان نسبت به برداشت بی رویه از منابع نگران بودند، باز می‌گردد.

 

رشد صنعت طبیعت‌گردی

امروزه طبیعت‌گردی در میان گونه‌های مختلف گردشگری از جایگاه ویژه و رشد قابل توجهی برخوردار است و در بیست ساله اخیر شاهد گسترش سریع فعالیت‌های طبیعت‌گردی در سراسر جهان بوده ایم و انتظار می‌رود بر شدت این گسترش نیز افزوده شود.به طوری که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۱۰ طبیعت‌گردی با رشد سالیانه ۳۰ تا ۴۰ درصد بالاترین رشد در بخش‌های مختلف گردشگری خواهد داشت و در پایان سال ۲۰۱۰، ۵۰ درصد گردشگران متعلق به بخش طبیعت‌گردی خواهد بود.

به لحاظ تأثیر بالقوه زیادی که طبیعت‌گردی در زمینهٔ محافظت از محیط طبیعی و در اقتصاد بسیاری از کشورها دارد، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت که سال 2002 میلادی را به عنوان سال بین‌المللی طبیعت‌گردی اعلام کند. و کمیسیون توسعه پایدار این سازمان ( UNEP) و سازمان جهانی گردشگری را موظف به انجام فعالیت‌هایی در این سال ساخت. هدف از این کار، مروز مجدد تجربیات گذشته در زمینهٔ طبیعت‌گردی، تشخیص و ترویج انواع طبیعت‌گردی که در آنها از اکوسیستم‌های در معرض خطر حفاظت می‌شود، تقسیم فوائد حاصل از فعالیت‌ها با جوامع محلی و احترام به فرهنگ‌های بومی است.

 

طبق برآورد سازمان جهانی کشاورزی نیز، رشد طبیعت‌گردی در دهه حاضر 30٪-10٪ خواهد بود. در وضع موجود شمار طبیعت‌گردان 7٪ کل مسافران جهان است که پیش‌بینی می‌شود در دهه آینده به 20٪ برسد. بنابراین طبیعت‌گردی از آینده‌ای پررونق و درخشان برخوردار است که موجب مزایایی فراوانی برای جهانیان خواهد شد.

 

انواع طبيعت گردي

ايران يكي از 5 كشور بهره‌مند از تنوع زيستي كامل در جهان به شمار مي‌آيد. به جز آن، وجود بزرگترين درياچه جهان در شمال كشور، خط ساحلي هزار و 200 كيلومتري با خليج فارس، وجود 50 درياچه در داخل كشور كه از ميان آنها 18 درياچه در شمار پهناب‌هاي كنوانسيون بين‌المللي رامسر قرار دارد و نيز درياچه اروميه كه يكي از 59 ذخاير زيستي كره‌زمين شناخته شده است. جنگل‌هاي انبوه شمال‌غرب مازندران، آخرين بازمانده اينگونه جنگل‌ در جهان بوده و از اين نظر جنگل‌هاي باستاني به شمار مي‌روند. در بيشتر بيابان‌هاي ايران مولفه‌هاي بياباني از قبيل وزش بادها، حجم ماسه‌هاي روان و بيشينه دما در بالاترين حد ثبت شده در مناطق بياباني جهان است.

 

جاذبه‌هاي طبيعت‌گردي در ايران:

طبيعت‌گردي در ايران معمولا به شاخه‌هاي تماشاي حيات وحش، عكاسي از طبيعت، كمپينگ، دامنه‌پيمايي، كوه‌پيمايي، پياده‌روي در طبيعت، بيابان‌گردي، شترسواري در كوير، جنگل‌گردي، رصد ستارگان و چند شاخه ديگر تقسيم مي‌شود كه به نمونه‌هايي از آن در ذيل اشاره مي‌شود:

تماشاي حيات وحش: مي‌توان به تور حيات وحش اشاره كرد كه برنامه‌هايي نظير تماشاي گور ايراني در پارك ملي توران و تماشاي گوزن زرد ايراني در پارك ملي اروميه مي‌تواند از برنامه‌هاي آن باشد.

تماشاي پرندگان: برنامه‌هايي نظير تماشاي پرندگان در تالاب‌هاي ميانكاله و بوجاق و درياچه‌هاي بختگان و طشك و همچنين تماشاي پرندگان كويري در پارك ملي كوير و كوير مرنجاب مي‌تواند در برنامه‌هاي طبيعت‌گردي بگنجد.

تماشاي گل‌ها و گياهان: تماشاي سوسن چلچراغ در رودبار در اواسط خرداد و تماشاي لاله‌هاي واژگون در در شهركرد در اواسط ارديبهشت، همچنين تماشاي جنگل‌هاي هيركاني در گرگان و انزلي و تماشاي دشت شقايق در دشت لار تهران در ارديبهشت.

عكاسي از طبيعت: عكاسي از كلوت‌هاي كوير و مناظر گرمترين كوير جهان در پاييز و زمستان، عكاسي از سواحل خليج فارس در قشم و جنگل حرا، عكاسي از جنگل‌هاي انبوه گيلان.

كمپينگ: كمپينگ در كنار درياچه ننور در اردبيل و يا در كلاردشت در بهار تا پاييز و همچنين در كنار درياچه تار در استان تهران.

دامنه پيمايي: در فصول بهار تا پاييز آهار، رينه و فشم در استان تهران مناسب دامنه‌پيمايي است و شهرستانك كرج هم در تمام فصول براي اين برنامه مناسب است.

كوهپيمايي: آبنيك و ورجين و بندعيش در استان تهران و همچنين الوند در همدان از مكان‌هاي مناسب كوهپيمايي است.

گردشگري دريايي: بازديد از سواحل مرجاني خليج فارس، سفر باكشتي و لنج بين بنادر خليج فارس، تماشاي دلفين‌ها در قشم و كيش و تماشاي لاك‌پشت‌ها در قشم و سواري با قايق كف‌شيشه‌اي در قشم و كيش.

پياده‌روي در طبيعت: كندر در نزديكي واريش و اسالم خلخال در فصول بهار تا پاييز و طارم زنجان در فصل بهار، همچنين قصربهرام در ورامين مي‌تواند از برنامه‌هاي مناسب پياده‌روي باشد.

مكاشفه طبيعت: امكان بركزاري چنين سفرهايي در اطراف تمام شهرهاي كشور وجود دارد اما به نمونه‌هايي اشاره مي‌شود. پارك ملي خجير و سرخه‌حصار در استان تهران و جنگل‌هاي گلستان و ديلمان كه عموما در فصول بهار تا پاييز مناسب سفر است.

شتر‌سواري در كوير: كوير مصر در اطراف سمنان، روستاي حلوان طبس، نائين و كوير مرنجاب مكان‌هاي مناسب اين برنامه است.

تماشاي مناظر طبيعي: جنگل‌هاي ارسباران و كليبر، كوير مرنجاب، قلعه الموت و درياچه اوان و تالاب انزلي از شاخص‌ترين نمونه‌هاي جذاب براي برگزاري سفرهاي تماشاي مناظر طبيعي است.

بيابان‌گردي: از قصر بهرام تا كاروانسراي مرنجاب در بهار و پاييز و زمستان، كوير شهداد در نزديكي كرمان در زمستان و كوير مرنجاب در پاييز و زمستان مناسب بركزاري است.

رصد ستارگان: روستاي رحق در نزديكي قم، كاروانسراي دهنمك در نزديكي گرمسار و كاروانسراهاي مرنجاب و قصر بهرام امكان بركزاري دارد.

جنگل‌گردي: زنجان تا ماسوله، شاهرود تا ساري و الموت به كلاردشت مسيرهاي 4 روزه مناسبي است.

http://daneshyaran.4kia.ir/ 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

استانهاي ايران(دانش یاران)


استان‌های ایران

 

استان‌های ایران عبارتند از: استان آذربایجان، اردبیل، اصفهان، ایلام، تهران، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خراسان مرکزی، خوزستان، زنجان، سمنان، فارس، سیستان و بلوچستان، قزوین، کردستان، کرمان، کرمانشاه، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان، یزد، بوشهر و چهارمحال و بختیاری

استان آذربایجان شرقی

آذربايجان شرقي دارای وسعتی برابر ۴۵٬۴۹۱ کیلومتر مربع و مرکز آن شهر تبریز است. رود ارس حدود شمالي آن را با جمهوري هاي آذربايجان، ارمنستان و ايالت خود مختار نخجوان مشخص مي كند. سیمای طبیعی آذربایجان شرقی، از واحدهای کوهستانی و دره‌ها و جلگه‌های میان آن‌ها تشكيل یافته‌است. شمالی‌ترین و بزرگ‌ترین این واحدها رشته‌کوه قراداغ یا ارسباران می‌باشد. سهند با ۳۷۰۷ متر ارتفاع، يكي دیگر از واحدهای کوهستانی آذربایجان شرقی و تودهٔ آتش‌فشانی عظیمی است که قلل زیبای آن، مناظر جنوبی کلان‌شهر تبریز را به‌وجود می‌آورند. رشته‌کوه اربط یا تخت سلیمان نیز جنوبی‌ترین عارضهٔ توپوگرافیک استان می‌باشد که از دامنه‌های جنوبی سهند شروع شده و به سمت جنوب کشیده شده است.

تنوع شرایط اقلیمی و آب و هوا در مناطق مختلف آذربایجان شرقی، مشخصهٔ بارز وضعیت طبیعی آن است. استان از لحاظ اقلیمی تحت تأثیر آب و هوای مدیترانه‌ای قرار دارد، به‌طوری که قسمت عمده‌ای از آن را اقلیم «نیمه خشک سرد»، مناطقی از آن را اقلیم «نیمه مرطوب سرد» و قسمت دیگر را اقلیم «نیمه خشک معتدل» تحت تأثیر خود قرار داده‌است. جمعیت استان آذربایجان شرقی، بر اساس آمار آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، برابر با ۳٬۶۰۳٬۴۵۶ نفر است. اکثر مردم استان، آذربایجانی بوده و به زبان ترکی آذربایجانی تکلم می‌کنند. همچنین اکثریت مردم آذربایجان شرقی را مسلمانان شیعه تشکیل می‌دهند. البته شمار قلیلی نیز از پیروان مذهب علوی یا اهل حق هستند.

 

استان آذربايجان غربي

استان آذربايجان غربي با احتساب درياچه اروميه حدود 43660 كيلومتر مربع مساحت دارد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. آذربايجان غربي يكي از مناطق كوهستاني كشور است و توپوگرافي متنوع و گسترده‌اي دارد. بر اساس ساختار طبيعي استان، اكوسيستم‌هاي ويژه‌اي از تركيب گياهان در سطوح مختلف پوشش گياهي در اشكورهاي مختلف توپوگرافي به وجود آمده است كه اهم آن‌ها به شكل جنگل‌ها و مراتع خودنمايي ميكنند. اين استان عمدتاً تحت تاثير جريان هواي مرطوب اقيانوس اطلس و درياي مديترانه است، ولي در برخي از ماه‌هاي زمستان، توده هواي سردي از اطراف شمال، هواي مديترانه‌اي آن را متاثر كرده و موجب كاهش قابل توجه دما مي‌شود.

برخی از مهمترین رودخانه‌های جاری در استان عبارتند از: زرینه رود (جغاتو)، سیمینه رود (تاتائو)، مهاباد رود، باراندوزچای، شهرچای، نازلوچای، زولاچای. جمعیت استان آذربایجان غربی طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ - ۲٫۸۷۳٫۴۵۹ نفر می‌باشد. اکثر ساکنان این استان به طور عمده ترک آذری و کرد هستند. ولی اقلیت آشوری و ارامنه هم در استان مخصوصا در ارومیه مرکز استان ساکن هستند.

 

استان اردبيل

استان اردبیل یکی از استان‌های ایران است که در شمال غربی این کشور واقع شده است. مساحت این استان ۱۷۹۵۳ کیلومتر مربع و مرکز این استان شهر اردبیل است. چهار شهرستان اين استان در طول 5/282 كيلومتر با جمهوري آذربايجان هم مرز هستند. در 159 كيلومتر از اين مرز، رودهاي ارس و بالهارود جريان دارند. در طول اين مرز، استان اردبيل با جمهوري آذربايجان از دو نقطه اصلاندوز و بيله سوار ارتباط دارد. شهرستان اردبيل داراي چهار نوع آب وهواي مديترانه اي گرم، مديترانه اي معتدل، كوهستاني سرد و معتدل است. شهرستان اردبيل يكي از مناطق سردسير ايران است و بين پنج تا هشت ماه از سال سرد است. قلۀ سبلان با ارتفاع 4880 متر در این استان قرار دارد.

جمعیت استان بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر یک میلیون و ۲۲۸ هزار نفر می‌باشد. اکثر ساکنان استان اردبیل را، آذری‌ها تشکیل می‌دهند که به‌زبان ترکی آذربایجانی تکلم می‌کنند. البته در پاره‌ای از نواحی شهرستان نمین در شرق استان، زبان‌های تاتی و تالشی نیز در بین مردم تکلم می‌شوند.

 

استان اصفهان

استان اصفهان با مساحتي حدود 105937 كيلومتر مربع در مركز ايران و در جلگه سبز و خرم زاينده رود و دامنه کوههاي زاگرس واقع شده است. ارتفاع متوسط آن از سطح دریا 1500 متر و کوههای آن از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد دارد. ارتفاع کوه صفه در جنوب شرق اصفهان به 2232 متر می رسد. کوه معروف به کرکس به ارتفاع 3350 متر به خط مستقیم در 50 کیلومتری شمال اصفهان واقع شده که اغلب پوشیده از برف است.

آب و هواي اصفهان معتدل و فصول چهار گانه آن منظم است، شمال اصفهان تا 90 کيلومتري باز و بادهاي خنک شمالي از اين طريق مي وزد. جنوب و مغرب اصفهان، کوهستاني و شمال و مشرق آن جلگه است به همين علت داراي اختلاف هوا و بارندگي است. متوسط ميزان بارندگي در اصفهان حدود 100 تا 150 ميليمتر است.

مهمترين رودخانه اي که در مرکز فلات ايران جاري است، زاينده رود نام دارد که از ارتفاعات زردکوه بختياري(کوهرنگ) سرچشمه گرفته و پس از طي مسافتي در حدود 360 کيلومتر از مغرب به مشرق منطقه اصفهان را آبياري مي کند و در 140 کيلومتري مشرق اصفهان در باتلاق گاو خوني فرو مي رود. در آخرين سرشماري نفوس و مسکن کشور در سال 85 جمعيت استان اصفهان حدود چهار ميليون و 560 هزار نفر اعلام شد. مردم استان اصفهان اکثراً از مردم فارس هستند. ولی اقوام مختلف دیگری نیز در این استان ساکنند که به ترتیب جمعیت عبارتند از: بختیاری‌ها، لرها، ارمنی‌ها، ترک‌ها، گرجی‌ها، یهودی‌ها، کولی‌ها و عرب‌ها.

 

استان ايلام

استان ایلام با 19086 کيلومتر مربع، به علت زيبايی های طبيعی فراوانی که دارد، عروس زاگرس نام گرفته است. مرکز اين استان شهر ايلام است. ناهمواري‌های استان ايلام از رسوبات دوران اول تا چهارم زمين شناسی به يادگار مانده اند؛ ولی شکل گیری آنها عموماً به دوران دوم و سوم زمين شناسی مربوط است. اين کوهها چنان گسترده و فشرده اند که امکان شکل گيری دشتی آنها فراهم نشده است. شمال و شمال شرقی استان ايلام کوهستانی و نواحی مغرب و جنوب غربی آن را اراضی پست و کم ارتفاع تشکيل داده اند. مهمترين ارتفاعات استان کبير کوه و دينار کوه و مهمترين دشتهای آن دشت عباس و دشت مهران، دهلران است. از نظر اقليمی استان به سه منطقه تقسيم ميشود که عبارتند از:

- مناطق ميانی که دارای آب و هوای معتدل است.

- مناطق کوهستانی شمال و شمال شرقی که دارای آب و هوای سردسير با زمستانی طولانی است.

- مناطق جلگه ای غرب و جنوب غربی که دارای آب و هوای گرمسيری است.

بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت استان ایلام در سال ۱۳۸۵ برابر با ۵۴۵۷۸۷ نفر بوده‌است. مردم این استان مانند سایر مناطق ایران زبان فارسی را می‌دانند. زبان‌های گفتاری رایج در میان آن‌ها، کردی فیلی، کردی کرمانجی، لکی، لری و عربی است.

 

استان بوشهر

استان بوشهر با مساحتي حدود 27653 كيلومتر مربع با خليج فارس بيش از شش‌صد كيلومتر مرز دريايي دارد و از اهميت سوق‌الجيشي و اقتصادي قابل توجهي برخوردار است. استان ‌بوشهر از نظر موقعیت‌ طبیعی‌ از دو قسمت‌ جلگه‌ای‌ و کوهستانی‌ تشكيل‌ شده‌ است‌. قسمت‌ جلگه‌ای‌ آن‌ در امتداد خلیج‌ فارس‌ کشیده‌ شده‌ است‌. اکثر شهرها و مراکز جمعیتی‌ استان‌ در محدوده‌ این‌ جلگه‌ها استقرار یافته‌اند. قسمت‌ کوهستانی ‌استان‌، از دو رشته‌ کوه‌ گچ‌ترش‌ و نوکند تشكيل‌ شده‌ که‌ در سراسر طول‌ استان‌ به ‌موازات‌ هم‌ امتداد یافته‌اند. به علت نزدیکی به استوا و کمی ارتفاع به طور کلی دارای آب و هوای گرم از نوع بیابان کناری است که در داخل استان گرم و خشک و در سواحل گرم و نمناک است. در این‌ استان‌ دو فصل‌ محسوس‌ وجود دارد؛ زمستان‌ نسبتا خنک‌ شامل‌ ماه ‌های‌ آذر، دی‌، بهمن‌ و اسفند و تابستان‌ گرم‌ و خشک‌ که‌ سایر ماه ‌های‌ سال‌ را در بر می‌گیرد. فصول‌ پاییز و بهار این‌ استان‌ بسیار زودگذر است‌.

استان بوشهر براساس سر شماری سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۸۸۶٫۲۶۷ نفر جمعیّت دارد بیشتر مردم استان بوشهر به زبان فارسی وبا گویش محلی بوشهری تکلم می‌کنند. برخی از اهالی جزیره شیف و بنادر کنگان و عسلویه نیز به زبان عربی صحبت می‌کنند. بیشتر اهالی استان را پیروان اسلام تشکیل می‌دهند(اعم از شیعه یا سنی). اهل سنت بوشهر نیز بیشتر در قسمت‌های جنوبی استان زندگی می‌کنند. (به ویژه در شهرستان کنگان).

 

استان تهران

استان تهران حدود 18814 كيلومتر مربع وسعت دارد. مرکز آن و به علاوه پایتخت ایران، شهر تهران است. استان تهران در جنوب شرقي مركز رشته‌ كوه‌هاي البرز كه در شمال ايران از آذربايجان تا خراسان با جهت‌غربي- شرقي كشيده شده، قرار دارد. رشته‌ كوه‌هاي البرز به سه ديواره تقسيم مي‌شود:

1. ديواره شمالي: ارتفاعات محدودي از اين ديواره در استان تهران و بقيه آن در استان مازندران قرار دارد.

2. ديواره مياني: حد شمالي استان را تشكيل مي‌دهد و مرتفع ‌ترين قسمت رشته‌ كوه‌هاي البرز مركزي است. كوه دماوند و قله آن به ارتفاع 5671 متر در اين قسمت قرار دارد. قله دماوند نهمين قله مرتفع دنيا به شمار مي‌رود.

3 -ديواره جنوبي: سومين بخش از ارتفاعات مركزي است كه رودخانه‌هاي جاجرود و كرج آن را بريده و به سه قسمت جدا از هم تقسيم نموده است. اين سه قسمت عبارتند از:

- كوه‌هاي لواسانات كه بين دره‌هاي رود دماوند و جاجرود قرار دارند و در شمال به دره «رود لار» محدودند. دنباله اين كوه‌ها در شرق جاده آب ‌علي به نام قره‌ داغ و دماوند تا دره حبله رود امتداد يافته‌اند.

- كوه‌هاي شميرانات كه بين سرچشمه‌ هاي جاجرود و كرج قرار دارند و بلندترين نقطه آنها قله توچال با ارتفاع 3943 متر است.

- كوه‌هاي كهار كه از غرب دره رودخانه كرج شروع شده و در جنوب طالقان رود به موازات آن ادامه دارند.

 

استان تهران را مي‌توان به سه بخش اقليمي زير تقسيم كرد:

اقليم ارتفاعات شمالي: بر دامنه‌هاي جنوبي، بلندي‌هاي البرز مركزي، در ارتفاعي بالاي 3000 متر قرار گرفته و آب و هوايي مرطوب و نيمه‌مرطوب و سردسير با زمستان‌هاي بسيار سرد و طولاني دارد. بارزترين نقاط اين اقليم، دماوند و توچال است. اقليم كوهپايه‌: اين اقليم در ارتفاع دو تا سه هزار متري از سطح دريا قرار گرفته و داراي آب و هوايي نيمه مرطوب و سردسير و زمستان‌هايي به نسبت طولاني است. آب‌علي، فيروزكوه، دماوند، گلندوك، سد اميركبير و دره طالقان در اين اقليم قرار دارند.

اقليم نيمه ‌خشك و خشك: با زمستان‌هاي كوتاه و تابستان‌هاي گرم، در ارتفاعات كمتر از 2000 متر واقع شده است. هر چه ارتفاع كاهش مي‌يابد،‌ خشكي محيط بيشتر مي‌شود. ورامين، شهريار و جنوب شهرستان كرج در اين اقليم قرار گرفته‌اند. هواي تهران در مناطق كوهستاني داراي آب و هواي معتدل و در دشت، نيمه‌بياباني است. تهران در مرز شرايط جوي بري و اقيانوسي قرار گرفته و تمايل آن به موقعيت بري بيشتر از وضعيت اقيانوسي است. جمعیت این استان در سال ۱۳۸۵، ۱۳٬۲۸۱٬۸۵۸ نفر بوده‌است.

 

استان چهارمحال ‌و ‌بختياري

استان چهارمحال‌وبختياري در بخش مركزي رشته كوههاي زاگرس بين پيش كوههاي داخلي و استان اصفهان واقع شده است. همچنین مركز استان (شهركرد) با 2150 متر ارتفاع در ميان مراكز استانها، بلندترين است (به همين سبب به بام ايران اشتهار يافته است). این استان دارای ۱۶ قله مرتفع با ارتفاع بیش از سه هزار و ۵۰۰ متر مربع می‌باشد و قله چهار هزار و ۵۴۸ متری زردکوه بختیاری در آن قرار دارد که مرتفعترين قله آن كلونجي نام دارد. ارتفاعات این استان سرچشمه سرشاخه‌هاي دو رودخانه دائمي زاينده رود و كارون مي‌باشد. وسعت اين استان در حدود 16533 كيلومتر مربع مي‌باشد.

به علت ماهيت كوهستاني مرتفع، كه در مسير بادهاي مرطوب سيستمهاي مديترانه‌اي قرار داشته و موجب صعود و تخليه بار اين سامانه‌ها مي‌گردد، اين استان داراي بارش نسبتاً مناسب مي‌باشد. غالبا در مناطق مرتفع نوع بارش به صورت برف مي‌باشد و وجود ارتفاعات پوشيده از برف يكي از ويژگيهاي اقليمي اين استان است. استان چهارمحال و بختياري بدليل دارا بودن ويژگيهاي خاص جغرافيايي و توپوگرافي از لحاظ آب و هوايي متنوع بوده و اقليم‌هاي متفاوتي در آن وجود دارد. بارشهاي منطقه غالباً تحت تأثير جريان‌هاي جوي مديترانه و عمدتاً كم فشار سودان قرار دارد كه از غرب و جنوب غرب وارد منطقه شده و به مدت ۸ ماه (مهر تا ارديبهشت) منطقه را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

وجود رشته كوه زاگرس كه عمود بر مسير حركت اين جريان ها است، بارانهاي شديد و سنگين را در منطقه باعث مي‌شود. پربارش ترين بخش استان ارتفاعات غرب با متوسط بارش سالانه ۱۶۰۰ ميليمتر مي‌باشد. ساير مناطق پربارش استان ارتفاعات سبز كوه با متوسط ۱۴۰۰ ميليمتر و ارتفاعات جنوب غرب استان با بارش ۹۰۰ ميليمتر مي‌باشد. كم بارش ترين ناحيه استان نواحي شرقي و شمال شرقي با متوسط بارش سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ ميليمتر است.

براساس آخرين سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال 1385 استان چهارمحال و بختياري داراي 858 هزار نفر جمعیت بود. در این استان مردم شهرهای شهرکرد، بروجن و فرخ‌شهر و برخی دیگر مناطق به زبان فارسی و بختياري صحبت می‌کنند. مردم شهرستانهای لردگان، اردل، کوهرنگ و فارسان به گویش بختیاری تکلم می‌کنند و گویش ترکی قشقایی نیز در برخی از شهرها و روستاها از جمله شهرهای سامان، بن، کیان و طاقانک رایج است.

 

استان خراسان جنوبی

این استان به مرکزیت شهر بیرجند با مصوبه مجلس شورای اسلامی و پس از تقسیم استان خراسان به سه استان، در سال ۱۳۸۲ ایجاد شد. مساحت این استان ۹۵٬۳۸۵ کیلومتر مربع است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت آن برابر با ۶۰۰٬۵۶۸ نفر می‌باشد. طبیعت خاص استان خراسان جنوبی دشت بزرگ لوت و چشم اندازهای زیبای آن در جنوب استان خراسان جنوبی است. اين منطقه داراي آب و هواي نيمه معتدل و مرطوب با زمستان های سرد و تابستان های گرم است. ميانگين بارش اين استان به 250 ميلي متر می رسد.

 

استان خراسان رضوی

استان خراسان رضوی با مساحت ۱۱۸۸۵۴ کیلومتر مربع و به مرکزیت شهر مشهد نیز با مصوبه دولت در سال ۱۳۸۳ خورشیدی و پس از تقسیم استان خراسان به سه استان ایجاد شد. افزودن واژه رضوی به نام این استان از سوی دولت کنونی، به افتخار وجود آرامگاه هشتمین امام از امامان شیعه به نام امام رضا علیه السلام در مرکز این استان صورت گرفته‌است. این استان بطور كلی دارای شرایط آب و هوایی معتدل و سرد كوهستانی است. تعداد کل جمعیت استان بر اساس آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ تعداد ۵٬۵۹۳٬۰۷۹ نفر بود.

 

استان خراسان شمالی

به مرکزیت شهر بجنورد سومین استان تقسیم شده از استان خراسان در سال ۱۳۸۳ است. مساحت این استان ۲۸۴۳۴ کیلومتر مربع است. استان خراسان شمالی یکی از استانهای متنوع در زمینه آب و هوا است. مناطقی مثل بجنورد و شیروان معتدل کوهستانی، مناطقی مثل غرب شهرستانهای «مانه و سملقان» و «راز و جرگلان» معتدل و دارای جنگل به قسمی که قسمتی از پارک جنگلی سرسبز گلستان در این استان قرار دارد و مناطقی مثل جاجرم که کویری هستند. آب و هواهای مختلف این استان را تشکیل می‌دهند.

پوشش گیاهی این استان با توجه به آب و هوای به طرز چشمگیری متنوع و متغیر است. به طوری که در این استان جنگل‌های برگ ریز و ارس، کویر، مراتع ضعیف و بسیار قوی و انواع دیگری از پوشش گیاهی به فاصله کمی از هم مشاهده می‌شود. بلندترین قله استان سالوک نام دارد که ارتفاع آن نزدیک به ۳۰۰۰ متر است. از لحاظ زمین شناسی قسمتی از کوههای هزار مسجد در شرق استان قرار دارد و دو رشته کوه آلاداغ و کپه داغ که ادامه رشته کوه عظیم البرز هستند نیز در تشکیل عوارض زمین شناسی این استان دخیل اند. جمعیت این استان بر اساس سرشماری سال 1385، ۸۱۱۵۷۲ نفر می‌باشد. اقوام ساکن در استان خراسان شمالی شامل فارس‏ها، کرمانجها، ترکها، ترکمنها و تاتها می‌باشند. زبانهای رایج نیز فارسی، کرمانجی و ترکی می‌باشد.

 

استان خـوزستان

استان خوزستان دارای مساحتي حدود 64236 كيلومتر مربع است و مركز آن شهر اهواز است. از نظر عوارض طبیعی شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فراگرفته است كه ارتفاعات آن در جهت جنوب غربي كاهش مي‌يابد، به‌طوري كه در نواحي جنوب‌تر به صورت تپه ماهورهايي نمايان مي‌شود. استان خوزستان را از نظر پستي و بلندي مي‌توان به دو منطقه كوهستاني و جلگه‌اي تقسيم كرد. منطقه‌ كوهستاني در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگه‌اي آن از جنوب دزفول، مسجدسليمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا كرانه‌هاي خليج‌فارس و اروند رود ادامه مي‌باد. رودهای این استان شامل کارون، کرخه، دز، انديمشك، هندیجان، جراحی، مارون و اروند جزو پرآب‌ترین رودهای ایران هستند.

استان خوزستان داراي آب و هواي مختلف است: آب و هوايي نيمه‌بياباني كه شهرهاي آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هنديجان، دشت‌آزادگان و نواحي دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحي شمال اهواز را در بر مي‌گيرد.آب وهواي استپ گرم كه نواحي شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را دربرمي‌گيرد. استان خوزستان تحت‌ تأثير سه‌نوع باد قرار دارد: اولين باد، جريان سرد نواحي كوهستاني و دومين باد (شرجي)، جريان گرم و رطوبي از خليج‌فارس است كه به سوي جلگه مي‌وزد. سومين‌باد يا باد سوم از عربستان مي‌وزد و هميشه مقداري شن و خاك و رطوبت همراه دارد.

این استان با جمعیّت ۳٬۷۴۶٬۷۷۲ نفر در جنوب غربی ایران در جوار خلیج فارس و اروندرود قرار دارد و مرکز استخراج نفت ایران است. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی نخستین چاه نفت ایران توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی در شهر مسجد سلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به «چاه شماره یک» مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی نفت استخراج شده، و اولین گام در تاسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشین بوده‌است.

 

استان زنجان

استان زنجان كه آن را فلات زنجان نيز مي نامند، در ناحيه مركزي شمال غربي ايران واقع شده است. مساحت استان معادل 22164 كيلومتر مربع مي‌باشد و مرکز آن نیز شهر زنجان است. استان مذكور از دو منطقه كوهستاني و جلگه اي تشكيل يافته است. مناطق كوهستاني اين استان اغلب داراي قله هاي مرتفع هستند و در نواحي شمالي شهرستان زنجان, بخش هاي مركزي، طارم عليا، طارم سفلي، ماه نشان، ايلات قاقازان و در غرب و جنوب غربي آن، شهرستان خدابنده (قشلاقات افشار) قرار گرفته اند. ساير نقاط استان را مناطق جلگه اي يا دشت هاي آن در برمي گيرند. از نظر آب و هوایی فصل سرماي منطقه از اوايل آذر ماه با بارش برف هاي پياپي كه سراسر استان و به ويژه ارتفاعات را مي پوشاند شروع مي شود و معمولاُ تا اواخر فروردين ماه ادامه دارد.

رودهای مهم در این استان قزل‌اوزن، زنجان‌رود، ابهر رود (رود کبیر) است. رود قزل اوزن رودی جوشان وخروشان است و از کوههای کردستان سرچشمه گرفته و پس از توقفی در پشت سد منجیل نهایتا وارد دریای خزر می‌گردد. بلندترین نقطه استان در ارتفاعات تخت سلیمان (بیش از ۳۰۰۰ متر) و کمترین در قزل‌اوزن در گیلوان (بیش از ۳۰۰ متر) می‌باشد. طبق نتايج مقدماتي سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 85‌ جمعيت استان زنجان، 956 هزار و 261 نفر است. زبان ترکی آذربایجانی زبان اکثریت اهالی استان زنجان است و همچنین زبان کردی و زبان تاتی و فارسی در برخی مناطق صحبت می‌شود.

 

استان سمنان

استان سمنان وسعتی برابر با ۹۷٬۴۹۱ کیلومتر مربع دارد و مرکز آن شهر سمنان است. استان سمنان به خاطر موقعیت جغرافیایی خود، دارای اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی است. بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از محدوده‌ استان‌ سمنان‌ در منطقه‌ كویری‌ قرار گرفته‌ است‌. كویر كهك‌ در جنوب‌ گرمسار و كویر حاج‌ علی‌ قلی‌ در جنوب‌ دامغان‌ از جمله‌ نواحی‌ كویری‌ با ارزش‌ استان‌ سمنان ‌هستند. آب‌ و هوای‌ استان‌ سمنان‌ در نواحی‌ كوهستانی‌ سرد، در دامنه‌ كوهها معتدل‌ و در حواشی‌ كویر گرم‌ است‌. آب‌ و هوای‌ شهر دامغان‌ به‌ علت‌ وزش‌ بادهای‌ شدید شمالی‌ و بارندگی‌های‌ ناشی‌ از بادهای‌ نواحی‌ گرگان‌ و مازندران‌ زمستان‌های‌ سرد و تابستان‌های‌ معتدل‌ دارد. شهر سمنان‌ تابستان‌های‌ گرم‌ و زمستان‌های‌ معتدل‌ دارد. آب‌ و هوای‌ شاهرود در قسمت‌های‌ شمالی‌ سرد و در قسمت‌های‌ مركز معتدل‌ و در قسمت‌های‌ جنوبی‌ گرم ‌است‌. شهر گرمسار تابستان‌های‌ بسیار گرم‌ و زمستان‌های‌ نسبتاً سرد و بارانی‌ دارد و در ناحیه‌ صحرایی‌ و خشك‌ قرار دارد.

فضاهای‌ جنگلی‌ استان‌ عبارتند از: جنگل‌های‌ طبیعی‌ مشتمل‌ بر نواحی‌ جنگلی‌ حاشیه‌ شمالی‌ استان‌ كه‌ادامه‌ جنگل‌های‌ كوهستانی‌ البرز است‌، جنگل‌های‌ ارس‌ دامنه‌های‌ جنوبی‌ رشته‌ كوههای‌ البرز كه‌ درختان‌ متراكم‌و بلند دارد، جنگل‌های‌ كویری‌ كه‌ در مناطق‌ چاه‌ جام‌ و خوار توران‌ از گونه‌های‌ تاغ‌ و گز بوجود آمده‌اند. جنگل‌های‌ دست‌ كاشت‌ كه‌ شامل‌ پارك‌های‌ جنگلی‌ و فضاهای‌ سبز احداثی‌ هستند كه‌ در اطراف‌ شهرها و مراكز جمعیتی‌ استان‌ ایجاد شده‌اند. از نظر ویژگی های جمعیتی در سال ۱۳۸۵، جمعیت استان ۵۸۹٬۷۴۲ نفر بوده است که تقریباً تمامی این جمعیت مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند.

 

استان فارس

استان فارس يكي از استانهاي جنوبي كشور ميباشد. وسعت استان فارس حدود 133 هزار كيلومتر مربع است. مرکز استان فارس شهر شیراز است. منطقه فارس يكي از قديميترين مراكز تمدن ايران است. فارس در كتيبه هاي هخامنشي به صورت پارسه و در نوشته هاي يوناني پرميس آمده و معرب آن فارس است. آب و هواي فارس در شمال سردسير, در نواحي مركزي زمستانها معتدل و باراني و تابستانهاي گرم و خشك, و در جنوب و جنوب شرقي زمستانها معتدل و باراني و تابستانها بسيار گرم ميباشد. بلندترین قله فارس کوه بل واقع در جنوب شهر اقلید است که در تمام فصول گرم سال پوشیده از برف است.

جمعیت استان بر پایهٔ آخرین سرشماری در سال ۱۳۸۵ به تعداد ۴٬۳۳۶٬۸۷۸ نفر بوده است. زبان اكثريت مردم فارسي است اما عشاير ترك زبان (ايل قشقايي) به تركي و عشاير عرب زبان (ايل عرب) به عربي صحبت ميكنند. يكي از مناطق مهم عشايري ايران, استان فارس مي‌باشد و بزركترين ايل ايران (ايل قشقايي) با شش طايفه در فارس به كوچ روي ادامه مي‌دهند. علاوه بر ايل قشقايي ايل خمسه و ايل محسني و همچنين طوايف كوچكتري به زندگي عشايري خود در فارس ادامه مي‌دهند.

 

استان سيستان و بلوچستان

استان سيستان و بلوچستان با وسعتي حدود 187502 كيلومتر مربع، در جنوب شرقي ايران قرار دارد. اين استان پهناور در سمت شرق با كشور پاكستان 900 كيلومتر و با كشور افغانستان 300 كيلومتر مرز مشترك دارد؛ در قسمت جنوب با درياي عمان به طول تقريبي 270 كيلومتر مرز آبي دارد ناحيه سيستان هشت هزار و صد و هفده كيلومتر مربع، در قسمت شمالي اين استان قرار دارد و حوزه مسطح و مسدودي است كه از آبرفت‌هاي دلتاي قديمي و فعلي رود هيرمند تشكيل شده است. ناحيه بلوچستان به مساحت صدو هفتاد و نه هزار و سي‌صد و هشتاد و پنج كيلومتر مربع منطقه وسيع كوهستاني است كه حد شمالي آن كوير لوت و حد جنوبي آن درياي عمان است. چندگانگي و تنوع مذهبي، گويش‌هاي مختلف و نمود تعلقات قومي و قبيله‌اي از ديگر ويژگي‌هاي اجتماعي اين استان است.

شمال استان، برآمده از آبرفت‌های رودخانه هیرمند است، که بزرگ‌ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده‌است. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی می‌باشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت می‌کند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر می‌رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می‌یابد، خشکسالی‌های مخرب توسعه پیدا می‌کند. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می‌وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.

جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زده‌است. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی می‌باشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه‌های اساسی اقلیم منطقه‌است. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده‌است. همچنین جمعيت استان بر اساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1385، 2405742 نفر بوده است.

 

استان قـزويـن

استان قزوین از استان‌های شمال غربی ایران است که مرکز آن شهر قزوین است. منطقه قزوین در سال ۱۳۷۵ از استان تهران جدا شد و به همراه تاکستان از استان زنجان تشكيل استان تازه‌ای به نام استان قزوین را داد. مساحت این استان حدود ۱۵٬۸۲۰ کیلومتر مربع است. اين استان دارای دو ناحيه کوهستانی و دشتی می باشد. منطقه کوهستانی آن در شمال استان قرار دارد و دهستانهای الموت, رودبار و قسمتی از کوهپايه اقبال پشگلدره را در بر می گيرد. در همين ناحيه, بخشی از رشته کوه البرز از بخش شمال غربی و از استان گيلان به طرف جنوب غربی در داخل استان قزوين کشيده شده است.

سيالان و الموت دو قله از قله های معروف کوهستان های بخش غربی البرز می باشند. آب و هوای شهر قزوین بخاطر هم جواری با رشته‌ کوه‌های البرز از ناحیه شمال در تابستان خنک و در زمستان سرد است. میزان بارش شهر قزوین سالانه ۳۰۲ میلی‌متر در سال است. آب و هوای قزوین در منطقه کوهستانی شمال آن در زمستان ها سرد و پر برف و در تابستان ها معتدل است. براساس نتايج سرشماري سال 1385 كشور، استان قزوين 1143200 نفر جمعيت دارد. این استان به لحاظ اجتماعی تركیب قومی متنوعی دارد که شامل اقوام فارس، ترک، تات، و غیره است. این استان اصلی‌ترین منطقهٔ تات‌نشین ایران است و بیشتر تات‌ها در شهرستان تاکستان زندگی می‌کنند.

 

استان قم

استان قم دارای مساحتی حدود ۱۴۶۳۱ کیلومتر مربع است. مرکز این استان شهر قم است. آب و هوای قم در طبقه بندی اقلیمی کشور در زمره آب و هوای نیمه بیابانی (جزو اقلیم کویری و خشک) محسوب می‌شود چون نزدیک به منطقه بیابانی مرکز ایران است. تابستان‌های آن گرم و خشک و زمستان‌های آن کم و بیش سرد است. اختلاف دمای سالانه نسبتاً زیاد و در اغلب اوقات خشکی هوا غلبه دارد. علیرغم آب و هوای خشک و نیمه بیابانی این استان مناطق خوش آب وهوایی اطراف شهر قم وجود دارد که برخوردار از آب و هوای سرد کوهستانی بوده و محل مناسبی برای گذران تعطیلات و ایام گرم سال می‌باشد. جمعیت شهرستان قم در سال ۱۳۸۵ برابر با ۹۵۹,۸۵۲ نفر بوده‌است.

 

استان کردستان

كردستان با وسعتي معادل 28203 کیلومتر مربع در غرب ايران قرار دارد و مرکز آن شهر سنندج است. اين استان كه در دامنه‌ها و دشت‌هاي پراكنده سلسله جبال زاگرس مياني قرار گرفته است، 1438543 نفر جمعیت دارد که بیشتر آنها به شاخه های گوناگون زبان کردی تکلم می¬کنند. اين استان منطقه‌اي كاملاً‌ كوهستاني است كه از مريوان تا دره قزل‌اوزن و كوه‌ههاي زنجان جنوبي در مشرق گسترده شده است. ناهمواري‌هاي اين استان كه تحت ‌عنوان ناحيه كوهستاني كردستان مركزي بررسي مي‌شود، مشتمل ‌بر دو بخش غربي و شرقي است. اين دو قسمت از نظر شكل پستي و بلندي و جنس زمين متفاوتند. قسمت وسيعي از سنندج، مريوان و سرزمين‌هاي اطراف آنها تا جنوب كردستان بخش كوهستاني غربي را تشكيل مي‌دهد.

در اين ناحيه شعبه‌هاي رود قزل‌اوزن در شرق و شمال شرقي و رود سيروان در حنوب چهره زمين را به‌طور كامل تغيير داده‌اند. بخش كوهستاني شرقي، قسمت‌هاي شرقي سنندج را دربرمي‌گيرد و درحد فاصل ناحيه غربي و شرقي،‌ يك رشته از ارتفاعات آتشفشاني شمالي - جنوبي را به‌وجود مي‌آورد. مرتفع‌ترين دشت اين ناحيه «هوه‌تو» خوانده مي‌شود كه با دو هزار و دويست متر ارتفاع در شمال سنندج واقع شده است. بلندترين كوه‌‌هاي اين ناحيه،‌ شاه‌نشين در شمال بيجار،‌ شيدا در مركز و پنجه علي بين قروه و سقز است. استان كردستان به‌طور كلي تحت تأثير دو جريان عمده هواي گرم و سرد قرار دارد و اقليم‌هاي گوناگوني را به‌وجود مي‌آورد.

اقلیم كردستان متاثر از توده های هوای گرم و مرطوب مدیترانه ای است كه این توده ها موجب بارندگی هایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این توده های هوایی كه از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارش های پراكنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. نفوذ توده‌های مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگل‌های انبوه بلوط و گونه‌های مختلف درختان جنگلی شده است. بيشترين ميزان بارش جوي در ناحيه غربي استان (شهرهاي بانه و مريوان) حدود هشتصد ميلي‌متر در سال و كمترين ميزان بارندگي آن در ناحيه شرقي حدود چهارصد ميلي‌متر در سال است.

 

استان كرمان

استان كرمان در جنوب شرقي ايران واقع شده و مرکز آن شهر کرمان است. مساحت اين استان در حدود 175069 كيلومتر مربع مي‌باشد و جمعیت این استان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران برابر با ۵۱۵٬۱۱۴ نفر بوده‌است. ارتفاعات اين استان از رشته كوه‌هاي مركزي ايران چين خوردگي‌هاي آتشفشاني آذربايجان شروع مي‌شود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندين بار در فلات مركزي به وسيله حوزه‌هاي پست داخلي و كوير قطع مي‌شود. رشته كوه‌هاي مركزي در اين منطقه دشت‌هاي وسيع استان را از يكديگر جدا مي‌سازند. اين كوه‌ها به طور كلي 2 رشته عمده هستند كه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شده‌اند و مهم ترين آن رشته كوه‌هاي بشاگرد كوهبنان است.

اين رشته كوه‌ها دنباله كوه‌هاي جندق و بيابانك هستند كه تا كرمان و بم گسترش يافته‌اند. رشته دوم كوه‌هايي هستند كه از يزد تا كرمان و چال جازموريان كشيده شده‌اند و به موازات رشته اول امتداد دارند. استان کرمان دارای آب و هوای متنوعی است. مثلاً در قسمت‌های شمالی که نزدیک کویر است، آب و هوای خشک و کویری و در قسمت جنوبی آب و هوایی معتدل و دلپذیر دارد. بیشتر نقاط شهر کرمان با کوه احاطه شده‌است. کرمان شب‌های زمستانی بسیار سردی دارد. کوه‌های جوپار و پلوار و جفتان در جنوب و جنوب شرق کرمان در تمام طول سال برف دارند. متوسط مقدار باران در طول سال در کرمان معادل ۱۳۵ میلی متر است. به دلیل نزدیکی کرمان به کویر لوت، این شهر در تابستان گرم و در بهار دارای طوفانهای شن می‌باشد، ولی بطور کلی آب و هوای این شهر به نسبت خنک است.

 

استان کهگيلويه و بوير احمد

کهگیلویه و بویراحمد. مرکز آن شهر یاسوج است و با مساحتی حدود ‪ ۱۶هزار و ‪۲۴۹ کیلومتر مربع، سرزمینی نسبتاً مرتفع و کوهستانی است. حدود سه چهارم مساحت منطقه از ارتفاعات و تپه ماهورها تشكیل شده است. دشتها تنها یك چهارم مساحت را تشكیل می دهند. بلندترین نقطه در این استان قله ی دنا واقع در شهرستان دنا با ارتفاع 4409 متر و پست ترین نقطه ی آن چره زن در جنوب غربی بی بی حكیمه در شهرستان گچساران می باشد كه 197 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. كوههای این استان از رشته كوههای زاگرس به شمار می روند كه در شمال با داشتن یخچال های طبیعی سرچشمه رودهای پرآب هستند.

آب و هوای استان: بدلیل كوهستانی بودن و امتداد این كوهها از شمال غربی به جنوب شرقی و بلندی آنها، همچون سدی در مقابل توده های فعال جوی مقاومت می‌كنند. از این رو در تنوع آب و هوایی استان مؤثر واقع شده اند و دو نوع آب و هوای سردسیری و گرمسیری به وجود آمده است.

ناحیه ی سردسیر: این ناحیه تقریباً نیمی از كل مساحت استان را در بر گرفته است و قسمت شمال و شرق استان را به خود اختصاص داده است. در این ناحیه میزان بارش برف و باران زیاد بوده و از جنگل های انبوه بلوط، بنه، كیكم، بادام، و سرو كوهی پوشیده شده است. میزان بارندگی در این ناحیه بین 540 تا 884 میلی متر می باشد.

ناحیه گرمسیری: این ناحیه بیش از نیمی از كل مساحت استان را در بر گرفته است. در جنوب و غرب استان واقع شده و در مسیر وزش بادهای گرم خوزستان قرار دارد. در تابستان آب و هوای گرم و خشك دارد. و میزان بارندگی در آن كم است. در فصل های پائیز و زمستان آب و هوای ملایم بهاری دارد و سبب می شود سرتاسر منطقه از گل و گیاه پوشیده شود. متوسط میزان بارندگی در ناحیه گرمسیری بین 300 تا 420 میلی متر است.

به علت وجود مناطق مرتفع و وزش بادهای مرطوب هر دو منطقه ی سردسیر و گرمسیری از میزان بارندگی خوبی برخوردارند. این بارندگیها باعث به وجود آمدن رودهای متعددی در این استان شده اند. مهمترین رودهای كهگیلویه و بویراحمد عبارتند از: رود مارون، رود بشار كه به نام های گرم، خرسان، و نهايتا كارون مشهور است و از ارتفاعات یاسوج سرچشمه می گیرد. جمعیت کهگیلویه و بویراحمد بر پایه سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵ برابر با ۶۳۴،۲۹۹ نفر بوده است. یکی از مهمترین اقوام ساکن در این استان را لرها تشکیل می دهند که به زبان لری نیز صحبت می¬کنند.

 

استان كرمانشاه

استان کرمانشاه در غرب ایران واقع شده‌است. شهر كرمانشاه مركز استان كرمانشاه مي‌باشد و وسعت این استان 24998 کیلومتر مربع است. استان كرمانشاه ناحيه‌اي كوهستاني است كه بين فلات ايران و جلگه بين‌النهرين قرار گرفته و سراسر آن را قله‌ها و ارتفاعات سلسه كوه‌هاي زاگرس پوشانده‌اند و در محدوده اين استان به صورت مجموعه‌اي از رشته‌كوههاي موازي پديدار گشته كه دشتهاي مرتفع كوهستاني درميان آنها شكل گرفته و بستر گذرگاه‌هاي مهم زاگرس را به وجود آورده است. کوههای عمده شهرستان عبارتند از بیستون، پرآو که در شمال شرقی شهر کرمانشاه قرار دارند و سفید کوه که در جنوب شرقی شهر واقع شده ‌است.

کوه پراو بلندترین قله شهر کرمانشاه با ۳۳۵۷ متر از سطح دریا کوهی است که همواره پوشیده از برف است. غار پرآو که شهرت جهانی دارد یکی از بزرگترین غارهای دنیاست و در کوه پرآو واقع شده‌است. مهمترین رودخانه‌های کرمانشاه عبارتند از قره‌سو، آبشوران و چم‌بشیر. کرمانشاه را از دید گوناگونی آب و هوائی و قومی و مذهبی هندوستان ایران لقب داده‌اند چرا که از لحاظ آب و هوایی دارای چهار فصل در یک زمان است. شهر کرمانشاه دارای اقلیم معتدل کوهستانی است. جمعیت این استان بنا بر برآوردهای سال 1385 خورشیدی ۱٬۹۰۲٬۷۶۰ نفر است و اکثریت آنها کرد و مسلمان می¬باشند.

 

استان گـلستان

استان گلستان از استان‌های شمالی ایران است که مرکز آن شهر گرگان است. مساحت این استان بالغ بر 74/۲۰۴۳۷ کیلومتر مربع است. استان گلستان از نظر ناهمواری به سه ناحیه زیر تقسیم می‌شود:

  • ناحیهٔ کوهستانی: این ناحیه از ارتفاع ۵۰۰ متری تا بیش از ۳۰۰۰ متر را در بر گرفته و پوشیده از گونه‌های جنگلی و مرتعی است.
  • ناحیهٔ کوهپایه‌ای: این ناحیه شامل تپه‌های کوچک بادرُفت، تپه‌ماهورها و بدبوم‌ها است که پوشیده از اراضی جنگلی هستند.
  • ناحیه جلگه‌ای و اراضی پست: ارتفاع این ناحیه در حاشیه دریای مازندران و خلیج گرگان پایین‌تر از سطح دریای آزاد و به تدریج به سمت شرق به ارتفاع افزوده می‌شود. این منطقه محل استقرار شهرها و اکثر روستاهای استان است. به لحاظ تراکم جمعیت، اراضی کشاورزی، صنایع، دامپروری از اهمیت بسزایی برخوردار است.

بخش بیشتر استان گلستان آب‌وهوای معتدل مدیترانه‌ای دارد ولی جلگهٔ گرگان به لحاظ مجاورت با صحرای ترکمنستان، دوری از دریا و کاهش ارتفاعات، آب و هوای نیمه بیابانی و گرم دارد. دو شهر رامیان و گرگان دارای بیشترین بارندگی سالیانه هستند. جنگلهای مرطوب دامنه‌های شمالی البرز در مشرق به جنگلهای مینودشت و گلستان می‌رسد. قله چالویی شاه‌کوه از مهم‌ترین قله‌های استان گلستان و ارتفاع آن ۳۷۵۰ متر است. مراتع عمدهٔ قشلاقی استان در جلگه گرگان است که بین رودخانه گرگان و مرکز ترکمنستان قرار دارند. جمعیت استان بر اساس سرشماری سال 85 حدود ۱٫۶۵۰٫۰۰۰ نفر بوده‌است که در این میان ترکمن ها از مهمترین اقوام ساکن در این استان هستند.

 

استان گيلان

استان گيلان با مساحت 14711 كيلومتر مربع در ميان رشته كوههاي البرز و تالش در شمال ايران جاي گرفته است و مرکز آن شهر رشت است. این استان شامل بخشهای شمال غربی رشته کوه البرز و بخش غربی کرانه‌های جنوبی دریای خزر می‌باشد. طبیعت گیلان سرسبز و پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. آب و هوای گیلان، معتدل مدیترانه ای و ناشی از آب و هوای کوهستانی البرز و دریای کاسپين است. همچنین، به علت فراوانی نزولات جوی در گیلان، شهر رشت را شهر باران می‌نامند. آب و هوای این استان، از رطوبت زیادی برخوردار است.

رشته‌کوه البرز، با ارتفاع متوسط ۳۰۰۰ متر، همانند دیواری در باختر و جنوب آن کشیده شده‌است. بلند مرتبه ترین ارتفاع گیلان، کوه سماموس، واقع در شهرستان رودسر است گیلان، جز از طریق دره منجیل، راه زمینی دیگری به فلات ایران ندارد. گیلان، از طریق چابکسر با استان مازندران و از طریق آستارا با جمهوری آذربایجان، راه زمینی دارد. رود سفيد تمشك كه بين چابكسر و رامسر جاري است،‌ آن را از استان مازندران جدا مي كند.

جمعیت این استان، طبق آخرین سرشماری، در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، حدود ۲٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. زبان گفتاری بیشینهٔ مردم گیلان، گیلکی است. حدود سه میلیون نفر گیلکی را به عنوان زبان اول یا دوم گپ‌می‌زنند. نواحی باختری و شمال باختری گیلان، تالشی‌ زبان است و گویش رودباری در جنوب گیلان (به ویژه در شهرستان رودبار) استفاده می¬شود.

 

استان لـرستان

لرستان یکی از استان‌های غربی ایران است که ۲۸٫۲۹۴ کیلومتر مربع مساحت دارد. لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را کوههای زاگرس پوشانده‌است. اشترانكوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است. استان لرستان داراي آب و هواي متنوع است. در زمستان، هنگامي كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرماي شديد جريان دارد، قسمت‌هاي جنوبي آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است. بخشهاي غربي مانند سفيدكوه نسبت به قسمتهاي شرقي، يعني دورود و اليگودرز، نزولات جوي بيشتري دارد.

تنوع آب و هوايي در شهر هاي استان بوضوح مشاهده مي شود بطوري كه خرم آباد از اعتدال زمستاني و گرماي تابستاني، بروجرد از سرماي زمستاني و اعتدال تابستاني، و اليگودرز از آب وهواي بسيار سرد در زمستان و معتدل در تابستان برخوردار است. جمعیت استان در سرشماری سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٫۷۱۶٫۵۲۷ نفر گزارش شده‌است. اکثر جمعیت استان را طایفه‌ها و تیره‌هایی از قوم ایرانی لر تشکیل می‌دهند که گویش ایشان لری است.

 

استان مازندران

مازندران استانی در شمال ایران و در کرانه‌های جنوبی دریای کاسپين می‌باشد که ۲۳٬۷۵۶ کیلومتر ‌مربع مساحت دارد. مرکز این استان شهر ساری است. قله دماوند مرتفع ترین قله ایران در مازندران و در شهرستان آمل قرار دارد. طبیعت‌ استان‌ مازندران‌ تحت‌ تأثیر عرض‌ جغرافیایی‌، سلسله‌ جبال‌ البرز، ارتفاع‌ از سطح‌ دریا، دوری‌ و نزدیكی‌ به‌ دریا، بیابان‌های‌ جنوبی‌ تركمنستان‌، وزش‌ بادهای‌ محلی‌ و ناحیه‌ای‌ و پوشش‌ گیاهی‌ و جنگلی‌ قرار دارد. به‌ همین‌ جهت‌ آب‌ و هوای‌ مازندران‌ در كانون‌های‌ مختلف‌ جغرافیایی‌ متفاوت‌ و گوناگون‌ است‌ و انواع‌ آن‌ عبارتند از: آب‌ و هوای‌ معتدل‌ خزری‌، كه‌ تابستان‌های‌ گرم‌ و مرطوب‌ و زمستان‌های‌ معتدل‌ و مرطوب‌ دارد.

آب‌ و هوای‌ معتدل‌ كوهستانی‌، كه‌ زمستان‌های‌ سرد با یخبندان‌ و تابستان‌های‌ معتدل‌ و كوتاه‌ دارد. آب‌ و هوای‌ سرد كوهستانی‌، كه‌ یخبندان‌های‌ طولانی‌ و زمستان‌های‌ سرد و تابستان‌های‌ كوتاه‌ و خنك‌ دارد. ریزش‌های‌ جوی نواحی‌ كوهستانی‌ غالباً به‌ صورت‌ برف‌ است‌ كه‌ تا اواسط‌ دوره‌ گرما نیز دوام‌ می‌آورد. جمعیت استان بر اساس سرشماری سال 1385، ۲٬۸۹۳٬۰۸۷ نفر بوده است. زبان اکثریت مردم مازندران مازندرانی است، ولی بیشتر مردم مازندران با زبان فارسی نیز آشنایی دارند.

 

استان مرکزي

استان مركزي با مساحتي معادل 29530 كيلومتر مربع تقريباُ در مركز ايران قرار دارد و مرکز آن شهر اراک است. استان‌ مركزی‌ دارای‌ آب‌ و هوای‌ نیمه‌ بیابانی‌، معتدل‌ كوهستانی‌ و سرد كوهستانی‌ است‌. این‌ استان‌ تحت‌ تأثیر جریان‌ فشار زیاد آسیای‌ مركزی‌، برف‌ و سرمای‌ زیاد، جریان‌ فشارهای‌ اقیانوس‌ هند همراه‌ با طوفان‌های ‌گرد و خاك‌، جریان‌ اقیانوس‌ اطلس‌ و دریای‌ مدیترانه‌ همراه‌ با رطوبت‌ و باران‌ قرار دارد. به‌ علت‌ تنوع‌ آب‌ و هوایی‌، میزان‌ رطوبت‌ هوا و باران‌ نیز در شهرستان‌های‌ استان‌ متفاوت‌ است‌. ریزش‌های‌ جوی‌ در مناطق‌ كوهستانی‌، اغلب‌ به‌ صورت‌ برف‌ و در مناطق‌ كم‌ ارتفاع‌ بیشتر به‌ صورت‌ باران‌ ظاهر می‌شود. شمال‌ استان‌ در ناحیه‌ سربند جزو كم‌ باران‌ترین‌ نواحی‌ و ارتفاعات‌ شازند در جنوب‌ غرب‌، از پر باران‌ترین‌ مناطق ‌استان‌ به شمار می‌آیند.

جمعیت استان طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱۳۲۶۸۲۶ بوده‌است. بیشتر مردم استان مرکزی به زبان فارسی سخن می‌گویند. همچنین در شهر دلیجان مردم به زبان راجی حرف می‌زنند که ریشه در زبان مادی دارد. قبل از ورود اسلام به ایران اهالی این منطقه پیرو دین زرتشتی بودند و وجود آتشکده‏های گوناگون مانند آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده&l

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

استان قم(دانش یاران)


مقدمه :

در دنياي كنوني صنعت گردشگري يكي از منابع پر درآمد جهان و سومين صنعت مهم پس از صنعت نفت و خودرو سازي است. همچنين نسل كنوني در مقايسه با نسل هاي گذشته نياز بيشترب به اوقات فراغت دارد و بيش از كذشتگان تشنه كشف دنياي ناشناخته و فهم مسائل كهن است و مي خواهد با افراد سرزمين هاي ديگر ارتباط مستقيم داشته باشد . جهان گردي هم اكنون به بخشي از واقعيت جهان ، به ويژه در جهان صنعتي تبديل شده و به طور حتم در آينده مهم تر و تعيين كننده تر خواهد شد .

كشور جمهوري اسلامي ايران به عنوا ن يكي از كانون هاي مهم عظيم تمدن بشري با جاذبه هاي فراوان و متنوع طبيعي داراي آب و هواي چهار فصل است . صرف نظر از بسياري از جاذبه هاي طبيعي و باستاني وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) در ايران از مهم ترين انگيزه هاي جذب جهان گردان مسلمان به كشور مان محسوب مي شود. اماكن زيارتي و مقدس صرف نظر از قداست معنوي هر يك نمايشگاهي از هنر و نمادي از فرهنگ و تمدن اسلامي شمرده مي شود .

استان قم پس از خراسان رضوي دومين استان زائر پذير و نخستين كانون علوم ديني ايران به شمار مي رود.

 

جغرافياي استان قم :

استان قم با وسعت 11240 كيلومتر مربع بين مدار 34 درجه و 15 دقيقه تا 35 درجه و 15 دقيقه عرض شمالي نسبت به خط استوا قرار دارد . كل استان قم 8/6 درصد كل مساحت كشور است . اين استان از شمال به تهران ، از شرق به سمنان ، از جنوب به اصفهان و مركزي و از غرب و جنوب غربي به استان مركزي محدود است . استان قم در غرب درياچه نمك قرار

وجه تسيمه قم :

در خصوص نام گذاري قم نقل هاي مختلفي در تاريخ آمده است ، اما مشهور ترين آن تبديل كلمه كومه ( به معناي خانه هاي كوچك كنار هم ) به كم و سپس برگردان آن به قم از سوي عرب مهاجر است .

 

پيشينه تاريخي :

برخي ار منابع مكتوب قدمت شهر قم را به يكي از پادشاهان اسطوره اي پيشدادي ( به نام تَهمورث ) نسبت مي دهند و معتقدند شهر قم در قرن هاي پيش از اسلام شهري معتبر و داراي مهدوده بزرگي بوده است . اين شهر در سال 23 هجري قمري به دست سپاه اسلام به فرماندهي ابو موسي اشعري فتح و در زمان هارون الرشيد در حدود سال 189 هجري قمري از اصفهان مستقل شد.

يكي از بزرگ ترين خساراتي كه به شهر قم و مردم آن وارد شد ناشي از حمله مغولان در سال 621 به اين شهر بود . تپه تاريخي قلي درويش كه در فهرست آثار ملي ثبت شده مجموعه مسكوني قم بوده است كه در جريان حمله مغولان تخريب شد .

 

معرفي جاذبه هاي تاريخي قم :

گنبد حرم مطهر :

آستانه مقدس حضرت معصومه (س) گنجينه اي نفيس از آثار هنري و معماري است كه همواره در تارك مشاهد متبرك جهان تشيع مي درخشد . در سال 925 هجري قمري گنبد حرم حضرت معصومه تجديد بنا شد و سطح خارجي آن با كاشي معرق آراسته شد و ايوان بلند با دو مناره در صحن عتيق ساخته شد . در سال 970 هجري قمري به دستور شاه تهماسب صفوي يه تكميل و تزيين حرم پرداختند كه از آن جمله كاشي كاري ضريح و نسب ضريحي از فولاد بود و بعد از آن گنبد طلايي فعلي بنا شد . در عصر قاجار گنبد با خشت طلايي زينت داده شد كه تا سال 1379 هجري شمسي باقي ماند . در همان دوره ضريح آينه و ضريح فولادي روي قبر به نقره ناب تغيير يافت و مسجد بالا سر و مدرسه دارالشفا ساخته شد و ايوان آيينه آينه كاري شد . در دهه پاياني قرن 13 شالوده صحن جديد ساخته شد و بناي آن در سال 1303 هجري قمري با هنرمندي استاد حسن معمار باشي به پايان رسيد .

 

مناره هاي حرم مطهر :

مناره هاي ايوان آينه : بر فراز پايه هاي دو طرف ايوان دو مَأذنه كه بلند ترين بناهاي آستانه هستند وجود دارد ، كه بر هريك كتيبه اي به پهناي يك متر نسب شده ، كه در متن آن ها شعائر اسلامي نوشته شده است . پوشش هر دو مَأذنه از بالا تا پائين كاشي گره اي است كه در ميان آن ها نام هاي خداوند متعال خوانده مي شود . دو مَأذنه ديگر در صحن بزرگ (نو يا اتابكي) وجود دارد كه روبروي ايوان آينه واقع شده است .

مناره اي صحن عتيق : در صحن عتيق بر فراز ايوان طلا دو مَأذنه استوانه اي بلند با پوشش كاشي گره اي به شكل مارپيچ قرار دارد كه در ميان پيچ ها نام هاي مبارك ا... ، محمد و علي به خط بنايي خوانده مي شود . اين مَأذنه ها در سال 1285 هجري قمري به دستور محمد حسن خان شاهسوند شهاب الملك بنا و قبه آن ها در سال 1301 هجري قمري طلا كاري شد .

 

رواق ها :

رواق بالاسر : محوطه اي كه بين مسجد بالا سر تا ضريح مطهر را در بر گرفته ، رواق بالا سر مي نامند . فضاي اين رواق با آينه كاري و گچ كاري هاي بسيار زيبا آراسته شده است .

رواق دارالحفاظ : محوطه اي بين ايوان طلا و ضريح مطهر است كه اين مكان از گذشته محل مراسم ويژه خادمان و قاريان قرآن بوده است .

رواق آينه : پايين پاي حضرت معصومه در بخش زنانه و محل زيارت خواهران است .

رواق پيش رو : وحوطه بين مسجد طباطبايي و ضريح مطهر كه سال ها محل برگزاري مراسم خطبه صبح گاهي و عرض ادب خادمان آستانه مقدسه بوده است .

 

آرامگاه ها :

مقابر گنبد سبز : شهر قم در قرن هشتم ه.ق شاهد ساخت يادمانهاي مذهبي تاريخي متعددي بود كه در فرهنگ معماري ايران به نام برج هاي آرامگاهي شناخته مي شوند. شاخص ترين اين بنا ها مجموعه اي را تشكيل مي دهند كه تحت عنوان مقابر دروازه كاشان قم شناخته مي شوند . در اين سه مقبره كه از نظر هنر گچ بري از نمونه هاي منحصر به فرد يه شمار مي روند اميران خاندان علي صفي، فرمانروايان مستقل قم در قرن هشتم ه.ق دفن شده اند. گچ بري هاي نفيس و ممتاز اين بنا متعلق به قرن هشتم است .

قبرستان شيخان : اين قبرستان در ميدان آستانه قرار دارد و دور تا دور آن را بازارچه اي به همين نام پوشانده است . اين قبرستان يكي از زيارتگاه هاي معروف شهر قم به حساب مي آيد. در اين مكان گروهي از ياران نزديك امامان شيعه و دانشمندان فرزانه و محدثان قرن هاي نخست اسلام به خاك سپرده شده اند . فرزانگاني مانند : زكريا ابن آدم ، ميرزاي قمي و ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي از اين جمله اند . آرامگاه علي ابن بابويه قمي ، پدر شيخ صدوق ، متوفي سال 329 ه.ق روبروي قبرستان شيخان و پشت پاساژ ملت قرار دارد . اين بنا شامل قبه و بقعه ، ايوان و صحن مشتمل بر سه حجره است .

مقبره والده امام خميني : مقبره مادر امام خميني و عمه گرامي ايشان در مجاورت امام زاده علي و حارث در ميدان الهادي قم واقع شده اند .

ساير آرامگاه ها و قبرستان هاي قم عبارتند از آرامگاه هاي قولويه ، كربلايي كاظم و وادي السلام.

 

مساجد قم :

مسجد اعظم : اين مسجد در كنار حرم حضرت معصومه و در سمت غربي آن قرار دارد . اين مسجد به كوشش آيت ا... بروجردي ، به دست استاد حسين ابن محمد معمار ( معروف به لر زاده) بنا شد . اين مسجد از جمله مساجد سه ايواني است . يك مقصوره وسيع ، گنبد مرتفع ، ايوان بزرگ ، دو گوشواره ،‌چهل ستون ، كتابخانه و ساير بيوتات ساختمان اين مسجد را تشكيل مي دهند .

مسجد جامع عتيق : اين مسجد يكي از بزرگ ترين و قديمي ترين مساجد شهر قم است . اين مسجد در سال 755 يا 752 ه.ق ساخته شده است . مسجد جامع عتيق داراي مقصوره بلند ، گنبد ، ايوان ، سه شبستان ، يك صحن بزرگ و زير زمين است .

مسجد امام حسن عسكري : اين مسجد كه به مسجد امام معروف است از مساجد معتبر و قديمي شهر قم است . بناي اوليه اين مسجد به دستور امام حسن عسكري ، به دست احمد ابن اسحاق اشعري و كيل آن حضرت در قرن سوم ه.ق احداث شد و در دوران صفويه تعمير و توسعه يافت . مسجد امام از چهار شبستان ، يك ايوان و يك سرد آب تشكيل شده است .

ساير مساجد تاريخي قم عبارتند از : ميدان كهنه ، پنجه علي و عشقعلي .

 

 

مدرسه هاي علوم ديني :

مدرسه فيضيه : اين مدرسه يكي از پر آوازه ترين مدارس علوم ديني جهان است . بناي كنوني مدرسه در شمال صحن عتيق در سال 1213 ه.ق به دستور فتحعلي شاه قاجار جايگزين بناي مدرسه آستانه شد ، كه از آثار قرن ششم ه.ق بود . ساختمان مدرسه چهار ايواني است و در دو طبقه با چهل حجره متعلق به دوره قاجار در طبقه پايين و چهل حجره متعلق به قرن چهاردهم ه.ق در طبقه بالا است .

مدرسه جهانگيرخان : معروف به مدرسه ناصري و جاني خاني ، روبروي مسجد جامع قرار دارد و از مدارس دوره صفويه است .

مدرسه رضويه : بناي اوليه اين مدرسه از قديمي ترين مدارس شهر به شمار ميرود و منسوب به امام رضا(ع) است . برخي از مورخان معتقدند آن امام همام در سفر خود از مدينه به خراسان از قم گذر كردند و در اين مكان فرد آمدند . اين مدرسه همچنين عبادتگاه حضرت معصومه بوده است .

 

خانه هاي تاريخي :

خانه حاج علي خان زند : در مركز بافت قديمي شهر قم معروف به محله چهار مردان در گذر قلعه قرار دارد . اين بنا متعلق به اواخر دوره قاجاريه ( 130 سال قبل ) است .

خانه حاجي خان : بناي اين اثر تاريخي از اواخر دوره قاجار به جاي مانده است . اما اتاق ها و فضاهاي جنوبي كه قديمي ترين بخش بنا را تشكيل ميدهند قدمتي بيش از 120 سال دارند.

خانه آيت ا... بروجردي : اين خانه متغلق به دوره قاجار است .

خانه ملا صدرا : محمد ابن ابراهيم يحيي شيرازي معروف به ملا صدرا بنيان گذار حكمت متعاليه ، سرآمد حكماي اسلامي و يكي از بزرگترين دانشمندان جهان در فلسفه الهي و اسلامي است . اين خانه در بخش كهك قم است . پلان اصلي بنا شبستاني و چليپايي (چهار صفه) است ، كه گرداگرد آن را در چهار گوشه حجره ها و اتاق ها در بر گرفته اند .

برخي از خانه هاي قديمي قم كه جزو آثار به جا مانده از دوره قاجاردن عبارتند از : خانه آيت ا... حاج شيخ عبد الكريم حائري يزدي ، خانه يزدان پناه ، خانه سيد باقر روحاني ، خانه توكلي ، خانه سيد حاجي روحاني و خانه شاكري .

 

قلعه ها :

قلعه قمرود: قمرود داراي دوقلعه است كه يكي ازاين قلعه ها مربوط به دوره صفويه است واكنون بصورت باربند يا آغل گوسفندان ازآن استفاده مي شود . قلعه ديگر را ميرزا نظام غفاري(مهندس الممالك) بناكرده است.بناي قلعه دردوطبقه احداث شده وداراي حوض خانه و بادگير و بازارچه مهم بوده است .

قلعه مظفرآباد: در 5 كيلومتري شرق روستاي قمرود واقع است ازآثار ميرزا نظام غفاري است .اين قلعه داراي 5 برج است كه چهار برج آن درچهارگوشه ويك برج درميانه ضلع شرقي قراردارد.قلعه داراي دو حياط خلوت است ودركناردر ورودي آن حمامي بناشده است

 

قلعه ملك آباد: اين قلعه راميرزانظام براي دخترش بناكرد ازآثار به جا مانده مي توان فهميد كه قلعه ازخشت وگل بناشده وداراي چهاربرج درچهارگوشه ويك آسياب بوده است. قلعه هاي ديگرقم عبارتندازقلعه سام آباد، قلعه قرمزگلي ‌، زار بلاغ قلعه تپه طغرود ، قلعه جمكران (قلعه گبري) قلعه قنبرعلي ‌، قيزقلعه سي جمكران وشيرين قلعه(منصورآباد).

 

 

كاروانسرا ها :

كاروانسراي حوض سلطان : اين كاروانسرا در دو بخش مركزي شرق چشمه شور و شمال درياچه حوض سلطان در جاده تهران-قم قرار دارد و در دوره ناصرالدين شاه قاجار ساخته شده است .

كاروانسراي دير : اين كاروانسرا در 65 كيلومتري جنوب تهران و در جاده قديم قم به ري كه يكي از راه هاي مهم ارتباطي كشور بوده واقع است . بناي اوليه آن به روزگار ساسانيان مي رسد .

كاروانسراهاي پُل دلاك : در جاده قم-تهران در سمت شمال رود مسيله و پل دلاك دو كاروانسرا با فاصله حدود 30 متر از يكديگر قرار گرفته اند كه يكي از آجر و ديگري از خشت و گل است .

كاروانسراي پاسنگان : اين كاروانسرا در 20 كيلومتري جاده قديم قم-كاشان قرار گرفته و به شكل مربع است . پا سنگان از بناهاي چها ايواني است و در چهار گوشه بنا ، چهار برج نيم دايره قرار دارد . كاروانسرا با تزئينات آجركاري از آثار صفوي و قاجار است و دو آب انبار در داخل و خارج كاروانسرا ساخته اند . جهانگرداني مانند مولر و ديولافوا از اين كاروانسرا بازديد كردند .

ساير كاروانسراهاي تاريخي قم عبارتند از : كاروانسراي مَلينوج ، حسن آباد ، سفيد آب ، صدري ، كوه نمك ، عسگر آباد ، منظريه ، علي آباد و باقرآباد .

 

پل ها :

پل دلاك : در مسير راه قديمي قم-تهران ، نزديك كاروانسراي دلاك ، روي رودخانه قره سو بنا شده و از آثار دوره صفويه است . اين پل نجموعا 153 متر طول و 6 متر عرض و 18 دهانه دارد .

پل حوض سلطان : اين پل كه در جاده كاروان روِ قم-تهراه روي رود مسيله واقع است ، و در سال 1262 ه.ق به فذمان علي اصغر خان اتابك ساخته شده است . بناي اين پل به صورت يك چشمه طاق جناقي تند و يك دهليز كوچك است . مصالح به كار رفته در طاق پل آجر است ، ولي بدنه و پايه آن از سنگ با ملات ساروج ساخته شده و فاقد تزئينات است .

پل عليخاني‌ : بناي اوليه اين پل در دوره صفويه بوده و در سال 1292 ه.ق عليخان سنقري چشمه هاي پيشين را برداشته و بناي كنوني را به جاي آن ساخت . اين پل در مركز شهر قم واقع است .

پل هاي تاريخي ديگر قم عبارتند از : پل شكسته ، كاج ، كنار رود و عسگر آباد

 

آب انبارها :

موقعيت اقليمي قم موجب شده مردم اين منطقه براي تامين آب آشاميدني خود به ساخت آب انبارها روي آورند . قديمي ترين آب انبارقن در سال 1055 ه.ق ساخته شده است . آب انبار هاي چهل اختران ، صدر آباد ، مبارك آباد ، كوه سفيد ، كاج و پاسنگان از معروف ترين آب انبارهاي قم مي باشند .

 

ميل ها :

در كناره راه هاي باستاني ايران ، به ويژه در دل كوير ، ستون هاي بلندي را مي بينيم كه از فرسنگ هاي دور نيز قابل مشاهده اند . اين گونه ستون ها را ميل مي نامند . در منطقه قمرود نيز نمونه هايي از اين ميل هاي راهنما ديده مي شوند كه در مسيرهاي فرعي جاده هاي باستاني شكل گرفته اند .

ميل صفر علي : اين ميل بر فراز رشته كوهي در غرب روستاي كاج به نام سپر رستم واقع شده است . ارتفاع ميل حدود 6 متر و قطر قائده آن 7 متر است .

ميل بابك : برفراز بلند ترين رشته كوه شمالي دره قمرود و در غرب روستاي كاج و 5/1 كيلومتري ميل صفر علي قرار دارد .

ميل مَيِم : اين ميل در روستاي مَيِم واقع شده است .

تپه ها :

تپه سرم : در حدود 15 كيلومتري جنوي شرقي جاده كاشان در بخش كهك قرار دارد و از مهم ترين محوطه هاي عصر آهن ايران و فرهنگ سفال خاكستري ايران است .

 

بازارهاي قم

بازار كهنه :

بازار كهنه ميان سته اوليه شهر قم يعني محله لب چال ومحله عربستان قرار دارد. بخشهاي وسيعي ازاين بازار دردوران صفويه بنا شده وتا پايان قاجار بناهايي كه به ان مربوط بود دران جاي گرفت. طول راسته بازار كهنه حدود 1كيلومتراست.درقسمت انتهاي بازار ميداني مستطيل شكل وجود دارد كه بنام ميدان كهنه معرووف است ودور تا دوران را مغزه ها ي مختلف دربر گرفته است.

 

بازار نو :

دردوره ناصرالدين شاه بازار قم روبه گسترش نهاد وبازار نو احداث شد.به عبارت ديگر معبر بازار نو دردوران قاجار همزمان با پيدايش ورشدمحله استانه ايجاد شد.قبل از قاجاريه ميدان وبازار كهنه مركز شهر محسوب ميشد،اما باپيدايش اين معبر وتاسيس جاده جديد تهران-قمومتروك شدن جاده قديم به وي‍‍زه سيل 1313مركزيت بيش ازپيش به نزديكي محله استانه انتقال يافت. طول راسته بازار حدود 1كيلومتر وعرض ان حدود 6متر است.سقف راسته بازار شامل4 نيم طاق و78طاق گنبدي وارتفاع ان حدود 6متر است كه به صورت يك رديف گنبد مشاهده ميشود.كوچه هاي تنگ مسكوني با محورهاي فرعي به عرض دوتاسه متر به بازار پيوسته اند. بيشتر سراها ي بازار قم دربازار نوودرجنوب راسته آن قراردارند: سراي بناها – صدراعظم –همدانيها – حاج عسكرخان وعباسقلي ازجمله اين سراها هستند. سراها يك راسته فرعي دارند كه در دوسوي آن مغازه ها ساخته شده ودالون ناميده مي شود. بازارنو دوچهارسوق دارد،چهارسوق اول ازيك طرف به سه راه بازاروازطرف ديگر به بازار كفاشها وسراي بنا ها ارتباط دارد .

 

 

تحول بازارنو:

درحدود پنجاه سال پيش به موازات توسعه شهرقم وبه دليل احداث خيابانهاي جديد آذر واستانه دو تيمچه متوسط وكوچك ازبين رفتند.‍(چنانچه مشهوراست رضا شاه در سفر خود به قم با مشاهده سقف تيمچه هاي متوسط وكوچك كه ازحرم قابل رويت بودند با عصا به انها اشاره كرد ودستور خرابي انها راميدهد وپيش از خروج وي ازقم اين كارانجام ميگيرد.) با تخريب تيمچه هاي مزبور دو خيابان متقاطع در دروازه بازار قديم ايجاد شد ( 1316 ه.ش ) و سپس بافت جديد و خيابان هاي جديد به موازات آن ها در قم ايجاد شد كه بزرگترين ضربه را به بافت قديم قم زد . با تخريب دو تيمچه ديگر ، اهميت تيمچه بزرگ به نحو چشمگيري افزايش يافت . چنان كه فيض در گنجينه آثار قم مي گويد : اينك تيمچه مزبور منحصر به فرد شده و در كمرگاه بازار واقع است . اما اين جمله را فيض در سال 1349 مي گويد و امروزه عملكرد تجاري تيمچه بسيار ضعيف شده و بسياري از حجره هاي آن متروكه گشته است .

بيشتر سراهاي بازار قم در بازار نو و در جنوب راسته بازار نو قرار دارند نام اين سرا ها اغلب از نام كالاهايي كه در آن معامله مي شد و يا نام بنيان گذار آن گرفته شده است . بازار نو داراي يك چهار سوق است . از بازار مسگر ها به اولين تقاطع كه برسيم چهار سوق مشهود است . با ورود به چهار سوق در مقابل سه راه بازار ديده مي شود كه در سمت راست آن بازار كفاش ها جاي دارد . روبروي بازار كفاش ها سراي بنا ها جاي دارد . چهار سوق هشت طاق گنبدي دارد . بالاي هر طاق يك دريچه دايره شكل و طرفين هر طاق دو دريچه به شكل قلب وجود دارد . چهار سوق ديگر بازار نو ، بازار كفاش ها است كه به موازات بازار مسگر ها قرار دارد . چهار سوق به خيابان آستانه منتهي مي شود و در مقابل سراي بنا ها واقع است .

همان طور كه آمد به دليل مركزيت محله آستانه بازار نو اهميتي ويژه داشت . اين اهميت با احداث جاده جديد تهران – قم دو چندان شد . چنان چه برخي متمولين شهر به فكر ايجاد تيمچه افتادند ، چرا كه در همين زمان در تهران تيمچه هاي چندي نظير مهدويه و سراي امير ايجاد شده بود .

در شرايط آن زمان سه تيمچه همزمان در قم به وجود آمد : تيمچه بزرگ ، متوسط و كوچك . معمار هر سه تيمچه استاد حسن معمار باشي بود ، كه گفته مي شود مجتهد نيز بوده و از اساتيد اول معماري معاصر تا قبل از تاسيس دانشكده هاي معماري محسوب مي شده است .

تيمچه بزرگ كه به تفصيل توضيح داده مي شود . اما در مورد دو تيمچه ديگر :

تيمچه متوسط متعلق به امين السلطان ( صدر اعظم ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه قاجار ) بوده و در وسط بازار سلامگاه قرار داشت . در مورد وجه تسميه بازار سلامگاه گفته مي شود : دسته جات عزا داري در محرم پس از خروج از بازار به حضرت معصومه سلام مي دادند .

تيمچه كوچك متعلق به انحصار الدوله ( حاكم قم ) بود .

 

تيمچه بزرگ قم :

تيمچه بزرگ از بناهاي ارزشمند و با شكوه است . اين تيمچه در سمت شمال راسته بازار نو قرار دارد و در سال 1301 ه.ق طراحي و اجرا شده است . اين بنا از نظر وسعت ، هنر معماري و تزئينات از جمله بناهاي منحصر به فرد به شمار مي رود . تيمچه بزرگ بيست حجره در طبقه پايين و دوازده غرفه در طبقه بالا دارد و آثاري ارزنده از هنر گچ كاري و مقرنس كاري را در خود جاي داده است . گنبد اين بنا از نوع عرق چيني و پوشش زير آن شمسه كاري با روزنه هايي براي تامين روشنايي داخل بنا است . تيمچه با دو در رودي به راسته بازار نو راه مي يابد .

برخي از كسبه بازار در توضيح ساخت تيمچه چنين مي گويند :

كسبه در اين فكر بودند كه تيمچه اي بسازند كه در نوع خود كم نظير بوده و سرآمد ساير تيمچه هاي آن زمان باشد . به همين دليل به دنبال بهترين معمارهاي آن زمان گشتند و پس از مراجعه به استاد حسن معمار باشي به او گفتند كه حاضرند هر هزينه اي را بپردازند اما در مقابلش از او بهترين تيمچه را مي خواهند. او نيز قبول كرد و پس از گرفتن تمام هزينه و دستمزد ساخت در ابتداي كار ، كار خود را آغاز نمود . مدتي از ساخت آن گذشت ، تا اينكه كار تا زير طاق هاي اول پيش رفته بود كه ناگهان اهالي متوجه عدم حضور استاد در شهر شدند . ديگر همه يقين كرده بودند كه او پول كلاني را كه از آنها گرفته برداشته ، و از آن جا فرار كرده است . چند سالي از آن واقعه گذشت كه استاد حسن به شهر بر مي گردد . آن ها از استاد دليل كارش را مي خواهند و او در پاسخ به آن ها مي گويد : بنا را تا طاق ها بالا بردم و آن را رها كردم تا كاملا نشست كند . اگر از ابتدا به شما مي گفتم بر من سخت مي گرفتيد كه بنا را زود تر تمام كنم . من نيز رفتم و پس از نشست كامل بنا آمدم و ادامه آن را بر روي اين طاق مي سازم تا بناي حاصله از استقامت بسيار بالا برخوردار باشد .

 

منابع

- اداره ميراث فرهنگي استان قم

- سايت اينترنتي www.daneshyaran.4kia.ir

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

استان خوزستان(دانش یاران)


مشخصات جغرافيايى
استان خوزستان با مساحتى حدود 63238 كيلومتر مربع، بين 29 درجهو 58 دقيقه تا 33 درجه 4 دقيقه عرض شمالى از خط استوا و 47 درجه و 41 دقيقه تا 50درجه و 39 دقيقه طول شرقى از نصف النهار گرينويچ، در جنوب غربى ايران واقع گرديده واز شمال غربى با استان ايلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقى و مشرق بااستانهاى چهار محال و بختيارى و كهگيلويه و بوير احمد، ازجنوب شرقى با استان بوشهر،از جنوب با خليج فارس و از مغرب با كشور عراق هم مرز است.(1)
اين استان از 15 شهرستان تشكيل شده است كه مجموعاً 35 بخششامل 28 شهر، 113 دهستان و 4496 آبادى داراى سكنه را در بر مى‏گيرد.(2)
ويژگيهاى طبيعى
خوزستان جز دربرخى از مناطق كوهستانى شمالى و شرقى، داراى اقليم خشك ونيمه خشك است. متوسطبارندگى ساليانه در اين استان حدود 266 ميليمتر و دوره بارندگى معمولا" بين مهرماهتا ارديبهشت ماه است.
متوسط درجه حرارت در دوره گرما، كه از ارديبهشت ماه آغازشده و تا مهرماه ادامه دارد، حدود 31/2 درجه سانتى‏گراد و حداكثر آن گاهى به بيش از 50 درجه سانتى‏گراد نيز مى‏رسد. در طول زمستان متوسط درجه حرارت 14/9 درجهسانتى‏گراد و حداقل آن به ندرت ممكن است به چند درجه زير صفر برسد.(3)
بخش دوم:جغرافياىاقتصادى
كشاورزى و دامدارى از دير باز در استان خوزستان وجود داشته است. به ويژه كشاورزى كه وجه غالب اقتصاد منطقه است به صورت گسترده از زمانهاى قديمتاكنون وجود داشته است.

كشاورزى
استان خوزستان به خاطر داشتن مرغوب‏ترين زمين‏ها وبيشترين آبها، از حاصل‏خيزترين نقاط ايران است. در بين مناطق مركزى و جنوبى كشور،خوزستان از نظر سطح زير كشت وتوليد محصولات كشاورزى، رتبه اول را به خود اختصاصداده است.
مهمترين محصولات كشاورزى استان شامل گندم، نيشكر، چغندر قند، خرما،موز و مركبات (نارنج، ليمو، پرتقال و بالنگ) مى‏باشد.(4)
ديگر محصولات عمده كشاورزى استان عبارتند از: جو، شلتوك،لوبيا تازه، ماش، ذرت دانه‏اى، كنجد، سيب زمينى و پياز، يونجه، انگور، انار، انجيرو...(5)
دامدارى و دامپرورى
دامدارى درسرزمين خوزستان سنتى و از زمان بسيار قديم رواج داشته و همواره به عنوان يك فعاليتاقتصادى مهم به حساب آمده است. دامدارى در اين استان به صورت پرورش دام‏هاى شيرى وگوشتى شامل گاو، گوسفند، بز و گاوميش مى‏باشد.(6)
صنايع و معادن
صنايع دستى
صنايعدستى مهم خوزستان عبارتند از عبابافى (در شوشتر و شادگان)، مقنعه و روسرى بافى (بيشتر در شوشتر)، چفيه بافى (خوزستان) ملحفه بافى (شوشتر)، لنگ بافى (دزفول)،جاجيم بافى (شادگان)، ورشو سازى (دزفول)، قلمزنى روى طلا و نقره و زرگرى (خوزستان)،نقره كارى (اهواز)و....
صنايع ماشينى
صنايع ماشينىاستان شامل صنايع ماشينى سبك و سنگين مى‏باشد. صنايع ماشينى سبك استان عبارتند از: صنعت قندسازى، صنعت كاغذ سازى (خوزستان)، صنعت آرد سازى(خوزستان)، صنعت بسته بندى وضدعفونى خرما، صنعت ماهيگيرى، صنعت توليد برق(سدكارون و سد دز) و... صنايع سنگينعبارتند از: پالايشگاه آبادان، دستگاه تقطير مسجد سليمان، پالايشگاه گاز بيدبلند،مجتمع شيميايى رازى (بندر امام‏خمينى)، مجتمع پتروشيمى آبادان، مجتمع شيميايى خارك،مجتمع پتروشيمى ايران - نيپون، مجتمع پتروشيمى ايران - ژاپن، كارخانجات لوله‏سازىنورد اهواز، ذوب آهن گازى اهواز و... .
معادن مهم و عمده خوزستان عبارتند از: معدن گوگرد و معادن نمك (اهواز، شوشتر، مسجدسليمان). ساير معادن استان عبارتند ازمعادن سنگ لاشه آهكى، سيليس، سنگ گچ، سنگ آهك، شن و ماسه.(7)
بخش سوم:جغرافياىتاريخى
وجه تسميه
منطقه‏اى كه امروزه خوزستانناميده مى‏شود در روزگاران پيشين قسمتى از سرزمين وسيع و دولت مستقلى به نام عيلامبوده است. بر اساس شواهد تاريخى، نام عيلام تا حدود قرن سيزده قبل از ميلاد بهخوزستان اطلاق مى‏گرديده و از اين تاريخ به بعد نام «انشان سوسنكا» يعنى مملكتانشان و شوش در كتيبه‏هاى عيلامى به ثبت رسيده است. هخامنشيان بعد از تصرف اينمنطقه (حدود 640 سال قبل از ميلاد) «انشان» را «انزان» ناميده‏اند، اما آشورى‏هاهمچنان اين منطقه را عيلام (علام) مى‏ناميدند.
نام خوزستان در سال 1302 هجرىشمسى با تصويب دولت مركزى ايران براى اين منطقه انتخاب گرديد. اين طور استدلالمى‏شود كه احتمالاً خوزستان از كلمه «خوز» يا «خوج» كه عيلامى شده «اوژ» استبرگرفته شده و «اوژ» نام ناحيه‏اى از قلمرو عيلاميان بوده است. برخى معتقدند خوز بهمعنى شكر است و خوزستان به معنى محل كشت يا توليد شكر است و علت آن را وجودكشت‏زارهاى نيشكر در اين منطقه مى‏دانند.(8)
پيشينه تاريخى
يكى از كهن‏ترين تمدنهاى بشرى، 6000 سال پيش درشوش پديد آمد حدود 1000 سال بعد، دولت مقتدر عيلام در شوش پايه‏گذارى شد و 700 سالپيش از ميلاد، دولت عيلام توسط آشوريان درهم شكسته شد. خوزستان در دوران هخامنشيان،اشكانيان، و ساسانيان بر عظمتش افزوده شد و شهرهايى در آن ايجاد گرديد.
اينمنطقه در دوران بعد از اسلام نيز آباد بود و با انقراض صفويه به چنگ افغانهاافتاد.
در دوران نادر و كريمخان زند، خوزستان دوره فترت را گذراند و در دورهقاجاريه به وسيله محمدعلى ميرزا پسر فتعحلى شاه، ضميمه كرمانشاه شد. از زمان فتحعلىشاه قاجار، اروپاييان در پى ايجاد تسلط و توسعه نفوذ خود در خوزستان بودند. اينتسلط تا زمان رضاخان و فرزندش ادامه داشت و منجر به كسب امتيازاتى، خاصه در موردنفت شد. اين امتيازات نبض اقتصادى اين استان زرخيز بلكه تمام ايران را در دستخارجيان استعمارگر قرار داده بود.(9)
بناهاى تاريخى
خوزستان، مملو از بناهاى تاريخى، تپه‏ها قديمىبقعه‏ها و آرامگاهها و آثار باستانى قديمى ديگر مى‏باشد. براى نمونه به ذكر نامبرخى از مشهورترين آنها مى‏پردازيم: شادروان (سد اهواز قديم)، گورستان زرتشتيان،مقبره على بن مهزيار اهوازى (اهواز)، مجموعه تپه‏هاى باستانى شوش (اكروپل، شهرشاهى،كاخ آپادانا)، بقعه دانيال نبى(ع) (شوش)، معبد يا زيگورات چغازنبيل (شوش)، معبد هفتتپّه، قصر يا معبد بزرگ (هفت تپه)، تپّه ابگع (هفت تپه)، تپّه باستانى چغاميش، اتاقآقامير (دزفول)، حمام وزير و حمام كرناسيون (دزفول)، پل قديمى دزفول، ايوان كرخه،پل قديم كرخه، قلعه سلاسل (شوشتر)، قلعه رستم گتوند (شوشتر)، بند ميزان (شوشتر)،مسجد جامع شوشتر، بقعه امامزاده عبداللّه (شوشتر)، قلعه ارجان (بهبهان)، پل ارجان (بهبهان)، امامزاده حيدر (بهبهان)، مسجد جامع بكان (بهبهان)، آرامگاه هرمز (رامهرمز)، قلعه دا و دختر (رامهرمز)، مقبره سيد ميرصالح (رامهرمز)، صفه سليمان «سرمسجد» (مسجد سليمان)، بقعه هفت شهيدان (مسجد سليمان)، اشكفت سلمان (ايذه)، كتيبهعيلامى كول فره (ايذه)، مجسمه سوسن (ايذه)، امامزاده ابوالفضل و امامزادهاميرالمؤمنين (باغملك)، تل كافران (بندر ماهشهر) و... .
بخش چهارم:اوضاع اجتماعى - فرهنگى‏
فصل اول: ويژگيهاى جمعيتى
بر اساس سرشمارىعمومى نفوس و مسكن سال 1375، جمعيت استان، 3746772 نفر بوده است كه از اين تعداد 2342514 نفر ساكن در نقاط شهرى و 1367945 نفر ساكن در نقاط روستايى و 36313 نفرجمعيت غير ساكن هستند.
هم‏چنين از جمعيتاستان، 1910529 نفر مرد و 1836243 نفرزن بوده است به اين ترتيب نسبت جنسى جمعيت 104 بوده است يعنى به ازاء هر يك صد نفرزن، 104 نفر مرد وجود داشته است.(10)
جمعيت و خانوار شهرستانهاى استان خوزستان: 1375

 

شرح

جمعيت

مرد

زن

خانوار

استان

3746772

1910529

1836243

644708

ساكن در نقاط شهرى

2342514

1191489

1151025

424701

ساكن در نقاط روستايى

1367945

700523

667422

213751

غير ساكن

36313

18517

17796

6256

شهرستان‏ آبادان

252047

127893

124154

47940

ساكن در نقاط شهرى

212450

107480

104970

41310

ساكن در نقاط روستايى

39597

20413

19184

6630

غير ساكن

0

0

0

0

شهرستان‏ انديمشك

155594

80526

75068

27280

ساكن در نقاط شهرى

106923

54142

52781

19488

ساكن در نقاط روستايى

43703

23847

19856

6994

غير ساكن

4968

2537

2431

798

شهرستان‏ اهواز

1110531

567569

542962

194331

ساكن در نقاط شهرى

835474

425796

409678

152620

ساكن در نقاط روستايى

274265

141355

132910

41577

غير ساكن

792

418

374

134

شهرستان‏ ايذه

172027

86781

85246

26958

ساكن در نقاط شهرى

81288

41247

40041

12773

ساكن در نقاط روستايى

90407

45365

45042

14132

غير ساكن

332

169

163

53

شهرستان‏ باغ‏ملك

90106

44963

45143

14780

ساكن در نقاط شهرى

16081

7981

8100

2528

ساكن در نقاط روستايى

72915

36421

36494

12016

غير ساكن

1110

561

549

236

شهرستان‏ بندر ماهشهر

297847

149685

148162

51996

ساكن در نقاط شهرى

221089

111174

109915

38836

ساكن در نقاط روستايى

76758

38511

38247

13160

غير ساكن

0

0

0

0

شهرستان‏ بهبهان

164074

83201

80873

30615

ساكن در نقاط شهرى

102721

51936

50785

20676

ساكن در نقاط روستايى

60298

30734

29564

9774

غير ساكن

1055

531

524

165

شهرستان‏ خرمشهر

129346

65749

63597

22816

ساكن در نقاط شهرى

105636

53541

52095

18894

ساكن در نقاط روستايى

23710

12208

11502

3922

غير ساكن

0

0

0

0

شهرستان‏ دزفول

351942

185306

166636

64910

ساكن در نقاط شهرى

202639

106660

95979

40103

ساكن در نقاط روستايى

137111

72329

64782

22590

غير ساكن

12192

6317

5875

2217

شهرستان‏ دشت آزادگان

125825

64881

60944

17427

ساكن در نقاط شهرى

60562

30451

30111

8446

ساكن در نقاط روستايى

65262

34430

30833

8981

غير ساكن

0

0

0

0

شهرستان‏ رامهرمز

170882

85702

85180

28729

ساكن در نقاط شهرى

75337

37632

37705

13266

ساكن در نقاط روستايى

93922

47245

46677

15166

غير ساكن

1623

825

798

297

شهرستان‏ شادگان

121000

60298

60702

16767

ساكن در نقاط شهرى

41836

20931

20905

6453

ساكن در نقاط روستايى

79164

39367

39797

10314

غير ساكن

0

0

0

0

شهرستان‏ شوش

173232

88177

85055

26524

ساكن در نقاط شهرى

52057

26371

25686

8743

ساكن در نقاط روستايى

118678

60546

58132

17413

غير ساكن

2497

1260

1237

368

شهرستان‏ شوشتر

210108

106442

103666

36612

ساكن در نقاط شهرى

96370

48815

47555

17826

ساكن در نقاط روستايى

109417

55481

53936

18061

غير ساكن

4321

2146

2175

725

شهرستان‏ مسجد سليمان

222211

113356

108855

37023

ساكن در نقاط شهرى

132051

67332

64719

22739

ساكن در نقاط روستايى

82737

42271

40466

13021

غير ساكن

7423

3753

3670

1263

مأخذ: سرشمارى عمومى نفوس و مسكن 1375،نتايج تفصيلى استان خوزستان.
وضع فعاليت
بر اساسسرشمارى عمومى نفوس و مسكن سال 1375، از تعداد 2682238 نفر جمعيت 10 ساله و بيشتراستان، 870766 نفر جمعيت فعّال و 1778644 نفر جمعيت غيرفعّال بوده است. از مجموعجمعيت فعّال استان، 730149 نفر شاغل، 35673 نفر بيكار (قبلاً شاغل) و 104944 نفربيكار (قبلاً غير شاغل) بوده‏اند.
همچنين از جمعيت فعّال استان خوزستان 803486نفر مرد و 67280 نفر زن بوده‏اند.(11)
نژاد
مطابق اسناد تاريخى، ساكنان اوليّه خوزستان عيلامى‏هابودند كه از هزاره 4ق.م در فلات ايران مى‏زيستند.پس از استيلاى پارس‏ها بر خوزستان،عيلامى‏ها در اثر اختلاط و آميزش با آنان داراى نژاد واحدى شدند كه بعدها مبنا وريشه اقوام ايرانى شد. تيره‏هايى از هميناقوام بودند كه در تاريخ ايران به نامخوزى توصيف شده‏اند.
در حال حاضر، ساكنان خوزستان را عربها، لرها، تركها وبقاياى نژادهاى باستانى و... تشكيل مى‏دهند.
زبان
تاقبل از سقوط خوزستان به دست اعراب، زبان رسمى مردم خوزستان «خوزى» بوده است و زبانخوزى همان زبانى است كه مقدسى، جغرافى نگار سده 4ه.ق از آن نام برده است.
درحالحاضر مردم خوزستان با لهجه‏هاى مخصوص محلى مانند دزفولى، شوشترى، بهبهانى، رومزى (رامهرمزى)، آبادانى، و زبان عربى تكلم مى‏كنند.(12)
فصل دوم: آموزش و پرورش
وضعسواد
درآبان ماه 1375، از 3162273 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر استان، 76/89درصد با سواد بوده‏اند. اين نسبت در بين مردان 83/53 درصد و در بين زنان 70/00 درصدبوده است. نسبت با سوادى در گروه سنى (6 - 14 ساله) 91/80درصد و درگروه سنى 15 سالهو بيشتر 69/25 درصد بوده است. در بين افراد لازم التعليم (14-6ساله)، نسبت باسوادىدر نقاط شهرى 96/22 درصد و در نقاط روستايى 85/60 درصد بوده است.(13)
مراكز دانشگاهى
مراكز مهمدانشگاهى استان خوزستان عبارتند از دانشگاه شهيد چمران اهواز، دانشگاه علوم پزشكىاهواز، دانشگاه صنعت نفت اهواز، دانشگاههاى آزاد (رامهرمز، بهبهان، ايذه، آغاجارى،اهواز، آبادان، خرمشهر، ماهشهر)، دانشگاههاى پيام نور در شهرهاى (اهواز، دزفول،بهبهان، رامهرمز، سوسنگرد، شادگان، بندرامام خمينى)، و....(14)
براساس سرشمارى عمومى نفوس ومسكن 1375، تعداد دانشجوياندانشگاهها ومؤسسات آموزش عالى استان خوزستان، 38233 نفر بوده‏اند كه از اين تعداد 6737 نفر در مقطع فوق ديپلم، 28957 نفر درمقطع ليسانس، 1274 نفر در مقطع فوق ليسانسو 1262 نفر در مقطع دكترا مشغول به تحصيل بوده‏اند. لازم به ذكر است كه از تعداد كلدانشجويان استان 23493 نفر مرد و 14740 نفر زن بوده‏اند.(15)
امكانات فرهنگى - تفريحى
كتابخانه‏ها
تعداد كتابخانه‏هاى عمومى موجود استان در سال 1375، 64 كتابخانه بوده است.تعداد كتب موجود در اين كتابخانه‏ها 467299 جلد و تعداداعضاء 58170 نفر بوده است.(16)
مطبوعات
مردم استان خوزستان به خاطر نفوذ استعمار، ديرتر ازسايراستان‏هاى كشور بامقوله مطبوعات آشنا شد. اولين نشريات خوزستان در سالهاى 1304و 1305 منتشر شدند. برخى از مطبوعات استان از گذشته تاكنون عبارتند از: فصلنامهعلمى آبادان (1331 شمسى)، هفته نامه خبرى آرتا (مسجد سليمان 1330) اخبار خوزستان (هفته نامه سياسى، خرمشهر، 1340-49 ش)، نشريه امواج معشور (بندرماهشهر)، هفته نامهايران نوين( خرمشهر، 1331 ش)، هفته نامه آيينه جنوب (اهواز)، هفته نامه سياسى - خبرى خلق خوزستان (خرمشهر)، هفته نامه خوزستان (اهواز)، مجله رويش انديشه، مجلهطوبى(اهواز) و....(17)
سينما
براساس آمار سال 1375، تعداد سينماهاى فعال دراستانخوزستان 20 باب بوده كه از اين تعداد 13 باب دولتى و 7 باب خصوصى بوده است. گنجايشسينماهاى فعال استان جمعاً 11568 نفر مى‏باشد. لازم به ذكر است كه مجموع سينماهاىغيرفعال استان 23 باب سينما بوده است.(18)
پاركها
برخى از پارك‏هاى استان عبارتند از: پارك جنگلى ساحلى( اهواز، تأسيس 1354، 300000 متر مربع مساحت)، پارك جنگلى دزفول( 680000 مترمربعمساحت)، پارك جنگلى اهواز(700000 متر مربع مساحت)، پارك شهر(شادگان، 30000 مترمربع)، پارك شهر(انديمشك، 3000 متر مربع)، پارك كودك (انديمشك، 2000 متر مربع)،و....(19)
اماكنورزشى
تا سال 1370، استان خوزستان داراى 23 ورزشگاه، 14 باشگاه ورزشى، 9مجموعه ورزشى، دو كلوپ ورزشى و يك سالن ورزشى بوده است.(20)
فصل سوم: آداب و رسوم
آداب ويژه ماه رمضان
مردم اين استان با نظافت مساجد، تكيه‏هاو حسينيه‏ها، به پيشواز اين ماه مبارك مى‏روند. مساجد را با آيينه و شمعدان وچلچراغ و شاخه‏هاى نخل و پارچه‏هاى سبز آذين مى‏بندند. در اكثر شهرهاى اين استانزنها در نظافت مساجد و تكايا شركت مى‏كنند و به آب و جاروى مسجد و شستن ظروف وآماده ساختن وسايل پذيرايى براى ماه رمضان مى‏پردازند.(21)
دربرخى نقاط استان خوزستان رسم است كه از شب اوّل ماه مباركرمضان دو نفر به نام « دُم دُم سحرى» براى بيدار كردن مردم از نيمه شب تانزديك سحردر كوى و برزن راه مى‏افتند يكى ازاين دو «دمّام» بزرگى به گردن انداخته و ديگرىدرحالى كه چراغ دريايى در دست دارد او را همراهى مى‏كند. آنكه دمّام به گردن داردبا چوب محكم به دمّام مى‏كوبد و هر دو با صداى بلند مى‏گويند:« ياماه رمضان قدمتمبارك» و خلق ا... رااز خواب بيدار مى‏كنند.(22)
در جهتبزرگداشت شب قدر، مردم استان خوزستان شبهاى نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماهمبارك رمضان را احيا مى‏گيرند. همچنين بسيارى از مردم شب بيست و هفتم را كه شب هفتمرحلت حضرت على(ع) است احيا مى‏گيرند. در اين شبها شيعيان تا سحر به عبادت و خواندنقرآن و دعا مشغولند. اين مراسم معنوى دراكثر نقاط استان با تشريفات خاصى همراه است. بسيارى ازمردم در مساجد و يا مصلاى شهر برخى نيز در خانه اعمال و مراسم احيا را بهجا مى‏آورند و از آداب مخصوص شبهاى قدر كه در بيشتر نقاط استان مرسوم است مى‏توانبه موارد زير اشاره كرد:
غسل: كسانى كه قصد برگزارى مراسم احيا را دارند قبل ازغروب آفتاب به حمام مى‏روند و غسل مى‏كنند.
دعا: دعاهايى كه در شبهاى احياخوانده مى‏شود عبارتند از: دعاى جوشن كبير، جوشن صغير، توسّل، مجير، دعاى«اللّهُمَاِنّى اَمسَيتُ ...ِ» و....
قرائت قرآن: يكى از اعمال مهم شبهاى قدر، خواندنقرآن است، اما قرائت چند سوره از شأن ومنزلت خاصى برخوردار است ازجمله سوره‏هاىقدر، دُخان، روم و عنكبوت.
نماز: نمازهاى مستحبى كه درشبهاى قدر يااحيا خواندمى‏شود عبارتند از: نمازحمد با سه سوره ، نماز صدركعتى،نماز هفت قل هواللهى و ...
قرآن برسرگرفتن: آخرين عمل در شبهاى احياء، برسرگرفتن قرآن است كه باتشريفات خاصى برگزار مى‏شود. هنگام شروع اين مراسم، چراغها را خاموش مى‏كنند وحاضران درحالى كه از گناهان خود استغفار مى‏كنند قرآنها را با دست راست بر سرمى‏گيرند و دست ديگر را به سمت آسمان بلند مى‏كنند و مدّاح يا روحانى محل شروع بهخواندن دعا خواندن مى‏كند و خداوند را به قرآن كه در يكى از اين شبها نازل شده استقسم مى‏دهد تا گناهان همه حاضران را بيامرزد آنگاه خداوند را به چهاردهمعصوم‏عليهاالسلام قسم مى‏دهد. سپس با دعا، استغفار و طلب حاجت مراسم خاتمهمى‏يابد.
باتوجه به اين كه شهادت حضرت على(ع) مصادف با شبهاى قدر است مراسمويژه‏اى در روزها و شبهاى نوزدهم، بيستم و بيست و يكم ماه مبارك رمضان برگزارمى‏شود. در اين شب‏ها مسلمانان و دوستداران مولاى متقيان در ماتم و حزن و اندوه فرومى‏روند و همه جا يكپارچه سياه پوش مى‏شود. مردم خوزستان كسب و كار را تعطيل كرده وبه تعزيه و نوحه خوانى و سينه‏زنى مى‏پردازند.(23)
مراسم عيد فطر
روز اوّل ماه شوال كه يكى از اعياد بزرگ مامسلمانان مى‏باشد در استان خوزستان با شكوه هر چه تمامتر برگزار مى‏شود. در شب عيدفطر عده زيادى از مردم درمساجد به دعا و نماز تا صبح مشغول هستند. پس از طلوع آفتابافراد نمازگزار به طرف مساجد مهم شهر و معمولا" به سمت مصلاّى شهر حركت كرده و باخواندن اذكارى همچون «لااله الاالله و الله اكبر، اللّه اكبر و...» خود را براىنماز عيد فطر آماده مى‏سازند. بعد از نماز، امام جماعت به ايراد خطبه و سخنرانىمى‏پردازد.
درخوزستان ومناطق جنوبى كشور به فطريه «سرروزه» مى‏گويند. سرروزه جويا گندم يا خرما يا آرد و يا پولى است كه صبح روز عيد فطر به فرد مستحقى مى‏دهند ويااز قبل آن را آماده كرده و بعد از نماز عيد به مستحق مى‏دهند.(24)
ماه محرم:
در اين استانيكى دوروز مانده به ماه محرم تمام مساجد، حسينيه‏ها و تكيه‏ها سياه‏پوش مى‏شود وخيابان‏ها و محله‏ها به نشانه عزادارى با پرچم‏ها و پارچه‏هاى سياه آذين بندىمى‏شود. در اين ماه به ويژه در دهه اوّل محرم، دسته‏هاى سينه‏زنى و زنجيرزنى دركوچه‏ها و خيابان‏ها به راه مى‏افتند. در روزهاى ديگر مجالس در مسجدها و حسينيه‏هاو خانه‏ها برگزار و روضه‏خوانى‏هاى زنانه و مردانه برپا مى‏شوند.
معمولاً درعزادارى‏ها از عَلَم، نخل، شيدونه و مشعل استفاده مى‏شود. علم كه به نام علم حضرتعباس(ع) معروف است، از هنگامى كه چوب آن را براى بستن پارچه به ميدان مى‏آورند،مردم جمع مى‏شوند و با صلوات و يا ساز و دهل وارد ميدانش مى‏كنند. نخل را براىتشبيه به ايوان‏هاى طلايى اماكن متبركه مى‏سازند. نخل معروف دزفول، نخل كلبى‏خاننام دارد.
شيدونه تشبيهى است به ضريح و گنبد بالاى آن و چهار گلدسته در چهارگوشه گنبد.
مشعل حداكثر يازده شبكه آهنى دارد كه بر روى يك چوب افقى نصب شده‏اندو در وسط اين چوب پايه‏اى است كه مانند علم آن را بر روى ناف جاى مى‏دهند.(25)
جشن‏ها و اعياد ملى ومذهبى
عيد قربان
اگر يكى از اعضاى خانواده بهمكه رفته باشد، به تعداد افراد خانواده، بيرق‏هاى كوچك سبز رنگى به شكل مثلث پولكدوزى مى‏كنند و بر سر در خانه نصب مى‏كنند. همه اهل خانه لباس نو مى‏پوشند و زنان ودختران لباس سبز به تن مى‏كنند.
در روز عيد قربان نيز، گوسفند قربانى مى‏كنند وگوشت آن را بين مستمندان تقسيم مى‏كنند. برخى نيز در اين روز شيربرنج مى‏پزند و شامو ناهار مى‏دهند.
عيد نوروز
از چند روز پيش، كلوچهمخصوصى از آرد، روغن، زيره و رازيانه درست مى‏كنند. بعد از تحويل سال، اول به ديدنبزرگ خانواده مى‏روند و عيد را تبريك مى‏گويند و سپس ديد و بازديدها شروعمى‏شود.
در روز سيزده‏بدر اكثر مردم به باغ‏ها و تفرج‏گاه‏ها مى‏روند.
لازمبه ذكر است كه برخى روز سيزده را در دو روز جشن مى‏گيرند: روز سيزده با احتساب روزعيد نوروز، و روز سيزده بدون احتساب روز نوروز. اولى را سيزده عيد و دومى را سيزدهبعد از عيد گويند.(26)
جشنعروسى
پسر كه به سن ازدواج رسيد، خانواده‏اش به فكر مى‏افتند كه زنىبرايش بگيرند تا سر و سامانى بگيرد. به اين منظور دختر دم بختى را در نظر مى‏گيرندو با مادر دختر صحبت مى‏كنند، و بعد از چند روز ريش سفيد محترمى از بستگان پسر براى «دِلالى» به خانه دختر مى‏رود، اگر جواب مثبت بود، بعد از چند روز، چند نفر ريشسفيد به اتفاق پدر پسر، براى «كدخدائى»، به خانه دختر مى‏روند و بعد از گفتگوهاىطولانى، پدر دختر بنا به خواسته ريش سفيدان، مقدار خرج روز «شيروابرون» را تعيينمى‏كند.
شيربهاى دختر هم با چك و چانه زياد، قرض و نقدش تعيين مى‏شود كه نقدش رادر روز «شيروابرون» مى‏پردازند و قرضش را بعداً پرداخت مى‏كنند. جشن «شيروابرون وشيرينى اشكنون» كه هر دو در يك روز است با حضور جمعى از دعوت شدگان برگزارمى‏شود.
بين روز شيروابرون و «جهاز خريد» ممكن است ماه‏ها فاصله بيفتد. در روزمقرر پدر و مادر عروس و داماد و يكى از ريش سفيدان به بازار مى‏روند كه هم جهازبخرند و هم رخت و لباس براى عروس و داماد تهيه كنند.
روز بعد سر دفتر رسمىازدواج مى‏آيد و از عروس و داماد و پدرهايشان امضاء مى‏گيرد و عروسى شروع مى‏شود. داماد براى دوستان خلعت مى‏فرستد و از آن‏ها براى عروسى دعوت به عملمى‏آورد.
روز حنابندان زن‏هاى خانواده داماد، حنا درست مى‏كنند و آن را در خانهعروس به كف دست و پاى عروس مى‏بندند. فرداى شب حنابندان رقص و پايكوبى شروع مى‏شودو تا پاسى از شب ادامه مى‏يابد و بعد از اتمام جشن و رساندن عروس و داماد بهمنزلشان مردم به خانه‏هايشان مى‏روند.
صبح روز بعد يك‏يك اقوام و آشنايان براىديدن عروس مى‏آيند و هر كس با دادن هديه‏اى به عنوان «روگشون» موفق به ديدن عروسمى‏شود.
سه روز بعد «پاگشون» است كه عروس و داماد به خانه پدر عروس دعوت مى‏شوندو هديه‏اى قابل توجه مى‏گيرند.(27)
باورها
- اگر پسر بچه‏اى روى طاقچه برود، يا مرغ جلو يكى ازاهل خانه بالهايش را بگشايد و بنشيند، يا سگ خانه پشت به اطاق و رو به حياط بنشيند،يا طفل شيرخوارى كه روى دست نگه‏داشته‏اند، پاى راستش را بالا نگه دارد، يا دختربچه‏اى خودسرانه خانه را جارو كند، ميهمان مى‏آيد.
- اگر لنگه كفش بر روى لنگهديگر سوار شود، صاحب كفش به مسافرت خواهد رفت.
- اگر گوش چپ كسى زنگ بزند، نشانهآنست كه پشت سرش بدگويى مى‏كنند و اگر گوش راست زنگ بزند، پشت سرش به خوبى از اوياد مى‏كنند.
- اگر آينه خانه‏اى بشكند، صاحب آن خانه بايد منتظر واقعهناخوشايندى باشد.
- اگر كسى روز شنبه لباس بشويد، ثروتمند مى‏شود.(28)
ضرب‏المثل‏ها:
آبرو آدم تولىبهار نى
آبروى آدم، گياه خودرو نيست.
تيزى شيشه اَنرمى بيدن تيزى شيشه ازنرمى چوب بيد است.
افتو زير سله نميشو آفتاب زير سبد پنهان نمى‏شود.
آسمونگرد و زمين تخت
در مقام بى‏اعتنايى گويند، هر چه توانى بكن.
دس دلت اينم پنگخرت اينم
به ظاهر دلت را شاد مى‏كنم، ولى از پشت خنجرت مى‏زنم.(29)
بخش پنجم:مذهبى - سياسى
فصل اول: اوضاع مذهبى
براساس آخرينسرشمارى عمومى ونفوس ومسكن سال 1375، از تعداد 3746772 نفر جمعيت استان، 3736031نفر مسلمان، 859 نفر زرتشتى، 1416نفر كليمى، 3810 نفر ساير اديان و 4627 نفر اظهارنشده بوده‏اند. از مجموع جمعيت مسلمان، 2334444 نفر درنقاط شهرى و 1365299 نفر درنقاط روستايى ساكن بوده‏اند.(30)
اماكنمذهبى
براساس آمار سال 1375، استان خوزستان داراى 1557 باب مسجد، 8 بابمصلى، 4 نمازخانه، 388 زيارتگاه امام وامامزاده، 102 نظرگاه و قدمگاه، 128 زيارتگاهساير بزرگان دين، 2 تكيه ثابت، 904 حسينيه، 9 فاطميه، 3 مهديه، 18 زينبيه و حيدريه، 2 خانقاه و... بوده است.(31)
نام برخى از مهمترين مكانهاى مذهبىاستان عبارتند از: مسجد جامع (دزفول)، مسجد ملاّعلى‏شاه (دزفول)، مسجد بازار كهنه (دزفول)، امامزاده سيد محمد سبزقبا (دزفول)، مسجد جمعه شوشتر، امامزاده عبدا... (شوشتر)، بقعه دانيال نبى (شوش)، مسجد شوش، امامزاده على بن مهزيار (اهواز)،امامزاده عباس (اهواز)، امامزاده حيدر (بهبهان)، امامزاده ابراهيم (بهبهان)، وامامزاده فضل (بهبهان)، آرامگاه حضرت اوريا(ع) (رامهرمز)، امامزاده سيد محمد (رامهرمز)، امامزاده علمدار (رامهرمز)، امامزاده سيد قنبر (شادگان)، امامزاده سيدعلى و سيد محمد (شادگان) و ... .
مدارسدينى
مهم‏ترين مدارس علوم دينى تحت پوشش حوزه علميه قم در استان خوزستانعبارتند از: مدرسه امام جعفر صادق(ع) (بهبهان)، مدرسه مرتضوى (بهبهان)، مدرسهامامزاده ابراهيم (بهبهان)، مدرسه علميه آيةالله بهبهانى (اهواز)، مدرسه امامخمينى(ره) (اهواز)، مدرسه آل‏طيب (اهواز)، مدرسه علميه جزائريه (شوشتر)، مدرسه حضرتآيةالله قاضى (دزفول)، آيةالله بيگدلى (دزفول)، مدرسه علميه امام صادق(ع) (آبادان)،مدرسه علميه رضويه (خرمشهر)، مدرسه علميه امام موسى بن جعفر(ع) (شادگان)، مدرسهعلميه على‏بن‏ابى‏طالب (ايذه)، مدرسه علميه المهدى (مسجد سليمان)، مدرسه علميه امامجعفر صادق(ع) (باغ ملك)، مدرسه علميه امام صادق(ع) (انديمشك)، مدرسه اماممحمدباقر(ع) (شوش) و....(32)
بزرگان ومشاهير
خطه خوزستان مهد پرورش بسيارى از فقيهان، عالمان، نويسندگان،عرفا، شعرا و هنرمندان ايران زمين به شمار مى‏آيد.برخى از مهمترين مشاهير اين استانعبارتند از:
علما و فقها
شيخ ابوالقاسم حسين بن روحنوبختى اهوازى (نايب خاص امام زمان«ع»)، آيةالله سيد عبدالله بهبهانى (مجتهدى بزرگو رهبر مشروطه خواهان)، شيخ مرتضى انصارى (متولد 1214)، قاضى نورالله شوشترى (ازاعاظم علماى اماميه، فقيه اصولى، اديب، رياضيدان و...)، سيد نعمت‏الله جزايرىشوشترى (فقيه، اديب، عالم به علوم تجربى)، وحيد بهبهانى (مجتهد و فقيه بزرگ شيعه،متولد 1117ه.ق)، آيةالله العظمى حاج سيدعلى بهبهانى (متولد 1303ه.ق)، علامه حاجشيخ محمدتقى شوشترى (متولد 1320ه.ق) صاحب كتاب قاموس الرجال و....
منجمان، رياضيدانان، عارفان، قضات، رجال و اطباء
نوبخت زرتشتى (منجم و ستاره شناس)، ابوسهل نوبختى (منجم)، ابوعلى مهندس اهوازى (رياضيدان)،ابوالحسن اهوازى (منجم و رياضيدان)، بابا ركن‏الدين ولى دزفولى (عارف و زاهد سدههشتم هجرى قمرى)، سيدعباس موسوى (عارف، متولد1275ه.ش)، دكتر على اكبر حكيم شوشترى (طبيب)، على‏بن عباس مجوسى اهوازى (استاد بزرگ طب در اسلام)، ابويعقوب اهوازى (پزشكسده چهارم‏ه.ق)، قاضى ارجانى (554 - 460ه.ق، قاضى، و نيز فقيه، راوى حديث و شاعر) و....
نويسندگان و مترجمان
سهل بن هارون دشت (نويسنده و صاحب مقام در ادبيات عرب)، عبدالله بن هلال اهوازى (مترجم كتاب كليله ودمنه از پهلوى به عربى)، ابوالحسن اهوازى منشى (استاد سبكهاى نثر عربى و مبتكراسلوب نثر مرصّع)، استاد محمدباقر نيرومند (مترجم، مؤلف) و....
شاعران
قاضى ارجانى، ابونواس هانى (شاعر بديهه‏گو)، ابوالعلاءشوشترى، ملاعباس شوشترى (متخلص به شباب)، آشفته دزفولى، راجى دزفولى (نواده شيخفخرالدين جبل عاملى)، مرشد دزفولى، حبيب الله ريخته‏گر (متخلص به مرجان)، سيروسشجاعى فر (متولد 1322ه.ش، اهواز)، عيسى سجادى (شاعر بومى شوشتر) و....
فصل دوم: اوضاع سياسى
نهضت مشروطه درخوزستان
همزمان با نهضت مشروطه به علت وجود نفت در مناطق خوزستان ومسايلمربوط به آن از جمله وجود استعمار انگليس و دست نشانده‏اش شيخ خزعل، تحول خاصى دراين منطقه از ايران به وجود نيامد بلكه اوضاع به نفع استعمار پيش مى‏رفت و شيخ خزعلفرصت مناسبى به دست آورد تا پايه قدرت خود و نفوذ انگليس را در خوزستان هر چهاستوارتر گرداند. البته به واسطه مسايل حاشيه‏اى نفت و استعمار، درگيرى‏هاىمنطقه‏اى به وجود آمد كه ربطى به مسايل مشروطه نداشت.(33)
خوزستان در جنگ جهانى اول
باشروع جنگ جهانى اول در روز 30 آوريل 1914م. نيروهاى عثمانى پس از اشغال برخى ازمناطق ايران به سمت جنوب كشور حمله كردند. يك تيپ مختلط انگليسى و هندى واردخوزستان شدند و نواحى نفت‏خيز را در اختيار گرفتند تا بتواند تأسيسات نفت جنوب رادر برابر حمله عثمانيها محافظت كنند. در دسامبر 1914م. نيروهاى عثمانى به خوزستانحمله كرده و لوله‏هاى نفت را منفجر ساختند، در ژانويه 1915م. ژنرال نيكسون بهفرماندهى قواى انگليسى در خاك ايران منصوب شد و با لشگر خود عثمانى‏ها را ازخوزستان بيرون راند و سپس به تعمير لوله‏هاى نفت پرداخت.(34)
قانون كشف حجاب
پس از فرمانرضاخان مبنى بر قانون كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباسها، مردم استان خوزستان عليهاين قانون ظالمانه بپاخاستند. به طورى كه در نامه شماره 33-م از وزارت كشور چنينآمده است: «بطورى كه در اين چند روزه مشهود گرديد اكثر ساكنين آنجا اخيراً چفيه وعقال بر سر نهاده متظاهر به عرب منشى شده‏اند و اسباب تعجب است كه مأمورين شهربانىچگونه برخلاف مصالح عاليه كشور شاهنشاهى در اجراى قانون كوتاهى مى‏نمايند. بدينوسيله نيز آن اداره را متوجه مى‏نمايند كه قدغن نمايند».(35)
جنگ جهانى دوم
با شروع جنگجهانى دوم على‏رغم كليه مساعى ايران در جهت حفظ بى‏طرفى، در سحرگاه سوم شهريور 1320 (25 اوت 1941م) قواى انگلستان و روسيه ناگهان از شمال و جنوب به مرزهاى ايران حملهكردند. يك ستون از نيروهاى انگليسى از خاك عراق به ناحيه جنوب غربى خوزستان هجومآورد. عمليات دريايى انگلستان بيشتر در بندر امام خمينى (بندر شاهپور) صورت گرفت وهشت فروند كشتى متوقف در اين بندر به دست قواى انگلستان افتادند. نيروى هوايىانگلستان هم چند هدف نظامى را در اهواز بمباران كرد.(36)
استان خوزستان در دوران انقلاباسلامى
در اربعين شهداى تبريز كه مصادف با فروردين 1357 بود مردم بسيارىاز شهرهاى ايران در مساجد، مجالس يادبود برگزار كردند و مأموران شاه با آنان برخوردكردند. نظير اين حادثه در شهرهاى استان خوزستان نيز اتفاق افتاد و با برملا شدنچهره واقعى رژيم، مردم در قيام خود جدى‏تر گرديدند. حضرت امام خمينى در مورخ 1357/5/15 طى پيامى به مردم اصفهان توجه ملت را به جنايات رژيم شاه در اهواز جلبنمودند. رژيم كه براى سركوبى مردم از حيله‏هاى مختلف بهره مى‏جست اين بار از تاريخ 17 شهريور 1357 در دوازده شهر كشور به مدت شش ماه حكومت نظامى اعلام كرد و اهوازيكى از اين شهرها بود.(37)
بنابر اين قانون، ورود به مساجدمى‏بايست به صورت انفرادى يا حداكثر 2 نفر باشد و خروج 2 نفر و بيشتر و ايرادسخنرانى و نيز ممنوع بود. بعدها حكومت نظامى در اغلب شهرهاى استان اعلام شد. على‏رغم برخورد مأمورين و شهادت و مجروح كردن ملت مسلمان، تظاهرات، اعتصابات وتحصن‏ها ادامه داشت و مردم شهرها و روستاهاى سراسر استان همچون رودى خروشان يكى پساز ديگرى به سيل خروشنده انقلاب پيوستند تا اين كه سرانجام بنيان رژيم طاغوت از بيخو بن برچيده شد و انقلاب به پيروزى رسيد.
جنگتحميلى
با شروع جنگ تحميلى رژيم عراق عليه ايران و مورد تجاوز قرار گرفتناستان خوزستان، جوانان دلير اين استان در اولين فرصت به سوى خطوط مقدم نبرد شتافتندو ضمن ايستادگى در مقابل دشمنان، حماسه‏هاى بزرگ آفريدند. دشمن بعثى با اشغال بستانو سوسنگرد و ديگر بخشهاى استراتژيك استان به پيش مى‏آمد و مردم اين استان با چنگ ودندان در مقابل آنها ايستادند و مقاومت كردند و توانستند همپاى ملت مسلمان علاوه بردفع تجاوز دشمن در عمليات‏هاى طريق‏القدس، فتح‏المبين، رمضان، خيبر، بدر، والفجرهشت، كربلاى يك و كربلاى‏5 شركت كنند. لشگر 7 ولى عصر(عج) كه با كمك مردم اين استانتشكيل شده بود ميعادگاه رزمندگان خوزستان، تا پايان جنگ بود و سردارانى چون اسماعيلدقايقى و دكتر مجيد بقايى و تعداد زيادى از بهترين و پاك‏ترين جوانان اين سرزمين باتقديم خون خود به دفاع از دين و ناموس خود برخاستند به طورى كه تنها شهرستان بهبهاننزديك به 1200 شهيد و تعداد 2300 نفر جانباز و 200 نفر آزاده به پيشگاه حق تقديمكرد.(38) ياد شهداى گلگون كفن اين استان گرامى‏باد.

 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

آداب و رسوم استان قم(دانش یاران)


 

 

 

آداب و رسوم استان قم

 

 

 

 

قم به جهت واقع شدن بر سر راه مرکز به شمال ایران و اتصال راه‌های جنوبی مرکزی غربی به هم از دیرباز یک شاهراه به شمار می‌آمده است. جهت اثبات این گفته کافی است نگاهی به کتب قدیم بیفکنید تا به دفعات نام قم را ببینید.[1]

 

تاریخچه شهر قم

تاریخچه سکونت در ناحیه قم به هزاره پنجم بیش از میلاد می‌رسد. قدیمی‌ترین اثر بدست آمده در این منطقه متعلق به اوایل هزاره ششم و جدیدترین آن متعلق به اواسط هزاره چهارم است. آثار بدست آمده نشان می‌دهد که مردم این منطقه با مردم سبک کاشان در ارتباط بودند.[2] در دوره باستان نام شهر قم، کوانا یا قوانا، کهندان، گم، هنیجان و گب بوده است.[3]

باورها و اعتقادات عامیانه را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف) باورهای مذهبی

ب) باورهای عامیانه

ج) باورهای سنّتی

 

الف) برخی باورهای مذهبی

- با مشاهده نور در روشنایی صلوات می‌فرستند.

- استخوان گوسفند را نباید جلو سگ انداخت زیرا گناه محسوب می‌شود.

ب) باورهای عامیانه

- بی مورد قیچی را باز و بسته کردن باعث دعوا می‌شود.

- از روی بچه نباید پرید.

- نباید دور سر کسی چرخید.

- اگر کسی روی گربه آب بپاشد، روی دستش زگیل در می‌آید.

- آب نیم خورده دیگران را نباید خورد، می‌گویند میان آن دو کدورت ایجاد می‌شود.[4]

 

اعتقادات مردم قم در مورد روزهای هفته

- صبح جمعه و روز چهارشنبه دیدن مریض نمی‌رفتند.

- لباس شستن روز شنبه بسیار مناسب بوده و شگون داشت.

- شب چهارشنبه خرید انجام نمی‌شد زیرا عقیده داشتند که جنس خریده شده می‌سوزد.

- پارچه را در روز جمعه نمی‌بریدند و هیچ کاری در روز جمعه بنیاد نمی‌گذاشتند.[5]

 

اعتقادات و باورهای مردم قم پیرامون مرگ

- سه‌شنبه اول روی قبر چراغ روشن می‌کنند.

- هرگاه کسی شب فوت کند او را تنها نمی‌گذارند.

 

ج) باورهای سنّتی

از مراسم‌هایی که جنبه خرافات داشت و برخی از مردم به آن عقیده داشتند درباره تب نوبه بود. چون در گذشته وضع بهداشتی مردم خوب نبود و بیماری‌های زیادی شیوع پیدا می‌کرد یکی از این بیماری‌ها تب نوبه را، همان بیماری مالاریا، بود که عامل آن توسط پشه آنوفل وارد خون می‌شد. از آن جا که فرد مبتلا یک شب در میان تب و لرز می‌کرد به آن تب نوبه می‌گفتند. زمانی که از مراجعه به پزشک خسته شده مداوا نمی‌شدند از طریق خرافات و دست از قضا بهبود می‌یافتند.

 

این خرافات سه طریق داشت:

1. یکی از اعضا خانواده بیمار به خانه‌ای (معمولاً خانه افراد شرور) مراجعه وقتی که دق‌الباب می‌کرد و هرچه صاحب‌خانه می‌گفت کیه جواب نمی‌داد. آن قدر این کار را تکرار می‌کرد تا بالاخره برای گشودن درب می‌آمدند. فرد مراجعه کننده قبل از گشودن درب باعث داد و بیداد و عصبانیت و دری وری گفتن می‌شد و عقیده بیمار بر این بود که با این کار شفا پیدا می‌کند!!

2. باز هم یکی از اعضا خانواده بیمار سراغ فرد شروری می‌رفت درخواست می‌کردند کلید منزلش را برای لحظاتی قرض دهد تا شاید بتوانند قفلشان را باز کنند و پس از اخذ کلید آن را پس نمی‌دادند. چندین بار که صاحب کلید مراجعه نموده و موفق به گرفتن کلید نمی‌شد شروع به داد و بیداد کرده با بکار بردن الفاظ ناهنجار باعث بهبودی بیمار می‌شد!!

3. و اما نوع سوم که خیلی جالب بود، دیزه دزدی بود. در گذشته اکثر مردم در زیرزمین منزلشان روی چراغ فتیله‌ای دیزی سنگی بار می‌گذاشتند (معمولاً گوشت، قنبید، هویج، برگه، سیب‌زمینی، به و آب انار) در این نوع خرافات یکی از اعضا خانواده معمولا زن با یک کودک نابالغ، به یکی از منازل که می‌دانستند آبگوشت دارد مراجعه می‌کردند. لازم به ذکر است که منازل قدیم فاقد درب آهنی و آلومینیومی و اف اف و زنگ اخبار بودند. درب تخته‌ای خانه‌ها صبح که باز می‌شد آخر شب بسته می‌شد. تردد بچه‌های کوچک بدون دق‌الباب منعی نداشت. به همین لحاظ اطراف را می‌پاییدند و پاورچین پاورچین به طوری که کسی متوجه نشود وارد زیرزمین شده با کهنه‌ای که دور دیزی می‌پیچیدند تا حرارت آن اذیتشان نکند اصطلاحاً دیزی را می‌دزدیدند. ظهر که همه اعضا خانواده گرسنه و به امید ناهار بودند متوجه می‌شدند که به مقول جا تر است و بچه نیست و از دیزی خبری نیست. این کار باعث عصبانیت شدید صاحب‌خانه می‌شد و معمولاً بالای پشت‌بام رفته با صدای بلند ناسزا می‌گفت. این مورد سوم سریع‌تر از سایر موارد اثر می‌کرد و بیمار خیلی سریع بهبودی می‌یافت. البته چند روز بعد دیزی را بر می‌گرداندند و داخل آن هدیه‌ای متعادل ارزش آبگوشت باشد می‌گذاشتند و از صاحبخانه عذرخواهی می‌کردند.[6]

 

ابیاتی از یک قصیده قمی

حَسَنِه بازی می‌کردی توی سیدون یادته؟

چور دونه ازت خریدم جون ننجون یادته؟

ته پیاز و تَرتیزک با نون می‌خوردی یادته؟

چو کنم من چمدونم چنقه ازم حرف می‌گیری

یه سقلمه بت زدم گش دیفاره سی کنجیه

آخه حُنّاق بگیری درد بی‌درمون یادته؟

بسی که تو مایه بودی خش کردی بامون یادته؟

یه الک قمبلی بِد دادم برام پر بیاری

حسنه یادت میات سگ سیاه سینه گِرِف

پراوردی موچ نشد بچه نادون یادته؟

مَمَده غبه کشید پشت برامون یادته؟

آنقذه حاجم برات کردم و هی تِل نیومه

راس بگو یادت میات مشغول سگ بازی بدم

سوتش کردِمِ الک بالای پاتون یادته؟[7]

 

معرفی چند نوع غذا محلی

آش جو، ترحلوا، کوکوسبزی، بره شیری، گندم شاهدانه

 

معرفی چند اصطلاح و واژه‌ مورد استفاده در گویش قمی

اِنجه اِنجه: ریز ریزه سوقولمه: مشت محکم

قُدّره: مرده شرور یخده: کمی

اونگون: آویزان نیفه: خشتک شلوار

تنگیله: تکه کوزه شکسته لچ: تر، خیس

 

چند نوع از تن‌پوش های مردم قم

شلوار قِردار (قِری): دامن شلواری پرچین و بلندی است که قد آن تا ساق پا می‌رسد کمر آن لیفه داشت و بندی از میان آن می‌گذشت. برای دوخت شلوار قردار معمولاً 1 متر پارچه لازم است.[8]

آرخالق: کت زنان را که معمولاً از اطلس و مخمل‌های رنگین دوخته می‌شد.[9]

 

انواع رقص در نقاط قم

- چوب بازی

- چوپی

- چوپی هراتی

- چوپی سروازی

چوپی نوع دیگری از رقص است که با استفاده از دو عدد دستمال انجام می‌شود.

فرد چوپی‌کش با انتهای چپی یا با گروه رقصنده که در ردیفی منظم دست یکدیگر می‌گیرند می‌رقصند. فرد چوپی‌کش در ابتدای گروه قرار دارد.

رقص چوپی هراتی چند نفره دست‌هایشان را روی شانه‌های یکدیگر گذاشته و می‌رقصند و هر کدام از آنها که پایش را کج بگذارد یک نفر دیگر با چوب به پای او زند. این رقص در مراسم عروسی است.

چوپی سروازی یا سربازی ریتمی شبیه ریتم و مارش سربازی و نظامی است. این رقص گروهی است. یک نفر در اول گروه که با دو دستمال چوپی می‌کشد. چوب بازی دو نفر با چوب ستیز و هرکس بتواند با چوب به پشت پای طرف مقابل زند برنده است.[10]

 

صنایع دستی استان قم

از دیگر فعالیت‌های اقتصادی استان قم می‌توان از صنایع دستی نام برد. آثار دستی هنرمندان این استان از جمله در حجاری، مجسمه سازی، معماری، درودگری، قالی بافی، منبت کاری و تهیه سوهان تجلی می‌یابد.[11] یکی از مهم‌ترین صنایع دستی استان که فقط مختص به این استان است خرمهره است که برای جلوگیری از چشم و نظر استفاده می‌شود. در آخر تحقیق بهتر است اشاره به مدت اقامت گردشگرانی به این استان آیند شود و چند پیشنهاد در جهت پیشرفت گردشگری استان شود.

 

مدت اقامت گردشگران در قم

- 6/51 درصد گردشگران یک شب و 1/32 درصد آنان دو شب و بقیه سه تا نه شب (3/16درصد)

- 7/66درصد گردشگران کمبود وقت و 29 درصد آنان عدم ضرورت را به عنوان دلایل عدم اقامت دانسته‌اند. عدم ضرورت چون قم جاذبه خاص گردشگری برای گردشگران ندارد. 1/14درصد اظهار داشتند چون کارشان در قم تمام شده، بیشتر در قم نماندند.[12]

 

چند پیشنهاد برای توسعه گردشگری استان

- تهیه و توزیع جزوه راهنمای سیاحتی شهر قم به زبان فارسی، عربی، انگلیسی و توزیع در ترمینال و دیگر میادی ورودی و واحدهای اقامتی و اطراف حرم و مسجد مقدس جمکران

- ایجاد امکان دسترسی گردشگری به راهنماهای آشنا به زبان خارجی (عربی، انگلیسی)

- دادن آگهی در مطبوعات محلی استان‌های همجوار درباره‌ی توانایی خدماتی قم از قبیل چاپ کتاب برای جذب گردشگر کاری.[13]

 

 

 

منابع و مأخذ

- سیمای میراث فرهنگی قم، گردآوری مهرالزمان نوبان

- فصلنامه فرهنگ عامه قم، مدیرمسئول حمید رسایی

- رویای کویر، گردآورندگان رضا آقابابایی، محمدعلی فیاضی، فرج‌اله طهماسبی

- پژوهش مردم نگاری استان قم، مهرالزمان نوبان

- قم شناسی، رسول خامه‌یار

 - سایت اینترنتی: http://daneshyaran.4kia.ir/ 

 

انتشار : ۷ آذر ۱۳۹۵

مکانهای تاریخی و دیدنی شهر شیراز(دانش یاران)


مکانهای تاریخی و دیدنی شهر شیراز

آرامگاه سعدي

سعدي نويسنده وسخن سراي بزرگ قرن هفتم هجري قمري در شيراز متولد شد و در آنجا و نظاميه بغداد به تحصيل پرداخت و سپس سفري طولاني به بين النهرين‌, شام حجاز و شمال آفريقا كرد. و پس از كسب تجارب فراوان به شيراز باز گشت . آرامگاه شيخ اجل معروف به سعدي, در تنگ سعدي و در قريه اي به همين نام واقع شده است . هم اكنون اين قريه با اتصال به شهر به شهرك سعدي معروف است. سعدي در سالهاي بين 695-691 هجري قمري وفات يافت .

ارگ كريم خان

ارگ کریم خان در مرکز شهر شیراز قرار دارد.این ارگ در دوره سلطنت کریم خان زند ساخته شده است و پس از اینکه کریم خان زند شیراز را به عنوان پایتخت بر گزید و این مکان را بعنوان محل زندگی خود انتخاب کرد به ارگ کریم خان معروف گردید.ساخت ارگ بین سالهای ۱۷۶۷و ۱۷۶۶میلادی انجام شده است.در دوره پهلوی این بنا بعنوان زندان مورد استفاده قرار گرفته است که آسیب های فروانی به کاشیها و آثار بجای مانده از دوره زندیه وارد شده است. بنای افراشته ارگ کریمخانی، هر مسافر تازه وارد به شهر شیراز را تا مدتها بخود مشغول میدارد. بنای ارگ ترکیبی از دو معماری مسکونی و نظامی است. بخش درونی ارگ با ایوانها و اتاقهای نقاشی شده، آبنماها و باغچه ها از ظرافت خاصی برخوردار است. سه ضلع شمال، جنوب و غرب هر یک دارای یک ایوان و شش اتاق مسکونی در دو طرف آن است. ضلع شرقی شامل حمام خصوصی و برخی امکانات خدماتی است.

حافظیه

حافظیه نام مجموعهٔ آرامگاهی شاعر برجستهٔ ایرانی، حافظ شیرازی است. مجموعهٔ حافظیه در شهر شیراز قرار دارد. آرامگاه حافظ در شمال شهر شیراز، پایین‌تر از دروازه قرآن، در یکی از قبرستان های معروف شیراز به نام خاک مصلی قرار دارد و مساحت آن ۱۹۱۱۶ متر مربع است. ۶۵ سال پس از درگذشت حافظ، در سال ۸۵۶ هجری قمری (برابر ۱۴۵۲ میلادی)، شمس‌الدین محمد یغمایی وزیر میرزا ابوالقاسم بابر گورکانی (پسر میرزا بایسنغر نواده شاهرخ بن تیمور) حاکم فارس، برای اولین بار ساختمانی گنبدی شکل را بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در جلو این ساختمان، حوض بزرگی ساخت که از آب رکن‌آباد پر می‌شد.

تخت جمشید

تَختِ جَمشید یا پارسه که در شهرستان مرودشت در شمال استان فارس واقع است، نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت مجلل و تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌است. در این شهر باستانی، مجموعه کاخ‌هایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۵۰ سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی و جشن‌ها مخصوصاً نوروز بوده‌است. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند

مکانهای تاریخی و دیدنی شهر اصفهان

کاخ عالی قاپو

مکان : ضلع غربی ميدان نقش جهان

اين عمارت که به آن "دولتخانه مبارکه نقش جهان " و "قصر دولتخانه" نيز می گويند از بناهای زمان سلطنت شاه عباس کبير در اوايل قرن يازدهم هجری قمری است . در اين مکان شاه عباس کبير و جانشينان وی ، سفرا و شخصيتهای عاليقدر را می پذيرفتند .

اين عمارت که در ضلع غربی ميدان نقش جهان و روبروی مسجد شيخ لطف الله قرار دارد ، دارای شش طبقه ساختمان است که هر طبقه تزيينات ويژه ای دارد . نقاشيهای مينياتور به شکل گل و بوته ، شاخ و برگ ، اشکال ، وحوش و طيور در سقفها و ديوارهای اتاقهای مختلف و تو در توی اين عمارت وجود دارد که کار مينياتور ساز معروف دوره شاه عباس اول بنام رضا عباسی و شاگردان وی بوده است . " شاردن " در مورد اين بنا گفته است : " بزرگترين کاخی است که ممکن است در يک پايتخت وجود داشته باشد . "

کاخ و موزه چهلستون

اصفهان كه نصف جهان نيز از آن نام برده مي شود بخش مهمي از شهرت خود را مديون بناهاي زيباي بازمانده از دوران صفويه است. از جمله اين بناهاي زيبا و پر شكوه مي توان از عمارت كاخ چهلستون نام برد.

كاخ چهلستون بر خلاف كاخهاي تاريخي ديگر اصفهان كه مسكوني بوده اند در واقع كاخ تشريفات و مراسم در باريان صفوي بوده است. در اين كاخ سفيران و فرستادگان سياسي با شاه ملاقات مي كرده اند . و برخي از مراسم رسمي نيز در همين كاخ برگزار مي شده است .

گفته مي شود كه بناي اين كاخ از دوران شاه عباس اول آغاز شده و در عصر شاه عباس دوم خاتمه يافته است . تاريخ 1057 هجري قمري سال بناي اين كاخ است . كه بركتيبه اي يافته شده در اين كاخ نقش بسته است.

پل الله ورديخان ( سی و سه پل )

مکان : در امتداد خيابان چهارباغ روی رودخانه زاينده رود

اين پل که شاهکار بی نظيری از آثار دوره شاه عباس اول صفوی است در سال ١٠١١ هجری قمری و به هزينه و نظارت سردار معروف وی ( اللهوردی خان ) ساخته شده است . نام فعلي اين پل سي و سه پل مي باشد .

مقبره عمو عبدالله كارلاداني

مكان : بين اصفهان و نجف آباد ، روستاي كارلادان

منارجنبان يكي از بناهاي تاريخي شهر اصفهان است كه در هفت كيلومتري غرب اصفهان واقع گرديده است . اين بنا مركب از صحن ، ايوان و دو مناره مي باشد . مقبره عمو عبدالله بن محمد ، از زهاد و صلحاي قرن هشتم هجري مقارن با دوره ايلخان مغول مي باشد . اين بنا از نظر معماري داراي ارزشهاي خاص مي باشد . يكي از نكات جالب توجه اين بنا مناره هاي آن است ، كه قابليت ارتعاش بسيار محسوسي دارد و بطوريكه با حركت دادن يكي از آنها ديگري نيز به حركت درآمده به تمامي ساختمان منتقل مي گردد. ارتفاع ايوان اين بنا از سطح زمين 10 متر و ارتفاع هر يك از دومناره 17/5 متر است .

 

 

مکانهای تاریخی و دیدنی مشهد

 

از دیدنیهای داخل شهر مشهد و اطراف آن می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

از سناباد و توس قدیم آثار تاریخی زیادی بر جای نمانده و پیشینهٔ بیشتر آثار تاریخی در این شهر به پس از قرن ۸ هجری می‌رسد. از آن‌جمله می‌توان به مسجد گوهرشاد، میل اخنگان، مسجد هفتاد و دو تن، گنبد خشتی و مصلی طرق اشاره کرد. از شهر تاریخی توس بناهایی مانند گنبد هارونیه برجا مانده‌است (هم اکنون شهر توس در حال یازسازی است). چهار طاقی بازه هور نیز از قدیمی‌ترین بناهای موجود در محدودهٔ شهر است که زمان ساخته‌شدنش را قرن سوم میلادی تخمین می‌زنند. آرامگاه نادرشاه، آرامگاه فردوسی و نیز مدارسی چون عباسقلی خان از دیگر آثار تاریخی موجود در شهر است. از دیگر مراکز دیدنی و تفریحی شهر مشهد می‌توان به موزه‌های آستان قدس رضوی (که خود شامل چندین موزه است)، مجتمع تجاری پروما، بازار رضا، بازار بین المللی، بازار خیام ، مجتمع آلتون و مجتمع تجاری الماس شرق و مجتمع تجاری وصال اشاره کرد.

از مجموعه پارکها و پارکهای شادی می‌توان به پارک کوهسنگی، پارک و شهربازی ملت، کوهستان پارک شادی، باغ وحش و پارک جنگلی وکیل‌آباد، مجموعه سرزمین موج‌های آبی به عنوان بزرگترین پارک آبی سرپوشیده آسیا و همچنین مجموعه بزرگ پارک موضوعی سپاد اشاره کرد.

ییلاقات اطراف مشهد، به خصوص شاندیز و طرقبه، زشک، نغندر، جاغرق، منطقه ییلاقی خور(قزلق) و منطقه ییلاقی سررود در شمال غربی مشهد، چالی دره، پارک جنگلی وکیل‌آباد، بوستان ملت، آبشار اخلمد و کنگ(ماسوله‌ای کوچک)، آبشار ارتکند، پارک جنگلی نه دره در دو کیلومتری جنوب مشهد، بازار بعثت طرقبه، منطقه دیدنی فریزی، سد ارداک، هفت حوض، چشمه گیلاس، چشمه گراب از جمله مکان‌های تفریحی مورد توجه گردشگران هستند.

پارک بزرگ انقلاب ( بوستان جنگلی طرق ): پارک بزرگ جنگلی طرق در حاشیه جنوب شرق مشهد، در نزدیکی پلیس راه، یکی از بزرگترین اماکن در اسکان و ارائه خدمات گردشگری به شهروندان و زائران است. این پارک در سال ۱۳۴۰ احداث شده، و در سال ۱۳۷۹ بازپیرایی گردیده‌است. احیاء و بهسازی این پارک وسیع که در مدخل ورودی شهر از مسیر تهران قرار دارد، و ایجاد فضاهای تفریحی، فرهنگی، ورزشی و تجاری با ۲۱۰ هکتار فضای جنگلی و ۱۱۲ هزار متر مربع فضاهای عمرانی در ۳ پارک در دستور کار شهرداری مشهد قرار گرفته است.

پارک جنگلی وکیل آباد:پارک جنگلی وکیل آباد نزدیکترین ییلاق عمومی مشهد است که در فاصله ۸ کیلومتری شمال غرب مشهد قرار گرفته و بلوار عریض وکیل آباد - میدان آزادی را به روستا و پارک جنگلی وکیل آباد متصل می‌نماید. مساحت وکیل آباد بیش از ۷۰ هکتار و دارای رودخانه فصلی است.

 

 

مکانهای تاریخی و دیدنی سیستان و بلوچستان

 

کاروان سرای رباط شورگز - زاهدان

در جاده زاهدان به نصرت آباد واقع شده است و قدمت آن به دوره سلجوقی و صفوی می*رسد.

پل محرابی (زرنج) زاهدان

این پل در 24 کیلومتری کرکویه و 18 کیلومتری زرنج از توابع شهرستان زاهدان واقع بوده و امروزه به صورت ویرانه*ای در آمده و در میان جنگل انبوهی از درختان گز محصور شده است .

این پل از آجر ساخته شده و قدمت آن از مناره قاسم آباد ـ مربوط به قرن 6 ق. بیش تر به نظر می*رسد.پل مزبور دارای دو دهانه به عرض 96/3 متر است که باپایه*ای به عرض 40/3 متر از یکدیگر جدا شده است . در ساختمانپل بیش از حد مصالح ساختمانی به کار رفته و در نتیجه ، زیبایی ، قربانی استحکام بیش تر آن شده است.

آتشکده کرکوی - زابل

این آتشکده در ناحیه کرکوی سیستان واقع شده و آثار و بقایایی از آن مشهود است.

ویژگی*های معماری، شکل بنا و کارکرد آن نشان گر این است که این آتشکده به دوره ساسانیان تعلق دارد.

امام زاده غلام رسولی - چابهار

در حاشیه ضلع خاوری چابهار بنای گنبدی با ارتفاع بلند جلب نظر می*کند که قدمت آن به دوران تیمور مربوط است . امام زاده در ضلع باختری حیاط بر روی صفحه*ای به ارتفاع یک متر بنا شده است. ورودی اصلی امام زاده در میانه ضلع باختری اینپیشخوان جای گرفته است که سطح دیوار آن را با تعبیه طاقچه*ها و باتزیینات گچی به شکل دایره*هایپشت سر هم در بالای طاقچه*ها رونق بخشیده*اند. گذشته از تزیینات فوق می*توان تزیینات ستاره*ایپشت گوشه را ملاحظه نمود که تا بالا امتداد یافته است. برپیشانی ورودی بنا تزیینات نقاشی الوان با طرح*های نقوش ستاره*ای مشبک مشاهده می*شود. طرح معماری بنا نشان می*دهد که در عهد سلجوقیان احداث و در عهد صفوی نقاشی*های دیواری آن انجام یافته است که از اصالت و اهمیت خاصی برخوردارند.

بقایای شهر زاهدان کهنه - زابل

این آثار در بخش پشت آب زابل واقع شده و مربوط به دوره تیموری است. این محل بنا به روایتی محلی است که تیمور در آن جا یکپای خود را از دست داد.

تخته پل - زاهدان

تخته پل باپل محرابی در 24 کیلومتری کرکویه و 18 کیلومتری زرنج واقع است.

آثار اینپل با جنگل انبوه گز محصور شده و در ناحیه زرخیزی به شکل درهم شکسته کنونی به جای مانده است. اینپل آجری است و قدمت آن از مناره قاسم آباد بیش تر به نظر می*رسد. در ساختمانپل بیش از حد مصالح ساختمانی به کار رفته در نتیجه زیباییپل قربانی استحکام بیش تر آن شده است.

 

مکانهای تاریخی و دیدنی مازندران

 

پارک جنگلی کشپل: اين پارك در غرب شهر چمستان در کنار رودخانه زيباي لاويج واقع است که به دليل وجود چشمه‌سارهای متعدد و سالم‌سازی آن درختان انبوه و تنومند پهن برگ ،پارک کودک و ... مکان مناسبی برای تفريح و استراحت مسافران به شمار مي‌آيد.

آب بندان نور: در جنوب غربی شهر و بخش شمال شرقی روستای عباسا واقع است اين آب بندان علاوه بر تامين نياز آبياری زمين‌های کشاورزی هر ساله در فصول مختلف سال پذيراي تعداد زيادی از پرندگان مهاجر است که هر کدام جلوه خاصی به آن مي‌بخشند.

خشت پل: در روی رودخانه لاويج رود شهرستان نور در ضلع جنوبی مسجد جامع شهر واقع شده و از بناهای دوران ميرزا آقا خان نوری محسوب مي‌شود كه تنها طاق مرکزی آن باقی مانده است.

آبشار آبپری: آبشار طبيعي آبپری با نام محلی "پری او " در مسير جاده ييلاقی رويان به گلندرود جاده سياه‌سنگ قرار دارد که جريان آب بر روی دامنه سنگي و وجود درختان در حاشيه بر زيبايي چشم‌انداز آن افزوده است.

آبشار حرم آب: با نام محلی حرم او در بيشتر فصول سال دارای آب بوده و در مسير جاده رويان -کپ در نزديكي دوراهي دونکوه (مسير جاده سياه سنگ) قرار دارد و بسيار ديدني و دل‌انگیز است.

قله سوردار: اين قله در جنوب شهر نور با ارتفاعی حدود 2000 متر کاملا مسلط بر مناطق جلگه‌اي است که در روزهای آفتابی و صاف چشم‌انداز زيباتري را از مناطق روستايي و شهری پايين دست و سواحل نور ایجاد می‌کند.

اليمالات: در مسير جاده ارتباطی نور به چمستان در جنوب دو راهی روستای کارگر کلا در بين درختان انبوه و سر به فلک كشيده قرار دارد و چشم‌انداز بسيار زيبايي را ايجاد كرده است.

آبادي يوش: اين آبادی از توابع بخش بلده و در مسير جاده ارتباطی بلده به جاده کندوان واقع است. بافت معماری سنتی، اقليم خشک و کوهستانی و وجود آرامگاه نيما شاعر نوپرداز فارسی، در آن، بر جاذبه‌های ديدني اين روستا افزوده است.

بقعه سلطان احمد: اين بقعه در حاشيه شرقی شهر بلده قرار دارد و دومين بنای مرتفع شهرستان نور است. گنبد آن از داخل داراي نقش شيری است که ماری به دور آن حلقه زده است.

بقعه آقا شاه بالو زاهد: در مسير جاده چمستان به آمل در روستای آهودشت شهريار قرار دارد. شاه بالو عارف، استاد شيخ آملی است که وی مرشد شيخ حسن جوری از رهبران مذهبي سربداران به شمار مي‌آيد. آقا شاه بالو در اواخر قرم هفتم و اوايل قرن هشتم مي‌زيسته است.

پولاد: در شهر بلده واقع شده که نام ديگر آن قلعه نور است. پولاد از اقلاع مهم رويان و رستمدار قديم نور و کجور و پايگاه مهم پادوسبانان در سال‌های 22 تا 1006 هجری بوده است.

 

جنگ‌ جهانی اول

 

جنگ جهانی اول (که با نام‌های جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همهٔ جنگ‌ها نیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینهٔ کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاح‌های شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند. برای نخستین بار، به طور انبوه مناطق غیر نظامی از آسمان بمباران شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در سطحی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ به خاطر شیوهٔ جنگی سنگری نیز معروف است.

جنگ جهانی اول از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ بشر است و به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشته‌است. این جنگ پایانی بر نظام‌های سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان، آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسله‌های هوهنزولرن، هابسبورگ، عثمانی و رمانوف شد. همهٔ این امپراتوری‌ها از زمان جنگ‌های صلیبی بر سر قدرت بودند.

اکثر تاریخ‌نویسان معتقدند که عدم موفقیت مذاکرات پس از جنگ و «معاهده ورسای» و تحمیل غرامت‌های بسیار به آلمان و دیگر دول شکست خورده باعث رشد فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان و زمینهٔ آغاز جنگ جهانی دوم شد.

این جنگ همچنین کاتالیزوری برای انقلاب روسیه بود که بعدها جهان را تحت تأثیر قرار داد و از چین تا کوبا انقلاب‌های کمونیستی را دامن زد و از طرفی زمینه‌ساز تبدیل روسیه به یک ابرقدرت جهانی شد و آغاز جنگ سرد با آمریکا را دربر داشت.

در شرق نابودی امپراتوری عثمانی باعث پیدایش دولت جدیدی به نام «ترکیه» شد. در اروپای مرکزی دول جدیدی همچون چکسلواکی و یوگسلاوی زاده شدند و دولت لهستان مجدداً شکل گرفت.

جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. دول محور که عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلهلم دوم» (۱۹۴۱ - ۱۸۵۹م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آن‌ها می‌جنگیدند. آلمان تا آن زمان قوی‌ترین قدرت نظامی جنگ محسوب می‌شد.

تا مدت‌ها هیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال به طول انجامید. پیش از پیروزی متفقین حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانسی در پاریس، «معاهده ورسای» امضا شد و غرامت‌های بسیار سنگینی بر بازندگان جنگ تحمیل شد.

 

جنگ جهانی دوم

 

جنگ جهانی دوم (به انگلیسی: World War II) یک جنگ فراگیر بین سپتامبر 1939 نا اوت 1945 بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متّحدین و متّفقین به وجود آمد. این گسترده‌ترین جنگ جهان است که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند. در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر محور ساخت تسلیحات جنگی متمرکز کردند. این جنگ همچنین باعث کشتارهای جمعی از جمله هولوکاست و بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی شد. در طول جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر کشته شدند که این آمار خونین‌ترین درگیری انسان در طول تاریخ است.

اگر چه ژاپن تهاجم خود به چین را از سال ۱۹۳۷ آغاز کرد اما به طور کلی حمله آلمان نازی به لهستان در سال ۱۹۳۹ تاریخ شروع جنگ جهانی دوم گفته می‌شود. درگیری بین دو کشور آلمان و لهستان باعث مداخله فرانسه و بریتانیا و فراگیر شدن جنگ در اروپا شد. در طول جنگ اروپا آلمان نازی موفق شد بخش عمده‌ای از این قاره را ضمیمه خاک خود کند اما در این بین توافق‌نامه‌ای میان آلمان نازی و شوروی منعقد شد. شکسته شدن این توافق‌نامه روند جنگ را به ضرر آلمان تغییر داد. در سال ۱۹۴۲ متحدین شمال آفریقا را از دست دادند، روند این شکست‌ها در سال ۱۹۴۳ و حمله متفقین به شرق اروپا و ایتالیا ادامه یافت. از سوی دیگر ایالات متحده در جبهه آسیا به موفقیت‌هایی دست یافت و این روند باعث عقب نشینی نیروهای متحد گردید.

جنگ در اروپا در ۸ می۱۹۴۵ و در ژاپن در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ پایان یافت. نتیجه نهایی جنگ جهانی دوم پیروزی متفقین بود اما پیامدهای این جنگ تغییرات بسیاری در پی داشت از جمله تشکیل سازمان ملل متحد که نقش عمده‌ای در جلوگیری از مناقشات بین کشورها بر عهده دارد. دو کشور ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به عنوان ابر قدرت‌های نو ظهور نقش عمده‌ای در تصمیم‌گیری‌های جهانی داشتند. بسیاری از کشورهای آسیب دیده در جنگ به خصوص در اروپا، بهبود روابط دوجانبه و بازسازی را در پیش گرفتند.

 

مدینه

 

یثرب، مدینه یا مدینةالنبی، (به عربی: المدینة المنورة)، نام شهری است در کشور پادشاهی عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان. این شهر در شمال ریاض و در میانه نجد قرار گرفته و آب‌وهوایی خشک و بیابانی با تابستان‌های داغ و زمستان‌های سرد دارد.

شهری مدینه در ناحیه تاریخی حجاز در کشور عربستان سعودی، این شهر پس از هجرت پیامبر اسلام، به مدینةالنبی(شهر پیامبر) معروف شد، در اولین شب ربیع الاول سال ۱۴ بعثت، «محمد» به «یثرب» مهاجرت نمود و سرآغاز تاریخ مسلمانان(تاریخ هجری)، از همان سال می‌باشد.

مسجدالنبی، مسجد قباء و مسجد ذوقبلتین در این شهر قرار دارند. مدینه امروزه از شهرهای مقدس مسلمانان به‌شمار می‌آید. فاصله مدینه تا مکه حدود ۴۲۰ کیلومتر است.

 

تاریخچه یثرب

یثرب از شهرهای باستانی است که در کتیبه‌های معینی از آن نام برده شده‌است. این شهر از جمله محل‌هایی بود که گروهی از نیروهای معینی در آن اقامت داشتند. پس از آنکه روزگار دولت معینیان سپری گردید، سبائیان حکومت آنجا را در دست گرفتند. معروف است که حکومت‌های معین و سبا همواره در پی بسط سلطه و نفوذ خود در سرزمین‌های شمال عربستان بودند. همچنین در جغرافیای بطلمیوس دوبار از این شهر نام برده شده‌است، یک بار به نام ایاترپه و بار دیگر به نام ایاتریپا. استفان بیزانسی از این شهر به نام ایاتریپاپولیس یاد کرده‌است.این شهر در نزد راویان اخبار گذشته به نام اثرب و یثرب معروف است. به نوشته آنان یثرب مرکز مدینه‌است، که از قناه تا جرف و از المال، که بدان برناوی می‌گویند، تا زباله امتداد میابد. برخی از راویان اخبار گمان برده‌اند که این شهر به دلیل انتساب به یثرب بن قانیه بن مهلائیل بن ارم بن عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح، بدین نام خوانده شده‌است و او نخستین کسی بود که هنگام پراکنده شدن خاندان نوح در این سرزمین فرود آمد.

دیگران گمان کرده‌اند که نام یثرب ماخوذ از ثرب به معنای فساد یا از تثرب یعنی «مواخذه به علت گناه» است و نوشته‌اند که پیامبر به دلیل کراهت از تثرب، از نامیدن این شهر به اسم یثرب نهی کرد و آن را طیبه و طابه نامید. بلاذری می‌نویسد که یثرب به نام رئیس گروهی از عمالقه نامیده شده‌است که پس از بیرون راندن بنی عبیل بن عوص بن ارم بن سام، از فرزندام نوح، از آنجا فرود آمدند

 

چگونه چوب به کاغذ تبدیل می شود

 

  • تبدیل چوب به قطعات ریز :

با استفاده از ماشین پوست كنی، و دستگاه تولید تراشه و عبور تراشه‌ها از الك مخصوص صورت می‌ گیرد و قطعاتی به طول حداقل 4 و عرض 2 سانتی متر (در مورد چوب) به دست می‌آید .

  • پختن چوب و تولید خمیر :

این عمل ممكن است از طریق مكانیكی یعنی، بدون استفاده از مواد شیمیایی و توسط بخار آب جوش، تحت فشار صورت گیرد كه معمولاً برای تهیه كاغذهای ارزان و كاهی، مانند كاغذ روزنامه متداول است. در روش شیمیایی از هیدروكسید سدیم (در روش قلیایی ) ، سولفیت هیدروژن كلسیم، در محیط اسیدی (2-3 PH=، روش بی سولفیت) و یا سولفیت سدیم (در روش سولفیت) همراه با كمی كربنات سدیم در دمای بالاتر از 100 درجه سانتیگراد و تحت فشار، استفاده می ‌شود. در این مرحله خمیر قهوه‌ای رنگی حاصل می ‌شود كه از آن در تهیه مقوا، كارتن، و یا كاغذ‌های كاهی استفاده می‌ شود .

  • شستشوی خمیر كاغذ :

شستشوی قلیایی، كه با استفاده از محلول 3 درصد سود در دمای 45 تا 50 درجه سانتیگراد به مدت یك تا دو ساعت صورت می‌گیرد. این عمل برای جدا كردن لیگتین و كاهش رنگ خمیر انجام می ‌پذیرد .

برخلاف این تصور كه تولید كاغذ اساسا یك فرآیند مكانیكی است، در این فرآیند، پدیده‌های شیمیایی نقش برجسته‌ای دارند. از تبدیل چوب به خمیر كاغذ گرفته تا تشكیل كاغذ، اصول شیمیایی دخالت آشكاری دارند .

  • اعمال شیمیایی (رنگ زدایی) در دو مرحله صورت می‌گیرد :

1 - كلر زنی، كه در 2PH= تا دمای 25 تا 45 درجه سانتیگراد به مدت تقریبی یك ساعت صورت می‌گیرد. در این مرحله لیگتین باقیمانده در خمیر، به صورت محلول در می ‌آید كه بسته به نوع مواد شیمیایی به كار رفته برای پخت، بین 3 تا 15 درصد ممكن است تغییر كند .

2- رنگ زدایی كه توسط هیپوكلریت سدیم (به صورت محلول 3 درصد)، دی اكسید كلر، پراكسید هیدروژن، ازون، و غیره در 9-10 PH=صورت می‌گیرد. تا اینكه لیگتین فقط اكسید شود و سلولز تحت تأثیر قرار نگیرد .

  • خشك كردن خمیر كاغذ :

در این مرحله خمیر كاغذ را از دستگاه تمیز كننده و توری‌هایی كه دارای سوراخهای 2 تا 3 میلیمتری‌اند، عبور می ‌دهند تا قسمت عمده آب خود را از دست بدهد. بعد آن را از پرسهای قوی عبور می‌دهند تا باقیمانده آب آن نیز خارج شود .

  • پرس كردن، برش زدن و بسته بندی :

با عبور خمیر خشك شده از میان غلتك ‌های مخصوص، آن را به صورت صفحات كاغذ در آورده و توسط دستگاه برش آن را در اندازه‌ های مورد سفارش و نیاز بازار مصرف برش می ‌دهند و بسته بندی می ‌كنند.

http://daneshyaran.4kia.ir/ 

انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۵

تعریف کامپیوتر(دانش یاران)


تعریف


طبق تعریف کنونیفرهنگ لغت انگلیسی آکسفوردکامپیوترابزاریبرای انجاممحاسباتیا عملیات های کنترلی قابل بیان بهصورت جملاتعددییامنطقیمی باشد. با وجود درستی، این تعریف وتعاریفی که در دیگر فرهنگ های لغت یافت می شود آنقدر عام هستند که هیچ تمایزی بینگونه های مختلف قدیمی، کنونی و بالقوه ی آینده قرار نمی دهند. سئوالات پر مفهوم ترمی توانند این ها باشند: انواع مختلف کامپیوتر کدام می باشد؟ یا ویژگی ها و قابلیتهای متمایز کننده ی کامپیوترهایعصر حاضرچیست؟

ریشه یابی


معنای کلمه کامپیوتر تغییر کرده اما همواره عقب تر ازقابلیت های ماشین های امروزی بوده است. این کلمه در اصل، برای توصیف شخصی کهمحاسبات ریاضی را انجام می داده بکار می رفته و این مورد استفاده هنوز معتبراست. فرهنگ لغت انگلیسی آکسفوردسال1897مرا به عنوان اولین سالی که این کلمهبه یک ماشین محاسبه گر مکانیکی اطلاق شد ثبت کرده است. تا سال1946ماز طرف فرهنگ لغت انگلیسی آکسفوردچندین مشخصه برای تمیز دادن گونه های مختلف ماشین ها ارائه شد. از جمله این مشخصههاآنالوگ،دیجیتالوالکترونیکیبودن می باشد. به هر حال طبقمتون بدست آمده این کلمه ها قبل از سال 1946 مورد استفاده قرار می گرفته اند.

سرعت نمایی توسعه کامپیوتر


پیچیدگی دسته بندی گونه های مختلفکامپیوتر بارشد نماییظرفیت محاسبه ترکیب شده است. بهطور تقریبی ظرفیت محاسباتی ماشین های محاسبه (دستورالعمل های اجرا شده در هر ثانیهبه ازای هر 1000 دلار هزینه) از سال1900هر 18 تا 24 ماه دو برابر شده است. اولبارGordon E. Mooreاز اعضاءاینتل، این ویژگی توسعه کامپیوتر را در سال1965مارائه دادقانون مور. رشد نمایی ظرفیت توسط تکامل سریعتکنیک های مهندسی ساخت کامپیوتر تقویت می شده است. همزمان با این افزایش ظرفیت بهازاء هر واحد هزینه به طرز چشمگیری کوچک شده است. اولینکامپیوترهای الکترونیکیاز جملهانیاک (که در سال1945ممعرفی شد)، دستگاه های غول پیکریبودند که چندین تن وزن داشتند فضای زیادی را اشغال می کردند و برای کار کردن بهاپراتورهای بسیاری نیاز داشتند. این کامپیوترها آنقدر گران بودند که فقط دولت ها وموسسه های تحقیقاتی بزرگ از عهده ی خرید آن برمی آمدند و آنقدر عجیب و غریب به نظرمی آمدند که تصور می شد تعداد کمی از آنها برای ارضای تمامی تقاضاهای جهان کافیباشد. در مقایسه کامپیوترهای جدید اوج شکوه و زیباییاند: پرقدرت تر، ارزان تر،کوچکتر، و در دسترس تر.

دسته بندی کامپیوترها


برای تعریف یک کامپیوتر لازم است روشی برایدسته بندی ماشین های محاسبه گر بیابیم. بخش های بعد چند معیار و مشخصه برای دستهبندی کامپیوترها ارائه می دهد. برای دادن تعریفی نامبهم از یک ماشین فرضی باید ازترکیب این مشخصه ها استفاده کرد.

دسته بندی براساس استفاده های مورد نیاز


ساده ترین معیار دستهبندی ماشین های محاسبه، موارد استفاده آنها است. این مشخصه توسط سازندگان کامپیوتر،برای توصیف محصول خود، و استفاده کنندگان کامپیوتر برای توصیف ماشینی که با آنتعامل دارند مورد استفاده قرارمی گیرد. برای مثال:


ماهیتعامیانهاین دسته بندی آنرا بهابهاممی کشاند. این دسته فقط ماشین هایکنونی و در دسترس را شامل می شود. سرعت زیاد توسعه کامپیوتر باعث پیدا شدنکاربردهای تازه و در نتیجه منسوخ شدن تعاریف کنونی می شود. بسیاری از کامپیوترهاییکه دیگر مورد استفاده نیستند، از جملهتحلیل گر تفاضلیمعمولاً در این لیست هاقرار نمی گیرند. برای تعریف واضح کلمه کامپیوتر به معیارهای دیگری نیازمندیم.

دسته بندی براساس تکنولوژی اجرای برنامه


یک مشخصه نامبهم تر برایدسته بندی ماشین های محاسبه فن آوری اجرای برنامه آنها است. کامپیوترهای اولیهکاملاً مکانیکی بودند. در دهه ی1930ماولین کامپیوترهای تمامالکترونیک ازسوپاپ های ترمیونیساخته شد. دردهه 1950و1960سوپاپ ها جای خود را بهترانزیستورهاداد و در اواخردهه 1960و اوایلدهه1970مدار مجتمع های نیمه هادی (تراشه هایسیلکونی) مورد استفاده قرار گرفته و از آن زمان محور اصلی فن آوری محاسبه شدند.

این توصیف فن آوری اجرا جامع نیست و تنها جریان اصلی توسعه را نقل می کند. از لحاظ تاریخی بسیار فن آوری ها کشف و منسوخ شده است. برای مثال، با استفاده ازجریان آب از میان کانال های جمع شده مدل های اقتصادی ساخته شد. بین سالهای1903تا1909 Percy E. Ludgate طرحی از یک ماشین بافندگیتحلیلی برنامه پذیر ارائه داد که در آن متغیرها از طریقماکوها منتقل می شوند.

تلاش ها برایساختکامپیوترهای نوریکه به جای جریان برق ازنور استفاده می کند همچنان ادامه دارد و احتمال امکان استفاده ازDNAبرای محاسبه مورد مطالعه قرار گرفتهاست. یکی از عرصه های تحقیقاتی جدید که می تواند منجر به ساخت کامپیوترهایی باتوانایی های جدید و چشمگیر شود، محاسبهکوانتومیاست که هنوز مراحل آزمایشی اولیهرا سپری می کند. برای دسته بندی کامپیوترهای به استثناءکامپیوترهای کوانتومیتکنولوژی اجرای برنامهبه اندازه ویژگی های طرح کامپیوتر اهمیت ندارد.

دسته بندی بر اساس ویژگی های طرح


کامپیوترهای جدید بسیاری ازویژگی های طراحی که طی سال های طولانی توسط سازندگان مختلف به دست آمده را داراهستند. این ویژگی ها اغلب از تکنولوژی اجرای برنامه مسقل هستند. کامپیوترهای جدیدقدرت و قابلیت های خود را از تعامل این ویژگی ها بدست آورده اند. چند نمونه ازمهمترین ویژگی های طرح کامپیوتر در زیر آمده است.

دیجیتال در برابر آنالوگ


اساسی ترین بخش طراحی کامپیوتر تعییندیجیتالییاآنالوگبودن آن است. کامپیوترهای دیجیتالیمقادیر نمادی یا عددی گسسته وکامپیوترهای آنالوگسیگنال های اطلاعاتیپیوسته را پردازش می کنند. کامپیوترهای دیجیتالی ازدهه 1940رایج شدند هرچند هنوز ازکامپیوترهای آنالوگ برای اهداف خاصی مثلرباتیکو کنترلسیکلوتروناستفاده می شود. دیگر دستاوردها،مثلکامپیوترهای پالسیوکامپیوترهای کوانتومیمحتمل اند اما یا برایاهداف خاص مورد استفاده قرار می گیرند یا هنوز مراحل آزمایشی را می گذرانند.

سیستم دودویی در برابر ده دهی


یک از دستاوردهای مهم درکامپیوترهای دیجیتالی معرفیسیستم عددی دودوییبه عنوانسیستم عددیدرونی کامپیوتر بود. این طرحضرورت استفاده از مکانیسم های پیچیده انتقال اعداد برای کامپیوترهای مبتنی بر دیگرسیستم های عددی از جملهده دهیرا از بین برد به کارگیری سیستمدودویی منجر به ارائه ی طرح های ساده ای برای انجام توابع ریاضی وعملیات های منطقیشد.

برنامه پذیری


امکانبرنامه ریزییک کامپیوتر - دادن دستوراتی بهآن برای اجرا - بدون دستکاری فیزیکی آن یکی از ویژگی های اساسی طراحی بیشترکامپیوترها است. این ویژگی، با ساخت ماشین هایی که می توانستبه طور پویاجریان اجرای برنامه را کنترلکند به شدت توسعه یافت. ای ویژگی کامپیوترها را قادر ساخت تا ترتیب اجرای دستوراترا بسته به اطلاعات بدست آمده از برنامه ی در حال اجرا، کنترل کند. این دستاوردبزرگ با معرفی ریاضیات دودویی که می شد برای نمایشعملیات های منطقیمختلف از آن استفاده کرد،به طرز چشمگیری ساده شد.

ذخیره سازی


در حین انجام محاسبات اغلب ضروری است مقادیر واسطهبرای محاسبات بعدی ذخیره شوند. کارآیی اکثر کامپیوترها تا حد زیادی وابسته به سرعتخواندن و یا نوشتن مقادیر بهحافظه و نیز ظرفیت کلی حافظه است. در اصل ازحافظه فقط برای ذخیره مقادیر واسطه استفاده می شد اما دردهه 1940فرضیه ذخیره خود برنامه در حافظهارائه شد. این دستاورد منجر به ساخت اولین کامپیوترهای برنامه دار از نوع امروزیشد.

دسته بندی بر اساس قابلیت ها


شاید بهترین راه دسته بندی گونه هایمختلف ماشین های محاسبه، بر اساس قابلیت های ذاتی آن باشد و نه موارد استفاده،تکنولوژی اجرا و ویژگی های طرح آن.

کامپیوترها بر اساس قابلیت و توانایی،به سه دسته تقسیم می شوند: دستگاه های تک منظوره که فقط یک کار را می توانند انجامدهند ( مثل87 BC Antikythera mechanism و پیشگویی کنندهجزر و مد (Tide Predictor)) Lord Kelvin 1876، دستگاه های چند منظوره که تعدادمحدودی کار را انجام می داد (مثلموتور تفاضلی شماره یکCharles Babbage 1832 وتحلیل گر تفاضلیVannevar Bush 1932 و دستگاه های همه منظوره از نوعامروزی. از نظر تاریخی کلمه کامپیوتر به هر سه نوع این ماشین اطلاق می شده امااستفاده عامیانه معمولاً آنرا به ماشین های همه منظوره محدود می کند.

انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۵

مهندسی کامپیوتر(دانش یاران)


مهندسی کامپیوتر

هدف:

رشته مهندسي كامپيوتر كه به طراحي و ساخت اجزاي مختلف كامپيوتر مي پردازد، لذا اهميت بسيار زيادي در دنياي امروز برخوردار است. هدف از طي اين دوره تربيت كارشناساني است كه در زمينه تحليل، طراحي، ساخت و راه اندازي دستگاهها و مجموعه هاي سخت افزاري جديد، بررسي و شناخت مجموعه هاي سخت افزاري و نرم افزاري موجود، نگه داري، عيب يابي و تعمير و اصلاح و توسعه فعاليت كنند.

طراحي، شبيه سازي، فرآوري، پردازش، سنجش، آموزش، ويرايش و ... همه مفاهيمي هستند كه با بالاترين دقت و در كوتاهترين مدت زمان ممكن در برنامه هاي نرم افزاري كامپيوتر انجام مي شوند. لذا هدف از اين رشته تربيت نيروي متخصص براي انجام امور فوق است.

 

تواناييهاي فارغ التحصيلان

فارغ التحصيلان اين مقطع، قابليتها و تواناييهاي زيادي دارند و چنانچه در مسير مناسب هدايت شوند، قادر خواهد بود مشكلات زيادي را حل كنند. برخي از اين تواناييها به شرح زير است:

1) بررسي و شناخت نرم افزارها و سخت افزارهاي جديد و به كارگيري آنها.

2) بررسي كمبودها و نيازهاي نرم افزاري و سخت افزاري بخشهاي صنعت و خدمات و تدوين نيازهاي آنها، امكان سنجي و تعيين ابزار و نيروي انساني لازم براي رفع كمبودها.

3) تجزيه و تحليل سيستمهاي كوچك و متوسط نرم افزاري و سخت افزاري و ارائه راه حل مناسب براي اجراي آنها.

4) طراحي مجموعه هاي كوچك و متوسط نرم افزاري و سخت افزراي و توليد طرحهاي اجرايي براي انها.

5) اجراي طرحهاي كامپيوتري، نصب، آزمايش و آموزش آنها.

6) پشتيباني و نگه داري سيستمهاي نرم افزاري شامل شناسايي خطاها، رفع خطاها و افزودن امكانات جديد به سيستمها.

7) عيب يابي كامپيوترها و سيستمهاي كامپيوتري و رفع عيبها.

8) شناسايي فنون جديد طراحي و ساخت كامپيوتر و ارزيابي و به كارگيري آنها.

تواناييهاي ذكر شده مربوط به كارشناسان نرم افزار و سخت افزار مي باشد، اما روشن است كه كارشناسان نرم افزار در محدوده مسائل نرم افزاري توانايي بيشتري دارند و برعكس كارشناسان سخت افزار در محدوده مسائل سخت افزاري از توانايي بيشتري برخوردارند.

 

ماهيت:

كامپيوتر داراي دو جزء متفاوت سخت افزار و نرم افزار است. اجزاء فيزيكي و قابل لمس كامپيوتر مانند مدارها و بردهاي الكترونيكي سخت افزار ناميده مي شوند.

نرم افزار جزء غيرقابل لمس كامپيوتر است. نرم افزار برنامه ها و داده هايي است كه به كامپيوتر فرمان مي دهند كه چه عملي را انجام دهد. يك مهندس نرم افزار ياد مي گيرد كه چگونه نرم افزارهاي بزرگ و عظيم را طراحي و برنامه ريزي كند، تست و ارزيابي نهايي نمايد و در نهايت مستند سازد.

پس بدين گونه نسبت كه يك تعميركار كامپيوتري يك مهندس سخت افزار و يك اپراتور كامپيوتر يك مهندس نرم افزار تلقي گردد.

"نرم افزار در حقيقت روح و جان كامپيوتر است كه به سخت افزار هويت مي بخشد و اصولاً به برنامه اي گفته مي شود كه براي به كارگيري سخت افزار ساخته شده باشد.

نرم افزارها را مي توان به دوره كلي دسته بندي كرد كه عبارتند از : نرم افزارهاي سيستمي و نرم افزارهاي كاربردي.

نرم افزراهاي سيستمي برنامه هايي هستند كه كامپيوتر براي فعال شدن يا سرويس دادن به آن نياز دارد و اين دليل از سوي سازندگان سيستم كامپيوتري عرضه مي شوند و مهمترين آنها سيستم عامل، برنامه هاي سودمند و مترجم هاي زبان مي باشد.

نرم افزارهاي كاربردي نيز برنامه هايي هستند كه كاربر يا خود آن ها را مي نويسد يا شركت هاي نرم افزاري آنها را تهيه كرده و براي فروش عرضه مي كنند. اين گونه برنامه ها معمولاً عموميت برنامه هاي سيستم را نداشته و براي زمينه هاي مختلف مهندسي، علمي، تجاري، آموزشي، تفريحي و يا طراحي نوشته مي شوند."

"مهندسي سخت افزار در مقطع ليسانس به مطالعه و بررسي طراحي سخت افزاري، كنترل سخت افزاري و شبكه هاي كامپيوتري مي پردازد. براي مثال يك مهندس سخت افزار مي تواند طراحي سخت افزاري كند كه با IC ها كار كند، با كامپيوتر كار كند و يا از دروازه هاي كامپيوتر استفاده نمايد و در نهايت مي تواند به طراحي مدارهاي مجتمع ديجيتالي بپردازد. كه البته به اين بخش از سخت افزار بيشتر در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري پرداخته مي شود."

 

گرايش هاي مقطع ليسانس:

رشته مهندسي كامپيوتر در مقطع كارشناسي داراي دو گرايش سخت افزار و نرم افزار است كه البته اين دو گرايش در مقطع كارشناسي تفاوت قابل توجهي با يكديگر ندارند.

"گرايش سخت افزار در برگيرنده فعاليت هاي آموزشي، پژوهشي و صنعتي در خصوص قطعات، بردها، تجهيزات و در نهايت سيستم هاي كامپيوتري در مقياس هاي مختلف است و يكي از شاخه هاي مهم آن به نام معماري كامپيوتر (طراحي و ساخت كامپيوتر) مي باشد."

"هدف از گرايش نرم افزار كامپيوتر، آموزش و پژوهش در زمينه زبانهاي مختلف برنامه نويسي، سيستم هاي عامل مختلف و طراحي انواع الگوريتم ها مي باشد."

 

آينده شغلي، بازار كار، درآمد:

با توجه به گسترش روزافزون دنياي كامپيوتر امروزه بيش از هر زمان ديگري نياز به متخصصان كامپيوتر احساس مي شود. امروزه يك مهندس كامپيوتر اگر علاقمند به كار باشد، هيچ وقت با مشكل بيكاري روبه رو نمي شود. به خصوص مهندسين نرم افزار فرصت هاي شغلي بيشتري داشته و براي كاركردن نياز به امكانات و تجهيزات زيادي ندارند. فرصت هاي شغلي اين رشته به حدي گسترده و متعدد است كه نه تنها فارغ التحصيلان اين رشته به راحتي جذب بازار كار مي شوند بلكه دانشجويان دو سال آخر اين رشته نيز مي توانند وارد بازار كار شده و فعاليت كنند. براي مهندسين سخت افزار هم امكان كار در شركتهاي توليد كننده قطعات و دستگاهها و مراكز صنعتي – توليدي بسيار فراهم است و از نظر سطح درآمدي هم با توجه به دانش و پشتكار شخصي در حد قابل قبول و ايده آلي قرار دارند. از طرفي با توجه به استفاده روزافزون از شبكه اينترنت زمينه كار در اين موضوع نيز بسيار مهياست.

 

توانايي هاي جسمي، علمي، رواني و ... مورد نياز و قابل توصيه

توانايي علمي: يك مهندس كامپيوتر بايد سخت كوش و با پشتكار باشد چون رشته كامپيوتر رشته پويايي است و هميشه بايد اطلاعاتش به روز بوده و به دنبال فراگرفتن مطالب جديد باشد. مهندس كامپيوتر بايد پايه رياضي قوي داشته و توانايي اش در زمينه فيزيك خوب باشد. همچنين لازم است فردي خلاق باشد تا بتواند مسايل را از راههاي ابتكاري حل كند.

علاقمنديها: مهندس كامپيوتر نرم افزار و سخت افزار بايد به يادگيري و مطالعه علاقمند باشد تا پيشرفت در خور توجه داشته باشد. همچنين بايد از جستجو و كاوش در مدارها و ريزساختارها استقبال كند و به كار با كامپيوتر علاقه داشته باشد.

توانايي مالي: با توجه به توضيحات گفته شده داشتن يك دستگاه كامپيوتر براي يك مهندس كامپيوتر امري ضروري به نظر مي رسد ولي اين گونه نيست كه بدون داشتن كامپيوتر دانشجويان از ادامه تحصيل و پيشرفت باز بمانند.

 

وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:

رشته كامپيوتر كه باعث جهاني شدن اطلاعات و ارتباطات شده است ، رشته روز و رشته آينده است تا جايي كه پيش بيني مي شود تا 10 سال ديگر در كشورهاي پيشرفته مردم همان قدر كه بر نيروي برق وابسته هستند به شبكه اينترنت وابسته خواهند شد. با توجه به توضيحات گفته شده روند رو به رشد استفاده از كامپيوتر در زندگي روزانه اشتغال و موقعيت كاري براي فارغ التحصيلان اين رشته فراهم است تا در قالب شركتهاي توليدكننده نرم افزار، شركتهاي توليدكننده قطعات، مراكز صنعتي – توليدي، شركتها و موسسات خدماتي، مراكز آموزشي و ... مشغول به كار شده و فعاليت كنند. با توجه به پيشرفت كند ايران نسبت به جامعه جهاني كامپيوتر در سالهاي اخير نياز به مهندسين خلاق و كوشا در اين زمينه كاملاً احساس مي شود.

روند رو به رشد استفاده از كامپيوتر در محافل عمومي و خصوصي، استفاده گسترده از شبكه اينترنت و زمينه هاي مرتبط با آن، فراهم آمدن شرايط آموزش و تجارت الكترونيك همه و همه دست به دست هم داده اند تا از اكنون چشم انداز روشني نسبت به آينده اين رشته وجود داشته باشد به نحوي كه فعالان در اين زمينه از آينده معلوم و مطمئني برخوردار خواهند بود. تنها نگراني به قسمت نرم افزار مربوط مي شود كه بايد مهندسان خلاق ايراني اقدام به تهيه نرم افزارهاي گوناگون و كارآمد كرده تا تنها مصرف كننده صرف نباشيم.

 

نكات تكميلي:

"بعضي از افراد تصور مي كنند كه مهندسي سخت افزار در حد يك تعميركار كامپيوتر است در حالي كه كار يك مهندس سخت افزار، تعمير يا نصب و راه اندازي كامپيوتر نيست. هر چند كه مي تواند چنين كاري را انجام دهد. در واقع كار يك مهندس سخت افزار، طراحي هاي سخت افزاري است و به همين دليل در دانشگاه دروسي مثل رياضيات و يا مدارهاي منطقي را مطالعه مي كند همچنين برخلاف تصور كساني كه يك اپراتور را در حد يك مهندس نرم افزار مي دانند، بايد گفت كه يك مهندس نرم افزار لازم است از دانش رياضي خوبي برخوردار باشد تا بتواند برنامه هاي كامپيوتري را طراحي كند و آنها را توسعه دهد. براي مثال بايد بتواند يك كار گرافيكي را از بنيان طراحي كند. كاري كه از عهده يك اپراتور بر نمي آيد. و به همين دليل ما معتقديم كه كلاسهاي آزاد آموزش كامپيوتر هيچ وقت نمي توانند يك مهندس كامپيوتر پرورش دهند."

 

انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۵

معرفی رشته مهندسی کامپیوتر(دانش یاران)


معرفی رشته مهندسی کامپیوتر

 

مقدمه

رشته مهندسي كامپيوتر كه به طراحي و ساخت اجزاي مختلف كامپيوتر مي پردازد، لذا اهميت بسيار زيادي در دنياي امروز برخوردار است. هدف از طي اين دوره تربيت كارشناساني است كه در زمينه تحليل، طراحي، ساخت و راه اندازي دستگاهها و مجموعه هاي سخت افزاري جديد، بررسي و شناخت مجموعه هاي سخت افزاري و نرم افزاري موجود، نگه داري، عيب يابي و تعمير و اصلاح و توسعه فعاليت كنند.

طراحي، شبيه سازي، فرآوري، پردازش، سنجش، آموزش، ويرايش و … همه مفاهيمي هستند كه با بالاترين دقت و در كوتاهترين مدت زمان ممكن در برنامه هاي نرم افزاري كامپيوتر انجام مي شوند. لذا هدف از اين رشته تربيت نيروي متخصص براي انجام امور فوق است.

 

تواناييهاي فارغ التحصيلان:

فارغ التحصيلان اين مقطع، قابليتها و تواناييهاي زيادي دارند و چنانچه در مسير مناسب هدايت شوند، قادر خواهد بود مشكلات زيادي را حل كنند. برخي از اين تواناييها به شرح زير است:

 

1) بررسي و شناخت نرم افزارها و سخت افزارهاي جديد و به كارگيري آنها.

 

2) بررسي كمبودها و نيازهاي نرم افزاري و سخت افزاري بخشهاي صنعت و خدمات و تدوين نيازهاي آنها، امكان سنجي و تعيين ابزار و نيروي انساني لازم براي رفع كمبودها.

 

3) تجزيه و تحليل سيستمهاي كوچك و متوسط نرم افزاري و سخت افزاري و ارائه راه حل مناسب براي اجراي آنها.

 

4) طراحي مجموعه هاي كوچك و متوسط نرم افزاري و سخت افزراي و توليد طرحهاي اجرايي براي انها.

 

5) اجراي طرحهاي كامپيوتري، نصب، آزمايش و آموزش آنها.

 

6) پشتيباني و نگه داري سيستمهاي نرم افزاري شامل شناسايي خطاها، رفع خطاها و افزودن امكانات جديد به سيستمها.

 

7) عيب يابي كامپيوترها و سيستمهاي كامپيوتري و رفع عيبها.

 

8) شناسايي فنون جديد طراحي و ساخت كامپيوتر و ارزيابي و به كارگيري آنها.

 

تواناييهاي ذكر شده مربوط به كارشناسان نرم افزار و سخت افزار مي باشد، اما روشن است كه كارشناسان نرم افزار در محدوده مسائل نرم افزاري توانايي بيشتري دارند و برعكس كارشناسان سخت افزار در محدوده مسائل سخت افزاري از توانايي بيشتري برخوردارند.

 

ماهيت:

كامپيوتر داراي دو جزء متفاوت سخت افزار و نرم افزار است. اجزاء فيزيكي و قابل لمس كامپيوتر مانند مدارها و بردهاي الكترونيكي سخت افزار ناميده مي شوند.

 

نرم افزار جزء غيرقابل لمس كامپيوتر است. نرم افزار برنامه ها و داده هايي است كه به كامپيوتر فرمان مي دهند كه چه عملي را انجام دهد. يك مهندس نرم افزار ياد مي گيرد كه چگونه نرم افزارهاي بزرگ و عظيم را طراحي و برنامه ريزي كند، تست و ارزيابي نهايي نمايد و در نهايت مستند سازد.

 

پس بدين گونه نسبت كه يك تعميركار كامپيوتري يك مهندس سخت افزار و يك اپراتور كامپيوتر يك مهندس نرم افزار تلقي گردد.

 

“نرم افزار در حقيقت روح و جان كامپيوتر است كه به سخت افزار هويت مي بخشد و اصولاً به برنامه اي گفته مي شود كه براي به كارگيري سخت افزار ساخته شده باشد.

 

نرم افزارها را مي توان به دوره كلي دسته بندي كرد كه عبارتند از : نرم افزارهاي سيستمي و نرم افزارهاي كاربردي.

نرم افزراهاي سيستمي برنامه هايي هستند كه كامپيوتر براي فعال شدن يا سرويس دادن به آن نياز دارد و اين دليل از سوي سازندگان سيستم كامپيوتري عرضه مي شوند و مهمترين آنها سيستم عامل، برنامه هاي سودمند و مترجم هاي زبان مي باشد.

 

نرم افزارهاي كاربردي نيز برنامه هايي هستند كه كاربر يا خود آن ها را مي نويسد يا شركت هاي نرم افزاري آنها را تهيه كرده و براي فروش عرضه مي كنند. اين گونه برنامه ها معمولاً عموميت برنامه هاي سيستم را نداشته و براي زمينه هاي مختلف مهندسي، علمي، تجاري، آموزشي، تفريحي و يا طراحي نوشته مي شوند.”

 

“مهندسي سخت افزار در مقطع ليسانس به مطالعه و بررسي طراحي سخت افزاري، كنترل سخت افزاري و شبكه هاي كامپيوتري مي پردازد. براي مثال يك مهندس سخت افزار مي تواند طراحي سخت افزاري كند كه با IC ها كار كند، با كامپيوتر كار كند و يا از دروازه هاي كامپيوتر استفاده نمايد و در نهايت مي تواند به طراحي مدارهاي مجتمع ديجيتالي بپردازد. كه البته به اين بخش از سخت افزار بيشتر در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري پرداخته مي شود.”

 

گرايش هاي مقطع ليسانس:

رشته مهندسي كامپيوتر در مقطع كارشناسي داراي دو گرايش سخت افزار و نرم افزار است كه البته اين دو گرايش در مقطع كارشناسي تفاوت قابل توجهي با يكديگر ندارند.

“گرايش سخت افزار در برگيرنده فعاليت هاي آموزشي، پژوهشي و صنعتي در خصوص قطعات، بردها، تجهيزات و در نهايت سيستم هاي كامپيوتري در مقياس هاي مختلف است و يكي از شاخه هاي مهم آن به نام معماري كامپيوتر (طراحي و ساخت كامپيوتر) مي باشد.”

“هدف از گرايش نرم افزار كامپيوتر، آموزش و پژوهش در زمينه زبانهاي مختلف برنامه نويسي، سيستم هاي عامل مختلف و طراحي انواع الگوريتم ها مي باشد.”

 

آينده شغلي، بازار كار، درآمد:

با توجه به گسترش روزافزون دنياي كامپيوتر امروزه بيش از هر زمان ديگري نياز به متخصصان كامپيوتر احساس مي شود. امروزه يك مهندس كامپيوتر اگر علاقمند به كار باشد، هيچ وقت با مشكل بيكاري روبه رو نمي شود. به خصوص مهندسين نرم افزار فرصت هاي شغلي بيشتري داشته و براي كاركردن نياز به امكانات و تجهيزات زيادي ندارند. فرصت هاي شغلي اين رشته به حدي گسترده و متعدد است كه نه تنها فارغ التحصيلان اين رشته به راحتي جذب بازار كار مي شوند بلكه دانشجويان دو سال آخر اين رشته نيز مي توانند وارد بازار كار شده و فعاليت كنند. براي مهندسين سخت افزار هم امكان كار در شركتهاي توليد كننده قطعات و دستگاهها و مراكز صنعتي – توليدي بسيار فراهم است و از نظر سطح درآمدي هم با توجه به دانش و پشتكار شخصي در حد قابل قبول و ايده آلي قرار دارند. از طرفي با توجه به استفاده روزافزون از شبكه اينترنت زمينه كار در اين موضوع نيز بسيار مهياست.

 

توانايي هاي جسمي، علمي، رواني

توانايي علمي: يك مهندس كامپيوتر بايد سخت كوش و با پشتكار باشد چون رشته كامپيوتر رشته پويايي است و هميشه بايد اطلاعاتش به روز بوده و به دنبال فراگرفتن مطالب جديد باشد. مهندس كامپيوتر بايد پايه رياضي قوي داشته و توانايي اش در زمينه فيزيك خوب باشد. همچنين لازم است فردي خلاق باشد تا بتواند مسايل را از راههاي ابتكاري حل كند.

علاقمنديها: مهندس كامپيوتر نرم افزار و سخت افزار بايد به يادگيري و مطالعه علاقمند باشد تا پيشرفت در خور توجه داشته باشد. همچنين بايد از جستجو و كاوش در مدارها و ريزساختارها استقبال كند و به كار با كامپيوتر علاقه داشته باشد.

توانايي مالي: با توجه به توضيحات گفته شده داشتن يك دستگاه كامپيوتر براي يك مهندس كامپيوتر امري ضروري به نظر مي رسد ولي اين گونه نيست كه بدون داشتن كامپيوتر دانشجويان از ادامه تحصيل و پيشرفت باز بمانند.

 

وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:

رشته كامپيوتر كه باعث جهاني شدن اطلاعات و ارتباطات شده است ، رشته روز و رشته آينده است تا جايي كه پيش بيني مي شود تا 10 سال ديگر در كشورهاي پيشرفته مردم همان قدر كه بر نيروي برق وابسته هستند به شبكه اينترنت وابسته خواهند شد. با توجه به توضيحات گفته شده روند رو به رشد استفاده از كامپيوتر در زندگي روزانه اشتغال و موقعيت كاري براي فارغ التحصيلان اين رشته فراهم است تا در قالب شركتهاي توليدكننده نرم افزار، شركتهاي توليدكننده قطعات، مراكز صنعتي – توليدي، شركتها و موسسات خدماتي، مراكز آموزشي و … مشغول به كار شده و فعاليت كنند. با توجه به پيشرفت كند ايران نسبت به جامعه جهاني كامپيوتر در سالهاي اخير نياز به مهندسين خلاق و كوشا در اين زمينه كاملاً احساس مي شود.

 

روند رو به رشد استفاده از كامپيوتر در محافل عمومي و خصوصي، استفاده گسترده از شبكه اينترنت و زمينه هاي مرتبط با آن، فراهم آمدن شرايط آموزش و تجارت الكترونيك همه و همه دست به دست هم داده اند تا از اكنون چشم انداز روشني نسبت به آينده اين رشته وجود داشته باشد به نحوي كه فعالان در اين زمينه از آينده معلوم و مطمئني برخوردار خواهند بود. تنها نگراني به قسمت نرم افزار مربوط مي شود كه بايد مهندسان خلاق ايراني اقدام به تهيه نرم افزارهاي گوناگون و كارآمد كرده تا تنها مصرف كننده صرف نباشيم.

 

نكات تكميلي:

“بعضي از افراد تصور مي كنند كه مهندسي سخت افزار در حد يك تعميركار كامپيوتر است در حالي كه كار يك مهندس سخت افزار، تعمير يا نصب و راه اندازي كامپيوتر نيست. هر چند كه مي تواند چنين كاري را انجام دهد. در واقع كار يك مهندس سخت افزار، طراحي هاي سخت افزاري است و به همين دليل در دانشگاه دروسي مثل رياضيات و يا مدارهاي منطقي را مطالعه مي كند همچنين برخلاف تصور كساني كه يك اپراتور را در حد يك مهندس نرم افزار مي دانند، بايد گفت كه يك مهندس نرم افزار لازم است از دانش رياضي خوبي برخوردار باشد تا بتواند برنامه هاي كامپيوتري را طراحي كند و آنها را توسعه دهد. براي مثال بايد بتواند يك كار گرافيكي را از بنيان طراحي كند. كاري كه از عهده يك اپراتور بر نمي آيد. و به همين دليل ما معتقديم كه كلاسهاي آزاد آموزش كامپيوتر هيچ وقت نمي توانند يك مهندس كامپيوتر پرورش دهند.”

 

"انسان باید بیندیشد ولی ماشین باید کار کند." این شعار متخصصان کامپیوتر است. متخصصانی که با پیشرفت و توسعه ی کامپیوتر توانسته اند مغز و عضلات انسان را از اشتغالات تکراری و پیش پا افتاده نجات بخشند و او را در دفع مشکلات و مسایل یاری دهند تا جایی که در کشورهای صنعتی و پیشرفته، کامپیوتر در زندگی افراد حضوری اجتناب ناپذیر دارد. به همین دلیل رشته ی مهندسی کامپیوتر که به طراحی و ساخت اجزای مختلف و نیز نرم افزارهای مورد نیاز جهت کار با کامپیوتر می‌پردازد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. این رشته در کشور ما نیز اهمیت بسیاری داشته و تا مقطع دکتری تدریس می‌شود. گفتنی است که رشته ی مهندسی کامپیوتر در مقطع کارشناسی دارای دو گرایش سخت افزار و نرم افزار است که البته این دو گرایش در مقطع کارشناسی تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارند.

 

گرایش سخت افزار

هر کامپیوتر دارای دو جزء متفاوت سخت افزار و نرم افزار است که در این میان سخت افزار جزء فیزیکی کامپیوتر بوده و شامل صفحه

کلید، صفحه نمایش، چاپگر و دیسک‌ها می‌شود. اجزای فیزیکی و قابل لمس کامپیوتر مانند مدارها و بردهای الکترونیکی، سخت افزار نامیده می‌شود. مهم ترین واحد سخت افزار در مقطع لیسانس به مطالعه و بررسی طراحی سخت افزاری، کنترل سخت افزاری و شبکه های کامپیوتری می‌پردازد. برای مثال یک مهندس سخت افزار می‌تواند به طراحی بخش های سخت افزاری کامپیوتر شامل پردازش گر مرکزی (CPU) ، پورت های ورودی و خروجی و سیستم‌ها و مدارات جانبی می‌پردازد، مباحث درسی در رشته ی سخت افزار به مطالب درسی در رشته ی مهندسی برق و الکترونیک نزدیک بوده خصوصا تمام مطالب شاخه ی دیجیتال شامل مدارهای مختلف، معماری کامپیوتر و میکروپروسسورهای 1 و 2، الکترونیک دیجیتال و ... را شامل می‌شود که البته به این بخش از سخت افزار بیشتر در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری پرداخته می‌شود.

گرایش نرم افزار

نرم افزار جزء غیر قابل لمس کامپیوتر است. برنامه‌ها و داده هایی است که به کامپیوتر فرمان می‌دهند که چه عملی را انجام دهد. نرم افزار در حقیقت روح و جان کامپیوتر است که به سخت افزار هویت می‌بخشد و اصولا به برنامه ای گفته می‌شود که برای به کارگیری سخت افزار ساخته شده باشد. نرم افزار‌ها را می‌توان به دو رده ی کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: نرم افزارهای سیستمی و نرم افزارهای کاربردی. نرم افزارهای سیستمی برنامه هایی هستند که کاربر، یا خود آن‌ها را می‌نویسد یا شرکت های نرم افزاری آن‌ها را تهیه کرده و برای فروش عرضه می‌کنند. این گونه برنامه‌ها معمولا عمومیت برنامه های سیستم را نداشته و برای زمینه های مختلف مهندسی، علمی، تجاری، آموزشی، تفریحی و یا طراحی نوشته می‌شوند.

 

توان مندی‌ها و ویژگی های لازم

یک مهندس کامپیوتر باید سخت کوش و با پشتکار باشد چون رشته ی کامپیوتر رشته ی پویایی است و دانشجو باید همیشه اطلاعاتش به روز بوده و به دنبال فرا گرفتن مطالب جدید باشد. در نتیجه کسانی که می‌خواهند فقط چهار سال درس بخوانند و بعد مطالعه را کنار گذاشته و وارد بازار کار شوند، در این رشته موفق نخواهند شد و بر عکس افرادی که همیشه به دنبال مطالعه و فراگیری هستند، در این رشته موفق می‌شوند. مهندس کامپیوتر باید پایه ی ریاضی قوی داشته و توانایی اش در زمینه ی فیزیک خوب باشد. هم چنین لازم است که فردی خلاق باشد تا بتواند مسایل را از راه حل های ابتکاری حل کند. راه حل هایی که کمترین هزینه و بهترین کارآیی را داشته باشد.

 

درس های مهم در این رشته:

ضرایب و عنوان درس های اختصاصی رشته ی مهندسی کامپیوتر در هر دو گرایش در آزمون سراسری به شرح زیر است: ریاضیات:4، فیزیک:3، شیمی:2، درس های فنی:3

انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۵

انواع دستورات داده شده به کامپیوتر(دانش یاران)


انواع دستورات داده شده به کامپیوتر:

 

الف)‌ دستورات داخلی: فایلی بنام این دستورات وجود ندارد و وقتی سیستم بالا می‌آید کامپیوتر (سیستم) از قبل خودش این دستورات را می‌داند و در COMMAND.COM قرار دارند.

 

ـ توجه: ویندوز و داس به COMMAND.COM نیاز دارند و درصورت نبودن آن نه ویندوز و نه داس بالا نمی‌آیند (فایل COMMAND.COM یک فایل مفسر فرمان است)

 

فرمانهای داخلی آن دسته از فرمانها هستند که با روشن کردن کامپیوتر و راه اندازی سیستم، از روی دیسک به حافظة RAM آورده شده و در آنجا به صورت ماندگار باقی می‌مانند. برای پیدا کردن این فرمانها نیازی به جستجو در دیسک‌ها نخواهد بود. برخی از فرمان‌های داخلی عبارتند از: DIR، MD، RD، CD، CLS، VER، DATE، TIME، PROMPT، PATH، SET، VOL، COPY، TYPE، REN و VERIFY.

 

فرمانهای خارجی أن دسته از فرامین هستند که به صورت فایل بر روی دیسک قرار دارند. هنگام صدور یک فرمان خارجی، سیستم عامل فایل مورد نظر را از روی دیسک به حافظة RAM منتقل نموده، آنرا اجرا می‌نماید، چنانچه فایل مربوط به فرمان خارجی، بر روی دیسک وجود نداشته باشد، پیام زیر از سوی سیستم بر روی صفحة نمایش ظاهر خواهد شد.

 

BAD COMMAND OR FILE NAME

 

ب) دستور خارجی: برای اجرا شدن آن باید فایل مربوط به آن را داشته باشیم مثل دستور FORMAT یا FDISK یا دستور SYS

 

ـ فایل SYS.COM برای اجرای دستورSYS نیاز است این دستور قادر است سیستم را منتقل کند با این دستور میتوان سه فایل IO.SYS ، COMMAND.COM و MSDOS.SYS را منتقل کرد.

 

دستور SYS دو فایل اصلی IO.SYS و MSDOS.SYS را در سکتور صفر ، قطاع صفر قرار می‌دهد.

 

روش اجرای دستور SYS:

 

A: نام درایوی است که می‌خواهیم سیستم به آن منتقل شود. C:/>SYS A:

 

گاهی اوقات دستور SYS فایل COMMAND.COM را که مخفی است منتقل نمی‌کند که باید با استفاده از دستور COPY (بعداً توضیح داده می‌شود) آن را منتقل کنیم.

 

دستور SYS با دستور FORMAT را می‌شود بطور همزمان انجام دهیم:

 

مثال:

 

C:/>FORMAT/S A: که بعد از انجام دستور سیستم, پیغامی مبنی بر اینکه سیستم منتقل شده است صادر می‌کند (System transferred)

 

پس از انجام این مراحل کامپیوتر از ما می‌خواهد برای درایو FORMAT شده نام انتخاب کنیم

 

دستور فرمت جهت قالب بندی دیسک صادر میگرددو….

 

به پسوند S ، سویچ گفته می‌شود.

 

ـ Q نیز یک سویچ است.

 

یکی از فرمانهای سویچ فرمت فرمان /Q است

 

ـ وقتی هارد یا درایوی که قبلاً FORMAT شده را مجددا بخواهیم فرمت کنیم فرمان FORMAT/Q می‌دهیم تا سریعاً مراحل FORMAT درایو به پایان برسد

 

FORMAT به شکل اولیه که توضیح دادیم FORMAT با سطح پائین است و LOW-LEVEL FORMAT هم گفته می‌شود.

 

نتیجه:

 

پس از اولین بار که دیسکی را با دستور FORMAT قالب بندی کردیم می‌توانیم برای FORMAT های آینده درایوها از دستور فورمت با Q استفاده کنیم.

 

C:/>FORMAT/Q A:

 

ـ دستور FORMAT به همراه انتقال سیستم:

 

C:/>FORMAT/Q/S A:

 

A: نام درایو می‌باشد.

 

بین / (اسلش) و FORMAT چه فاصله باشد چه نباشد مهم نیست:

 

ـ در سیستم عامل DOS برای ایجاد یک دیسکت سیستم از طریق هارد مراحل زیر را انجام می‌دهیم

 

SYS C: A:

 

که در اینجا COMMAND.COM بصورت خودبخودی منتقل می‌شود و در صورت مخفی بودن میتوان آنرا بصورت معمول کپی کرد.

 

از ویندوز از طریق MSDOS Prompt از منوی START به محیط DOS می‌رویم یا از همان ابتدای بالا آمدن سیستم به محیط DOS می‌رویم.

 

نحوه خروج از DOS و ورود به محیط ویندوز با تایپ EXIT است.

 

ـ دستور DATE یک دستور داخلی است و در COMMAND.COM است و تاریخ را تعیین می‌کند.

 

دستور TIME برای نشان دادن و یا تغییر زمان بکار می‌رود.

 

دستور DIR فهرست گیری از مخازن داخل دایرکتوری است (یا درایو یا هر چیزی) و محتویات را نشان می‌دهد.

 

] مثال:

 

C:>ABBASDIR

 

VOLUME IN DRIVE D HAS NO LABEL

 

VOLUME SERIAL NUMBER IS 1153-16FF

 

DIRECTORY OF C:>ABBAS

 

 

 

ALI

 

 

 

AUTOEXEC BAT 120.466 28/04/00 2:53A AUTOEXEC.BAT

 

BOOK TXT 291.408 25/08/02 7:03P BOOK.TXT

 

COMMAND COM 288.401 28/04/00 3:44P COMMAND.COM

 

DOS

 

 

LOTUSB~D PIF 414.272 01/04/00 9:47A LOTOUSBOLD.PIF

 

REZA BAT 111.002 01/03/00 5:30P REZA.BAT

 

WINDOWS

 

 

ZAR76

 

 

4 FILE(S) 1.316.539 BYTES

 

4 DIR(S) 917.471.232 BYTES FREE

 

D:>ABBAS

 

در این مثال با نوشتن دستور DIR در مقابل اعلان داس ( C:>ABBAS ) و زدن کلید (ENTER) نتیجه به صورت زیر دیده می‌شود که در واقع تمام فایل‌ها و دایرکتوریهایی که از نوع غیر پنهان هستند مشاهده می‌شود. (منظور از پنهان و غیر پنهان یک نوع خصوصیت برای فایل‌ها و دایروکتوریها می‌باشد و با دادن خصوصیت پنهان به فایل‌های مهم می‌توان آنها را از دید مخفی کرد و خصوصیات دیگر شامل آرشیو ، خواندنی و سیستمیک می‌باشد. در سیستم عامل داس جهت تغییر خصوصیت یک فایل از دستور ATTRIB استفاده می‌شود. فایلهای پنهان +H هستند فایلهای سیستمیک +S هستند، فایلهای خواندنی +R هستند و فایلهای آرشیو +A هستند. فایلهای AHRS هر چهار خصوصیت را دارند. مثل فایلهای مهم IO.SYS و MSDOS.SYS).

 

 

نکته:

 

 

این علامت در مقابل بعضی کلمات هنگام نمایش فهرست (DIR) به معنی این است که نام مورد نظر یک دایرکتوری می‌باشد. و اگر فایل باشد در مقابل آن یک پسوند که شامل سه حرف یا کمتر است نمایش داده می‌شود. مثلاً TXT در مقابل نام فایل ALI که نشان دهنده پسوند فایل ALI می‌باشد. ضمناً دایرکتوریها هرگز پسوند ندارند. [

 

دستور DIR سویچ‌هایی نیز دارد از جمله /O و /P و /Eو /Sکه بعد از دستور با فاصله یا بدون فاصله نوشته می‌شود.

 

اگر از دستور DIR/P استفاده کنیم نتیجه بصورت صفحه به صفحه نمایش داده می‌شود و البته برای نشان دادن هر صفحه باید یک کلید را فشار دهید تا صفحه بعد نمایش داده شود. این سویچ برای دایرکتوریهایی که درون آنها فایل‌ها و دایرکتوریهای زیادی باشد بسیار مفید است.

 

اگر از دستور DIR/O استفاده کنیم نتیجه بصورت مرتب شده بر اساس حروف الفبا نمایش داده می‌شود. البته دایرکتوریها را در ابتدا و بعد فایلها را مرتب شده بر اساس حروف الفبا نمایش می‌دهد. SET DIRCMD=/O/P

 

] اگر از سوئیچ /E استفاده کنید بر اساس پسوند فایلها مرتب می‌شود.[

 

سویچ /S جهت یافتن یک فایل در یک درایو و یا یک دایرکتوری استفاده می‌شود.

 

مثلاً اگر C:ABBAS ALI.TXT DIR/S/P را تایپ کنیم نتیجه آن نمایش دادن کلیه فایل های ALI.TXT در دایرکتوری ABBAS و تمام دایرکتوریهای موجود در دایرکتور ABBAS می‌باشد. سویچ /A.H.R.S برای یافتن فایلهایی که خصوصیات خواندنی، آرشیو، سیستمیک و پنهان را دارند بکار می‌رود.

 

WILDCARDS:

 

شامل دو کاراکتر * و ؟ می‌باشند که جایگزین اسم فایل و پسوند فایل می‌شوند.

 

استفاده از این دو کاراکتر سبب می‌شود که داس کلمات یا حروف را نادیده بگیرد.

 

مثال:

 

DIR *.* C:Â این دستور سبب می‌شود که فهرستی از ریشه درایو C گرفته شده که شامل تمام فایل ها با هر پسوندی می‌باشد.

 

D:>DIR ????.??? این دستور سبب می‌شود که فهرستی از ریشه درایو D: گرفته شود که شامل تمام فایلهای چهار حرفی وکمتر با هر پسوندسه حرفی یا کمترمی‌باشد.

 

E:DIR/P/S *.BMP تمام فایلهای تصویری با پسوند BMP در ریشه درایو E را پیدا کرده، صفحه به صفحه نمایش می‌دهد.

 

D:>DIR A??C.? این دستور تمام فایلهایی که چهار حرفی بوده ، کاراکتر اول آنها A و کاراکتر دو و سوم هر چی و کاراکتر چهارم C و فقط با پسوند یک حرفی هستند را فهرست می‌کند.

 

در فایل Autoexec.Bat می‌توان دستوری داد که همیشه خروجی دایرکتوری را صفحه بندی شده و براساس ترتیب حروف الفبا فایلها باز شوند. Set dirCMD=/o/p

 

دستور VER :ورژن سیستم عامل را نشان می‌دهد.

 

هر نرم افزار یک ورژن یا نسخه دارد که مهم است .

 

دستور C: یا D: یا E: یا … برای تعویض درایوها بکار می‌رود.

 

] مثلاً با تایب C:>D: و زدن اینتر نتیجه به صورت D:> می‌باشد. یعنی از درایو C:> به D:> منتقل شده‌ایم .

 

دستور DOSKEY : (دستورخارجی )

 

وقتی که این دستور را در مقابل اعلان داس نوشته و اینتر بزنیم از این به بعد دستورات بعدی که به کامپیوتر می‌دهیم در حافظه کامپیوتر ضبط شده و برای اجرای مجدد کافی است که از دکمه‌های جهت دار یا فلش مانند (AROW KEY) و یا از دکمه‌های فرمان (F7,F2,…) استفاده کنیم. دکمه F7 می‌تواند لیست تمام دستوراتی را که پس از دستور DOSKEY اجرا شده است را نمایش دهد.

 

دستور DOSKEY را می‌توانیم در فایلی بنام AUTOEXEC.BAT نیز تعریف کنیم که پس از روشن شدن کامپیوتر در محیط داس خودبخود اجرا شود.

 

دستور MD:

 

برای ایجاد یک دایرکتوری به کار می‌رود.

 

مثال:

 

C:MD ALI که نتیجه آن ساختن دایرکتوری ALI در ریشه درایوC می‌باشد.

 

دستور / ? : این فرمان برای کمک گرفتن از سیستم عامل جهت شناسایی دستورات.

 

مثال:

 

c:>dir/? با اجرای دستور مذکور سیستم عامل داس اطلاعاتی را در مورد فرمان dir به ما می‌دهد.

 

همچنین c:>help dir نیز این کار را می‌کند که یک دستور خارجی است .

 

برای خارج شدن از محیط داس به ویندوز مراحل زیر را انجام می‌دهیم.

 

1 ـ نوشتن cd/ و زدن اینتر

 

2 ـ نوشتن win و زدن اینتر و یا نوشتن exit و زدن اینتر

 

 سایت: www.daneshyaran.4kia.ir

انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۵

کامل ترین وبه روز ترین سایت ایرانی راهنمایی برای تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما